میترا

12 روزهای باقی مانده

سرمایه گذاری در آموزش تاریخ

با حمایت از بنیاد خیریه تاریخ جهانی ما، شما در آینده آموزش تاریخ سرمایه گذاری می کنید. کمک مالی شما به ما کمک می کند تا نسل بعدی را با دانش و مهارت هایی که برای درک دنیای اطراف خود نیاز دارند، توانمند کنیم. به ما کمک کنید سال جدید را آماده انتشار اطلاعات تاریخی قابل اعتماد تر و رایگان برای همه شروع کنیم.
$2273 / $10000

تعریف

Joshua J. Mark
توسط ، ترجمه شده توسط Pegah Eidipour
منتشر شده در 11 February 2020
چاپ مقاله
Mithra (by The Trustees of the British Museum, CC BY-NC-SA)
میترا
The Trustees of the British Museum (CC BY-NC-SA)

میترا ایزد خورشید، پیمان ها، صومعه ها و دوستی پارسیان می باشد. او همچنین بر تغییرات منظم فصول نظارت داشته و نظم کیهانی را حفظ می کند و مسئولیت اعطا کردن فر الهی به پادشاهان و مشروعیت بخشیدن به حکومت آنها را بر عهده دارد. به عنوان محافظ و پشتیبان افراد با ایمان، جنگجویان قبل از نبرد به میترا توسل می جستند و در نتیجه او همچنین به عنوان ایزد جنگاوری نیز شناخته می شود.

میترا شناخته شده ترین و یکی از محبوب ترین ایزدان در زیارتگاه های مذهب چند ایزدی ایرانیان می باشد و پرستش او پس از تغییر اعتقادات کهن به مذهب تک ایزدی زرتشت نیز ادامه پیدا کرد.

او به ایزد میترا در وداها و همچنین ایزد میتراس در ادیان اسرار آمیز رومیان (اسرار میترائی) که در سال های ۱۰۰- ۴۰۰ میلادی در امپراطوری روم شکوفا شد ارتباط داده شده است. گرچه میتراس تا حدودی از میترا نشات گرفته است، اما آنها الهه هایی متفاوت از یکدیگر می باشند. با وجود اینکه گهگاه ادعا شده است که ایزد میتراس رومیان و پیروان او پیشگامان و الگویی برای عیسی مسیح و مسیحیت بوده اند، اما هیچگونه مدرک تاریخی برای حمایت کردن از این ادعا وجود ندارد.

میترا همیشه هشیار است و با آگاهی بر قلوب و نیات واقعی افراد، هیچگاه فریب نمی خورد و نیرو های شر را دور نگاه می دارد.

نام میترا در کتیبه های امپراطوری هخامنشیان (۵۵۰- ۳۳۰ ق.م)، بخصوص در دوران حکومت اردشیر دوم (۴۰۴- ۳۵۸ ق.م)، و همچنین در دوران امپراطوری ساسانیان (۲۲۴- ۶۵۱ میلادی) آورده شده است. پس از سقوط امپراطوری ساسانیان به دست اعراب مسلمان متجاوز در سال ۶۵۱ میلادی، آیین زرتشت – به همراه پرستش میترا – سرکوب شد و بعد ها پارسیان متون و سنت های زرتشت را با خود به هند برده و اعتقادات آن را بی کم و کاست حفظ کردند. میترا امروزه همچنان نقش مهمی در مراسم مذهبی زرتشتیان، که دنباله روی سنت های کهن می باشند، بازی می کند.

مبدا، مشخصات و تجسم

سرچشمه ی میترا به قبل از هزاره سوم پیش از میلاد باز می گردد، زمانی که اقوام مهاجر هندوایرانی و هندوآریایی به ترتیب در مناطق ایران و هند شمالی سکنی گزیدند. به همین دلیل شباهت هایی بین الهه های وداها و آیین کهن ایرانیان وجود دارد که شامل ایزد میترا ایرانیان و ایزد میترا در وداها می شود.

