دین میان‌رودانی

11 روزهای باقی مانده

سرمایه گذاری در آموزش تاریخ

با حمایت از بنیاد خیریه تاریخ جهانی ما، شما در آینده آموزش تاریخ سرمایه گذاری می کنید. کمک مالی شما به ما کمک می کند تا نسل بعدی را با دانش و مهارت هایی که برای درک دنیای اطراف خود نیاز دارند، توانمند کنیم. به ما کمک کنید سال جدید را آماده انتشار اطلاعات تاریخی قابل اعتماد تر و رایگان برای همه شروع کنیم.
$3029 / $10000

تعریف

Joshua J. Mark
توسط ، ترجمه شده توسط Nathalie Choubineh
منتشر شده در 12 December 2022
در زبان های دیگر موجود است: انگلیسی, فرانسوی, یونانی, اسپانيايي, ترکی
چاپ مقاله
Queen of the Night, Old Babylon (by Trustees of the British Museum, Copyright)
ملکۀ شب، بابل کهن
Trustees of the British Museum (Copyright)

دین در میان‌رودان (بین‌النهرین) نقشی محوری در زندگی مردم داشت. بنا بر باورهای میان‌رودانی، ایزدان از ابتدا به این دلیل انسان‌ها را آفریده بودند که برای‌شان کار کنند و بار سنگین سامان‌دهی به نیروهای آشوب را به دوش بکشند تا روال دنیا با نظم و ترتیب پیش برود. ایزدان میان‌رودانی، همانند همتایان مصری‌شان، آیین‌های نیایشی روزانه داشتند و به عنوان پدیدآورندگان حیات و نگهداران برقراری آن ستایش می‌شدند، و تکلیف آدمیان این بود که مراتب شکر و سپاس خود به درگاه آنان را در قالب کار و تلاش روزانه به جا آورند.

جهان‌بینی میان‌رودانی داستان آفرینش را بدین صورت روایت می‌کرد که در آغاز جهان سراسر گرفتار آشوب (خائوس) بود تا آن که نظم به دست ایزدان برقرار شد. ایزدان آسمان را از زمین، خشکی را از آب‌ها، آب شور را از آب شیرین، و گیاهان را از حیوانات جدا کردند، اما این نظم برای برقرار ماندن نیاز به نگهداری دارد. از آنجا که هر یک از ایزدان تعداد زیادی مسئولیت‌های گوناگون برعهده داشتند، آدمیان را آفریدند تا در ادارۀ امور عالم به آنها کمک کنند. بر این اساس، معنی زندگی زیستن در هماهنگی با این جهان‌بینی بود، و کارهایی که در زندگی روزانه انجام می‌شد نوعی عبادت به شمار می‌رفت.

شهرهای میان‌رودان هرکدام مجموعه‌ای پرستشگاهی داشتند که از فاصلۀ دور پیدا بود، چون زیگورات آن، بنای یادمانی‌ای که بیش از هرچیز فرهنگ میان‌رودانی را نمایندگی می‌کند، معمولن یک زیارتگاه یا معبد کامل در رأس خود داشت تا عبادت‌کنندگان را به ایزدان هرچه نزدیک‌تر کند. ایزدان در این دین برای خود قلمرو آسمانی داشتند ولی هم‌زمان در معبدها هم ساکن بودند، و حضور مادی آنها در قالب تندیس‌ها یا بت‌هایی که در شهر محل سکونت‌شان ساخته شده بود مجسم می‌شد. این سامانۀ اعتقادی که از مدت‌ها پیش از پیدایش نخستین تمدن‌ها در دورۀ اوروک (4100 تا 2900 پیش از میلاد) به‌وجود آمده و جا افتاده بود، در دورۀ سلسله‌های نخستین (2900 تا 2334 پیش از میلاد) به شکل‌گیری کامل خود رسید.

با گذر قرن‌ها اگرچه هم محور تمرکز دین میان‌رودانی و هم نام ایزدانش دستخوش دگرگونی شدند، اما جهان‌بینی اصلی آن که شامل برداشتی محوری از رابطۀ آدمیان با ایزدان بود بی‌تغییر باقی ماند. حتا در حدود سال 650 میلادی نیز ساکنان میان‌رودان همچنان به این اعتقاد داشتند که دستیار و همکار ایزدان هستند و تکلیف‌شان در زندگی این است که به آنان در برقراری نظم عالم یاری برسانند. این پرانمون (پارادایم) فقط در سال 651 میلادی با تهاجم عرب‌های مسلمان و برقراری الگوی اسلامی دین تک‌خدایی تغییر کرد.