میترا در وداها (که با نام میترا وارونا نیز شناخته می شود) ایزد عهد و پیمان و خورشید، باروری در شکل باران و محصول خوب، و نگه دارنده ی حقیقت می باشد. جفت میترا وارونا، ایزد خورشید را با وارونا، ایزد نیرومند آسمان پیوند می دهد و باور بر این بوده است که این جفت در قصری از طلا در بهشت با هزاران در زندگی می کنند و هر صبح بر ارابه هایی درخشان سوار می شوند.

ایزد میترا ایرانیان در اوستا (متون مقدس زرتشتیان) اینگونه توصیف شده است:

او از ایزدان آسمانی می باشد که در مقابل خورشید لایزال به هره برزیتی (رشته کوه البرز) می رسد و در آرایه ای طلایی بر قله های زیبا چیره می شود و از آنجا منزلگاه آریایی ها (ایرانیان) را با نگاهی خیرخواهانه محافظت می کند. (یشت ۱۰.۱۳، آورده شده در کرتیس، ۱۴)

او سوار بر ارابه ای درخشان است که با اسب هایی سفید کشیده می شود و همراه خود خورشید را می آورد. میترا به نیزه ای از نقره و تیر و کمانی از طلا، خنجرها، تبر ها و گرزی مجهز است که نشانگر نقش او به عنوان محافظ نظم کیهان و ایزدی که به پادشاهی مشروعیت می بخشد می باشد. میترا همیشه هشیار است و با آگاهی بر قلوب و نیات واقعی افراد، هیچگاه فریب نمی خورد و نیرو های شر را دور نگاه می دارد. او همچنین به عنوان قوی ترین نیرو در مقابل انگره مینیو(اهریمن)، ارباب ارواح اهریمنی، شناخته می شود. گفته می شود که انگره مینیو از گرز میترا بیش از سلاح های تمامی ایزدان دیگر هراس داشته است.

Mithra on Horseback
میترا سوار بر اسب
The Trustees of the British Museum (CC BY-NC-SA)

زرتشت – و احتمالا مذهب کهن ایرانیان که منبع الهامی برای زرتشت بود – بر روی نبرد بین نیرو های خیر و نظم (هدایت شده توسط اهورامزدا) و نیرو های شر و هرج و مرج (رهبری شده توسط انگره مینیو) متمرکز بوده است. هدف اصلی زندگی بشر انتخاب و دنبال کردن یکی از این دو نیرو و مسئولیت ایزدانی مانند میترا کمک کردن به بشر در انتخاب راه درست و حفاظت از آنها در مقابل دروغ ها و فریب های ارواح اهریمنی بود. محقق جان راسل هینلز شخصیت اصلی انگره مینیو را اینگونه توصیف می کند:

گفته می شود که روح اهریمنی 'عدم حیات' (نوعی از هستی که در تضاد کامل با تمامی خوبی ها در زندگی واقعی قرار دارد) و بدترین موجودیت را خلق کرده است. در مذهبی که قدردانی از تمامی خوبی ها در زندگی آموزش داده می شود، از سرنوشت افراد شرور به درستی به عنوان 'محلی برای غذای بد' یا 'سر منزل دروغ' یاد می شود. زرتشت نیرو های شر را به عنوان نیرو های خشم، غرور و تکبر و اهداف بد توصیف می کند. آنها دنیای حقیقت را نابود می کنند، به احشام آسیب می رسانند و بشر را از زندگی خوب و جاودانگی دور می کنند. (۵۲)

میترا دفاعی مقاوم در مقابل این نیرو ها بود. او مسئول بود تا از بشریت – و به دنباله ی آن از محصولات و حیوانات – در مقابل توطئه های انگره مینیو محافظت کند. در همین راستا یکی از مهمترین وظایف میترا مشروعیت بخشیدن به حکومت و اعطا کردن فر ایزدی به پادشاهی لایق بود که به مردمان خود توجه کند. در ادامه و زمانی که پادشاه دیگر به وظایف خود عمل نکند، میترا همچنین مسئول سلب این لطف الهی بود.

میترا همچنین قاضی ارواح مردگان در پل چینود بود (حد فاصل بین دنیای زندگان و دنیای پس از مرگ)؛ مکانی که در آن نوشته ی او از اعمال خوب و بد ارواح خوانده می شد و مقصد آنها در زندگی پس از مرگ را مشخص می کرد. افرادی که دنباله رو اهورا مزدا بوده اند به سرمنزل نغمه ها و ترانه ها و کسانی که مسیر انگره مینیو را انتخاب کرده بودند به سرمنزل دروغ فرستاده می شدند.

زرتشت و امپراطوری هخامنشیان

تصور خدا و نقش او در نگاه داشتن نظم ریشه در نوشته های زرتشتی دارد اما گمان می رود که این تصور همچنین انعکاسی از جایگاه و مسئولیت های او در آیین کهن ایرانی باشد. این سیستم اعتقادی، همچون آیین زرتشت، سنتی شفاهی بوده است و هیچ منبع مکتوبی تا زمان سلسله ساسانیان وجود نداشته است. در نتیجه پی بردن به چگونگی فهم میترا توسط ایرانیان کهن و اینکه کدامین بخش از نوشته های آیین زرتشت نشان دهنده ی این درک ابتدایی و کدام یک از آنان از اصلاحات زرتشت و تاسیس مذهب جدید تاثیر گرفته اند، بسیار دشوار می باشد.

احتمال می رود که میترا در آتشکده هایی در فضای باز، مکانی که عناصر آتش، باد، خاک و آب مورد احترام قرار می گرفتند، پرستش می شده است.

روزی زرتشت، که یک کشیش (مغ) بود، وحی ای در رابطه با اشتباه بودن اعتقادات معنوی مردمان خود دریافت می کند و از آن پس او موظف می شود تا مردم را از اشتباهشان در اعتقاد به وجود چندین خدا و وجود تنها یک خدا با نام اهورا مزدا آگاه کند. زرتشت وظیفه خود را به انجام می رساند و اعتقاد جدید مزدائیسم را، که بعدها با نام زرتشت شناخته می شود، بنا می دهد. در این راستا ایزدان اعتقادات کهن به عنوان تجلی هایی از خدای حقیقی و واحد به تصور در می آیند.

برای مدت زمانی طولانی گمان می رفته است که کوروش کبیر، اولین پادشاه امپراطوری هخامنشیان (دوران حکومت ۵۵۰- ۵۳۰ ق.م)، یک زرتشتی بوده است زیرا در دوران حکومت او زرتشت در منطقه، دینی با پایه هایی قوی بود. اما این گمان ضرورتا صحت ندارد زیرا نوشته هایی از کوروش بزرگ که در آنها نام اهورامزدا آورده می شود می تواند اشاره به پادشاه ایزدان متعدد در آیین کهن و همچنین خدای واحد در مذهب جدید داشته باشد. این فرضیه را می توان به جانشینان کوروش، داریوش بزرگ (دوران حکومت ۵۲۲- ۴۸۶ ق.م) و خشایار یکم (دوران حکومت ۴۸۶- ۴۶۵ ق.م) که از اهورامزدا به همین روش یاد کرده اند نیز ارتباط داد. به علاوه داریوش بزرگ در سنگ نوشته بیستون خود از "دیگر ایزدان" نیز یاد می کند.