اسطورۀ آفرینش میان‌رودانی

اسطورۀ آفرینش بابِلی، اِنوما اِلیش (به معنی «آن زمان که در بالا»)، سرآغاز جهان را چنین معرفی می‌کند که حیات به دنبال یک درگیری حماسی بین ایزدان کهنسال‌تر و جوان‌تر به‌وجود آمد. در ابتدا، چیزی به جز آب وجود نداشت و جریان آب به شکل گردابی در تاریکی آشوب (خائوس) می‌چرخید و آب‌های شور و شیرین آن درهم آمیخته بودند. این آب‌ها به صورت دو اصل مجزا از هم جدا شدند: اصل نرینه، آپسو (آبزو به سومری؛ احتمالن ریشۀ کلمۀ فارسی «آب») که آب شیرین بود، و اصل مادینه، تیامات (یا تیامَت)، که آب شور بود. از یکی شدن این دو اصل، تمامی ایزدان دیگر به جهان آمدند.

ایزدان از یاوران انسانی خود در تمام جنبه‌های زندگی پاسداری می‌کردند.

این ایزدان جوان‌تر با قیل و قال‌های هرروزه‌شان چنان سروصدایی راه می‌انداختند که ایزدان کهنسال‌تر را کلافه می‌کرد، به ویژه آپسو، که سرانجام به توصیۀ مومّو (ایزد فرزانگی) تصمیم گرفت آنها را نابود کند. ولی تیامات از این تصمیم آپسو به وحشت افتاد و یکی از پسران خود، اِئا، ایزد هوش و زیرکی را خبردار کرد. اِئا به کمک برادران و خواهران خود آپسو را به خواب فرو برد و بعد او را کشت. سپس با جسد آپسو عالم مادی را آفرید و خانۀ خود را بنا کرد؛ هرچند در روایت‌های دیرتر این اسطوره، آپسو به معنی سکونتگاه آب‌ساختِ ایزدان و قلمرو ایزد اِنکی است.

تیامات، که اینک از مرگ آپسو پریشان شده بود، نیروهای آشوب را به قصد نابودی فرزندانش برانگیخت. اِئا نیز به همراه برادران و خواهران خود به جنگ تیامات و متحدان او رفت، که سرکردۀ آنان کینگو (یا قینگو)، همسر یا معشوق تازۀ تیامات بود و هیولاهای آفریدۀ او را رهبری می‌کرد. اِئا که از پیوستن شماری از ایزدان به تیامات بیمناک شده بود، با راهنمایی پدربزرگش، انشار، ایزد بزرگ توفان یعنی مردوک را برگزید تا به جنگ او برود. مردوک سوگند خورد که تیامات را شکست خواهد داد، به شرطی که ایزدان او را برترین و پادشاه خود اعلام کنند. او پس از گرفتن موافقت ایشان وارد نبرد با تیامات شد، او را کشت، جسدش را دو پاره کرد و از آن دو پاره آسمان (و زمین) را ساخت. سپس صور فلکی، روز و شب، دجله و فرات و بسیاری چیزهای دیگر را آفرید و بعد تصمیم به آفرینش انسان گرفت. او به راهنمایی اِئا (اِنکی به سومری) آدمیان را از خون و استخوان‌های کینگو خلق کرد تا یاور ایزدان باشند.

د. برندَن نِیگل پژوهشگر می‌نویسد:

باوجود پیروزی ظاهری ایزدان، تضمینی وجود نداشت که نیروهای آشوب بار دیگر قدرت نگیرند و نظم و سامان تازۀ آفرینش را به‌هم نریزند. بنابراین، ایزدان و آدمیان به یک اندازه درگیر کشمکش ازلی و ابدی در بند نگه داشتن نیروهای آشوب بودند، و هر کدام در این نبرد دراماتیک نقشی جداگانه برعهده داشتند. مسئولیت ساکنان شهرهای میان‌رودان این بود که هرگونه وسیلۀ لازم برای ادارۀ به‌سامان عالم را برای ایزدان فراهم آورند. (11)

معبدها، ایزدان و پرستش آنان

ایزدان نیز، به نوبۀ خود، از یاوران انسانی‌شان در همۀ جنبه‌های زندگی پاسداری می‌کردند. زندگی روزانۀ مردمان میان‌رودان، از مهم‌ترین تکلیف‌های نیایشی برای سلامتی و برکت تا ساده‌ترین نیازها و خواسته‌ها همه بر محور ایزدان و البته خانه‌های آنان بر روی زمین، یعنی معبدها، می‌گشت. هرچند نماز و مراسم عبادی روزانه یا هفتگی‌ای در کار نبود و به جا آوردن این گونه تکلیف‌های دینی با کاهنان و دین‌یاران بود. مردم برای دعا و نیایش و تکریم ایزدان از زیارتگاه‌های خصوصی خانگی یا محلی استفاده می‌کردند و فقط هدیه‌های نذری و قربانی به معبد می‌بردند؛ در عیدها و جشن‌های مذهبی در حیاط معبد جمع می‌شدند اما هرگز قدم به داخل آن نمی‌گذاشتند. کاهنان از جانب مردم نزد ایزدان می‌رفتند و پاسخ دعاها و نیایش‌ها را برای آنان باز می‌آوردند.