ارتباطی که بین امپراطوری هخامنشیان و مذهب زرتشت ایجاد شده است ریشه در نوشته های یونانیان و رومیان دارد و با وجود احتمال زرتشتی بودن هخامنشیان، این ادعا را نمی توان حداقل بطور قطع در رابطه با اولین پادشاهان مطرح کرد. اردشیر دوم در نوشته های خود از اهورامزدا، آناهیتا و میترا نام می برد و حمایت آنان را در رابطه با پروژه های ساختمانی خود درخواست می کند و همین مسئله باعث شده است تا پژوهشگران در گذشته بر این باور باشند که زرتشت مذهبی چند ایزدی بوده است. هر چند، برداشتی دقیقتر می تواند گویای این باشد که اردشیر دوم زرتشتی نبوده و یا اینکه وی از اهورامزدا به عنوان خدای واحد حقیقی و از آناهیتا و میترا به عنوان تجلی هایی از خدای واحد یاد کرده است.

Fire Temple
آتشکده
Diego Delso (CC BY-SA)

در هر دو حالت، جایگاه میترا به عنوان محافظ نظم و ایزد عدالت همانند گذشته ادامه پیدا می کند. آیین کهن ایرانیان و همچنین زرتشتیان اعتقادی به بنا کردن معبد برای ایزدان خود نداشتند زیرا آنها بر این باور بودند که الهه ها قدرتی فرا تر از آن داشتند که به بنایی ساخته شده به دست بشر محدود شوند. در نتیجه، جای تعجب وجود ندارد اگر هیچ معبدی مختص به میترا تا الان پیدا نشده باشد (نکته قابل توجه تر این است که معابد متعددی وقف آناهیتا شده است). میترا همانند دیگر ایزدان در آتشکده هایی در محیط باز، مکانی که عناصر آتش، باد، خاک و آب (در قالب ایزدانی همچون آذر، میترا، هما و آناهیتا) مورد احترام قرار می گرفتند، پرستش می شده است. از آنجایی که میترا توسط دزدان دریایی کیلیکیه (گروهی متشکل از چندین ملیت)، زمانی که توسط پومپه کبیر (۱۰۶- ۴۸ ق.م) باری دیگر در سال ۶۶ ق.م در کیلیکیه سکنا گزیدند، نیایش می شده است، احتمال می رود که پرستش میترا (و یا مورد احترام قرار گرفتن همگانی او به عنوان تجسمی از یک ایزد) ادامه پیدا کرده باشد.

فرقه میترائیسم رومیان

احتمال می رود که دزدان دریایی کیلیکیه که به نحوی میترا را پرستش می کردند، الهام بخش جنبشی بودند که تبدیل به فرقه همگانی میترائیسم در روم می شود. سربازان رومی که همراه با پومپه در کیلیکیه خدمت می کردند، نکات اصلی و عمده پرستش میترا را برگرفته و در لژیون ها همگانی می کردند. ایراد وارد بر این تئوری، همانند دیگر تئوری های مربوط به منشا فرقه میترائیسم، این است که چگونگی پیدایش، نحوه گسترش و اعتقادات این فرقه نا مشخص است.

این ادعا که دزدان دریایی کیلیکیه میترائیسم را ممارست می کردند توسط پلوتارک در اثر زندگی پومپه مطرح شده است. در این اثر او نوشته است که دزدان دریایی در کیلیکیه "مناسک محرمانه ی مشخصی را جشن می گرفتند که در میان آنان میترائیسم، که ابتدا توسط آنها بنیاد نهاده شده است، امروزه نیز ادامه دارد" (۲۴.۵). با توجه به اینکه میترائیسم در بین ارتش رومیان از بیشترین محبوبیت برخوردار بوده است، به نظر نتیجه گیری ای منطقی می آید که مناسک مذهبی دزدان دریایی توسط لژیون های روم برگرفته شده و از آنجا گسترش یافته باشند.

Statue of Mithras
مجسمه ای از میترا
Jade Koekoe (CC BY-NC-SA)

از آنجایی که عقاید این دزدان دریایی و چگونگی اجرای مناسک محرمانه توسط آنها نامشخص است، نمی توان بطور قطع کیلیکیه را نقطه ی تغییر میترائیسم ایرانی به میترائیسم یونانی دانست. چیزی که مشخص است وجود تفاوت هایی میان این دو الهه و نحوه ی پرستش آنهاست.

همانند ایرانیان، میترا رومیان ایزد خورشید، حافظ قراردادها و دوستی می باشد. اما وجه تشابهات بین این دو الهه محدود به نکات ذکر شده است. این مشخصات، همانند دیگر شاخصه های این فرقه، از اسناد فیزیکی همانند موزائیک ها، مجسمه ها، نقوش برجسته و نویسنده های مسیحی مهم برگرفته شده است. پیروان این مذهب نوشته ای از خود به جای نگذاشته اند زیرا آنها آغازگر دینی اسرارآمیز بودند (به معنی گروه مذهبی ای خصوصی و بسته که اعتقادات و مناسک خود را مخفی نگاه می داشتند) و علاقه یا اجازه ی به اشتراک گذاشتن اطلاعات با افراد خارج از فرقه را نداشتند.

تصویر همگانی و فراگیر از میترا مردی جوان در حال از پای در آوردن گاو آسمانی می باشد؛ عملی که به عنوان نمادی از مرگ و تولدی دوباره تفسیر شده است. او همچنین از دل سنگ به دنیا می آید، مشعلی را در دست دارد (تاکیدی بر نقش او به عنوان آورنده ی روشنایی) و یا تیری را به سمت آسمان (و یا یک سنگ) پرتاب می کند که از آن آب رها می شود (نمادی از زندگی و باروری). میترا در غار ها و یا معابد زیرزمینی که یادآور غار ها بودند، بصورت مخفی پرستش می شد و هیچ زنی اجازه ی پیوستن به این فرقه را نداشت. هیچ یک از این آیین ها و نماد ها ارتباطی با ایزد میترا ایرانیان ندارد. با این وجود، همانطور که هینلز اشاره می کند، مردم در آن زمان میترائیسم رومیان را با ایزد میترا ایرانیان ارتباط می دادند:

میترائیسم توسط معاصران خود با عنوان "اسرار ایرانیان" و میترا با عنوان "خدای ایرانیان" شناخته می شد. برخی به وضوح تعالیم " میترائیسم را به زرتشت نسبت می دادند. ریشه ی ایرانی میترائیسم توسط جزئیات اسرار مذهبی به ظاهر تایید شده است؛ برای مثال نه تنها لغات ایرانی مورد استفاده قرار گرفته است، بلکه یکی از هفت درجه ی تشرف نیز پارسایی می باشد. (۷۸)

بدون شک میترائیسم رومیان از میترا ایرانیان الهام گرفته بوده است، اما این ادعا با تصور ادامه پیدا کردن مذهب کهن ایران در آیین زرتشت و در میترائیسم رومیان تفاوت دارد. بر اساس شواهد باستان شناسی و انتقادات مسیحیان اولیه از این فرقه، میترائیسم آیینی بر پایه ی ستاره شناسی بوده است که بر روی پیش گویی، روشنفکری در زندگی و تولد دوباره پس از مرگ تمرکز داشته است. تشرف یافتگان می بایست از تعدادی مراحل عبور می کردند تا بر اساس سلسله مراتبی هفت مرحله ای ترفیع پیدا کرده و در نهایت به بالاترین رتبه (پدر یا پیر) دست پیدا کنند. پدر و یا پیر به عنوان یک روحانی روشنفکر و محافظ در نظر گرفته می شد. تشرف یافتگان با هم غذا می خوردند، با هم نیایش می گفتند و یکشنبه را به عنوان روز شبات در نظر می گرفتند؛ مسئله ای که جرقه ی یکی اساسی ترین انتقادات نویسندگان مسیحی نسبت به تقلید میترائیسم از مسیحیت را زد.

میترا و عیسی مسیح

به طرزی جالب توجه، در سده های بعد این ادعا توسط متفکران فرانسوی بصورت برعکس مطرح شد و آنها ادعا کردند که در اصل مسیحیت تقلیدی از میترائیسم بوده و عیسی مسیح هیچگاه وجود نداشته است. این ادعا به شکل هایی متفاوت در طول زمان مطرح شده است اما موضوعات اصلی مورد بحث آنها این است که میترا الگویی برای خلق شخصیت عیسی مسیح بوده است و همانند او در ۲۵ ماه دسامبر از یک بانوی پاکدامن به دنیا آمده است، مغان او را دیدار کرده اند، ۱۲ پیرو و شاگرد داشته است، شام آخر را جشن گرفته و بر روی صلیب مرده است. هیچ یک از این ادعا ها دارای ارزش و صحت نیستند.

نظریه ی افسانه بودن عیسی توسط دو عضو فرانسوی انجمن علمی – چارلز فرانسوا دوپوئیز (۱۷۴۲- ۱۸۰۹ میلادی) و کنستانتین فرانسوا دو چاسبیوف، کنت دو ولنی (۱۷۵۷- ۱۸۲۰ میلادی) – در قرن ۱۸ میلادی عمومی شد. دوپوئیز استاد درس سخنوری در کالج لیزیو در پاریس و دو ولنی یک فیلسوف و شرق شناس بوده است. در تب و تاب شدید انقلاب فرانسه در سال ۱۷۸۹ میلادی، بسیاری از انقلابیون مسیحیت (بخصوص مذهب کاتولیک) را به عنوان افسانه ای که ترقی طبقه بالای اجتماعی به قیمت از بین رفتن طبقه ی پایین را تشویق می کند، محکوم کردند. در اثر ۱۳ جلدی دوپوئیز با نام Origene de Tous les Cultes (چاپ شده در سال ۱۸۷۲ به انگلیسی با نام Origin of all Religious Worship) که در سال ۱۷۹۴ منتشر شد، نظریه های ذکر شده را در کنار تعدادی ادعاهای دیگر عمومی کرد. اما تمامی این ادعا ها ساخته ی نویسندگان ضد مسیحی و طرفدار انقلاب برای پیشبرد اهداف و سیاست های خود بود.

Head of Mithras
سر میترا
Carole Raddato (CC BY-SA)

هیچ مدرکی دال بر اینکه میترا (و همچنین عیسی مسیح) در روز ۲۵ دسامبر به دنیا آمده باشد وجود ندارد. تصویری که از میترا به نمایش درآمده است او را در حال ظهور کردن از تکه سنگی نشان می دهد و هیچگاه او را به عنوان یک نوزاد و یا دارای هرگونه ارتباطی با متولد شدن از بانویی پاکدامن و ملاقات کردن با مغان نشان نمی دهد. میترا هیچگاه همراه با شاگردان و یا پیروان به تصویر در نمی آید. او همچنین شام آخر را جشن نگرفته و بر روی صلیب نمرده است. در حقیقت هیچگونه تصویری از مرگ میترا به طور کلی وجود ندارد.

با وجود دروغ بودن محض ادعا های دوپوئیز و دو ولنی، نویسندگان و مراجع ضد مسیحیت از سال ۱۸۷۲ میلادی تا به امروز، همچنان این ادعا ها را در نوشته های خود تکرار می کنند. در سال های اخیر، این افکار ساختگی در قسمت اول سری فیلم های روح زمان (۲۰۰۷ میلادی)، که بر اساس کتاب توطئه مسیح: بهترین داستانی که تا کنون گفته شده است (نوشته آچاریا اس) ساخته شده است، گسترش داده شده اند. از دیگر آثاری که این افکار را تکرار می کند مستند رلیجلس (۲۰۰۸ میلادی) می باشد که در آن بیل مار، کمدین آمریکایی، این تفکرات را به عنوان حقیقت هایی ثابت شده عنوان می کند.

نتیجه گیری

همانطور که ذکر شد، پرستش ایزد میترا ایرانیان تا دوران ساسانیان ادامه پیدا کرد. در این دوران سیستم اعتقادی زروانی (که گاهی با عنوان فرقه ی مرتد زرتشتیان شناخته می شوند) تاسیس شد. آیین زروانی عقیده داشت که ایزد افضل زروان، زمان لایتناهی، می باشد و انگره مینیو و اهورا مزدا هر دو وجود هایی خلق شده هستند. با این وجود، تمامی دیگر ایزدان نیز همانند اهورامزدا وجود هایی خلق شده بودند و به عنوان الهه می توانستند پرستش شوند.

مانی (۲۱۶- ۲۷۴ میلادی)، پایگذار آیین مانوی، به عنوان مهمان در دربار شاپور یکم (دوران حکومت ۲۴۰- ۲۷۰ میلادی)، پادشاه سلسله ساسانیان حضور داشت و تفکرات میترا مانویان را در آنجا پرورش داد. در آیین مانویان، میترا دو ویژگی اصلی اولیه ی خود را به عنوان شخصیتی ناجی و آورنده ی روشنایی و نظم حفظ کرد.

پس از سقوط سلسله ی ساسانیان به دست اعراب مسلمان در سال ۶۵۱ میلادی، پارسیان همراه با نوشته های به جا مانده ی آیین زرتشت به هند فرار کردند و در آنجا اجتماع خود را تشکیل دادند و میترا همچنان در مراسم مذهبی آنها مورد احترام قرار می گیرد. موبدان جدید زرتشتی، گرز میترا را به عنوان سمبلی از مسئولیتشان در مقابله با نیرو های شر و تاریکی، دریافت می کنند.

جشن مهرگان سالیانه به احترام میترا (در اعتدال پاییزی) برگزار می شود و نام امروزی معابد زرتشتی، در مهر (دروازه میترا) می باشد. همانند دوران کهن، میترا همچنان به عنوان سمبلی از روشنایی و نظم شناخته می شود که او را تبدیل به قدیمی ترین ایزدی می کند که به مدت ۴۰۰۰ سال متوالی در جایگاهی ثابت مورد پرستش قرار گرفته است.

حذف آگهی ها
آگهی ها

دربارۀ مترجم

Pegah Eidipour
به عنوان یک علاقهمند به هنر و تاریخ، پگاه کارشناسی هنر های زیبای خود را از دانشگاه هنر تهران و کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه آکادمی هنر از سانفرانسیسکو کسب کرده است. تمرکز و تخصص اصلی او بر روی هنر، تاریخ و فلسفه ی خاور میانه است.

دربارۀ نویسنده

Joshua J. Mark
جاشوا ج. مارک از بنیانگذاران «دانشنامۀ تاریخ جهان» و مدیر بخش محتوای سایت است. او استاد سابق «کالج مِریست» (نیویورک) بوده و در آنجا تاریخ، فلسفه، ادبیات، و نویسندگی تدریس کرده است. جاشوا سفرهای زیادی رفته و مدتی در یونان و آلمان زندگی کرده است.

ارجاع به این مطلب

منبع نویسی به سبک اِی پی اِی

Mark, J. J. (2020, February 11). میترا [Mithra]. (P. Eidipour, مترجم). World History Encyclopedia. برگرفته از https://www.worldhistory.org/trans/fa/1-10029/

منبع نویسی به سبک شیکاگ

Mark, Joshua J.. "میترا." ترجمه شده توسط Pegah Eidipour. World History Encyclopedia. تاریخ آخرین تغیی February 11, 2020. https://www.worldhistory.org/trans/fa/1-10029/.

منبع نویسی به سبک اِم اِل اِی

Mark, Joshua J.. "میترا." ترجمه شده توسط Pegah Eidipour. World History Encyclopedia. World History Encyclopedia, 11 Feb 2020. پایگاه اینترنتی. 19 Dec 2024.