هر یک از شهرهای میان‌رودان در مرکز خود معبدی برای ایزد اصلی حامی آن شهر داشت که بلندی جایگاه او در زیگورات آن معبد تجلی می‌یافت. شهر اِریدو (بنیان‌گذاری حدود 5400 پیش از میلاد)، خانۀ اِنکی (اِئا به اکدی و بابِلی)، ایزد خردورزی، بود؛ اِریدو نخستین شهر جهان به حساب می‌آمد که ایزدان آن را سامان داده بودند. ولی علاوه بر آن شهرها و مکان‌های مقدس دیگری هم در منطقه وجود داشت. از مهم‌ترین این شهرهای مقدس نیپّور بود که اِنلیل، ایزد هوا، در آن قانون مقدس شاهان را برقرار کرده بود و بر اجرای عهدنامه‌ها و پیمان‌ها نظارت می‌کرد. اهمیت نیپّور به قدری زیاد بود که کم و بیش دست‌نخورده تا نخستین قرن‌های میلادی و سپس دوره‌های اسلامی پابرجا ماند و تا سال 800 میلادی اهمیت خود را به عنوان مرکز دینی برای همۀ دین‌های موجود حفظ کرد.

Ziggurat of Ur (Artist's Impression)
زیگورات اور (برداشت هنرمند)
Mohawk Games (Copyright)

مهم‌ترین ایزدان از جمع ایزدشناختی میان‌رودانی (که شمارشان به بیش از 3600 ایزد می‌رسد) عبارت بودند از:

  • آنو (یا آن) – ایزد سومری آسمان
  • آسور/آشور – خدای بزرگ آشوریان
  • اِنلیل – صاحب سومری هوا، پسر آنو، پادشاه ایزدان
  • اِنکی (اِئا) – ایزد سومری خرد و خردورزی
  • اِرِشکیگَل – ایزدبانوی سومری جهان زیرین
  • گولا – ایزدبانوی سومری سلامتی و درمان
  • اینانّا (یا اینَنّه) – ایزدبانوی سومری عشق، باروری، و جنگ؛ به نام اَکدی ایشتَر یا ایشتار هم شناخته می‌شود
  • مردوک – پادشاه بابِلی ایزدان
  • نَبو – ایزد بابلی نوشتار، پسر مردوک
  • نانّا (یا نَنّا) – ایزد سومری ماه
  • نَشه (یا نَشی) – ایزدبانوی سومری عدالت اجتماعی
  • نِرگَل (یا نِرگال) – ایزد سومری جنگ
  • نین‌هورساگ – ایزدبانوی مادر در دین سومری
  • نین‌کاسی – ایزدبانوی سومری آبجو و آبجوسازی
  • نیسابَه (یا نیسابا) – ایزدبانوی سومری حسابداری، دفترداری و انبارگردانی
  • اوتو-شَمَش – ایزد سومری خورشید

بین این عده «هفت قدرت الاهی» وجود داشتند که قدیمی‌ترین ایزدان سومری بودند:

  • آنو
  • اِنکی
  • اِنلیل
  • اینانّا
  • نانّا
  • نین‌هورساگ
  • اوتو-شَمَش

در هر شهر، بزرگ‌ترین معبد به ایزد یا ایزدبانوی حامی آن شهر تعلق می‌گرفت، ولی ایزدان دیگر نیز در همۀ مراکز شهری معبد و زیارتگاه داشتند. اعتقاد مردم این بود که ایزد یا ایزدبانوی معبد عملن در آن زندگی می‌کند و به همین خاطر بیشتر معبدها از سه اتاق بزرگ تو در تو تشکیل می‌شدند که همگی بسیار مجلل بودند. اتاق اندرونی محل زندگی ایزد یا ایزدبانوی معبد شمرده می‌شد و تندیس او به عنوان تجسم مادی حضورش در آن اتاق قرار داشت. برآوردن نیازهای روزانۀ ایزد یا ایزدبانو برعهدۀ کاهنان معبد بود. به گفتۀ نِیگل:

[کاهنان] هرروز، با نوای موسیقی و با خواندن سرودها و دعاهای مخصوص، ایزد را شستشو می‌دادند، لباس می‌پوشاندند، عطر می‌زدند، خوراک می‌دادند و با کمک خنیاگران و رقصندگان سرگرم می‌کردند. فضا آکنده از ابر بخورهای گوناگون بود و در این فضا سفرۀ رنگینی از خوردنی‌های گوناگون شامل نان و نان شیرینی، میوه و عسل پیش روی موجود الاهی گسترده می‌شد که در کنارش آبجو و شراب و آب نیز به او تقدیم می‌کردند... در روزهای عید و جشن تندیس‌های ایزدان را طی یک راهپیمایی شکوهمندانه‌ سر دست می‌بردند و با ساز و رقص و آواز در حیاط معبد [و] کوچه خیابان‌های شهر می‌گرداندند. (12)

در همۀ شهرها خدایان به این شکل ارج می‌دیدند و عقیده بر این بود که هر یک از آنها را باید دست کم سالی یک بار دور شهر گرداند، همان‌طور که یک فرمانروای خوب مرتب از قصر خود بیرون می‌آید و در شهر می‌گردد تا قلمرو فرمانروایی و مردمان زیر فرمان خود را از نزدیک بازرسی کند.

Stela from Babylonian Marduk Temple
سنگ یادمانی از معبد مردوک در بابل
Osama Shukir Muhammed Amin (Copyright)

ایزدان حتا گاه به دیدن یکدیگر نیز می‌رفتند، مثل مورد نَبو که تندیسش را هر سال از بُرسیپّا (بَرسیپ به اکدی؛ بَرس نمرود) به بابل می‌بردند تا پدر خود، مردوک، را ببیند. خود مردوک نیز هر سال در هنگام زَگموگ (جشن بابِلی سال نو) با تکریم فراوان از معبدش بیرون آورده می‌شد؛ تندیس او را در سرتاسر شهر بابِل می‌گرداندند و بعد در خانۀ کوچک مخصوصی بیرون دیوارهای شهر می‌گذاشتند تا استراحت کند و آب و هوایش عوض شود. در تمام مدتِ این راهپیماییِ آیینی مردم به افتخار پیروزی بزرگ مردوک بر نیروهای آشوب اِنوما اِلیش می‌خواندند.

جهان زیرین در باور میان‌رودانی

مردمان میان‌رودان فقط ایزدان را ستایش نمی‌کردند بلکه به ارواح درگذشتگان که به جهان زیرین سفر کرده بودند نیز حرمت می‌گذاشتند. بهشت میان‌رودانی (که سومریان به آن دیلمون می‌گفتند) سرزمین ملکوتیان نامیرا شمرده می‌شد و به اندازۀ جهان زیرین توجه لازم نداشت. جهان زیرین میان‌رودانی (که کورنوگین، ایرکالّا، یا آلّاتو نامیده می‌شد) ارواح همۀ درگذشتگان را در خود جا داده بود و مکانی تاریک و هراس‌انگیز بود که هیچ‌کس هرگز از آن بازنمی‌گشت، و اگر هم برمی‌گشت فقط نشان می‌داد روح کسی است که خاکسپاری آبرومندانه‌ای به خود ندیده و به همین خاطر توانسته خود را از جهان زیرین بیرون بکشد و برای زندگان شوربختی بیاورد.

اگر کسی در انجام مناسک لازم برای مردگان کوتاهی می‌کرد، می‌توانست یقین داشته باشد که جن‌زده خواهد شد.

از آنجا که مردگان را اغلب زیر خانه یا در نزدیکی آن دفن می‌کردند، در همۀ خانه‌ها زیارتگاه کوچکی برای مردگان وجود داشت (در داخل خانه‌های بزرگان گاه یک نمازخانۀ کامل بنا می‌کردند که نمونۀ آن در اور (Ur) کشف شده است). در این زیارتگاه هرروز برای روح رفتگان آب و غذای نذری می‌گذاشتند. اگر کسی در انجام مناسک لازم برای مردگان کوتاهی می‌کرد، می‌توانست یقین داشته باشد که جن‌زده خواهد شد، و باور به وجود ارواح در میان‌رودان باستان یکی از واقعیت‌های زندگی به شمار می‌رفت. ولی اگر شخص به وظیفۀ خود نسبت به درگذشتگان عمل کرده و حرمت ایزدان و دیگر مردمان جامعه را نیز نگه داشته بود، اما همچنان از سرنوشتی ناگوار یا بخت ناخوش رنج می‌برد، با یک جادوگر مردگان (نوعی جن‌گیر) مشورت می‌کردند تا ببیند آیا آن شخص نادانسته مایۀ آزردگی روح مُرده‌ای شده است.

منظومۀ معروف بابلی، لودلول-بِل-نِمِقی، متعلق به حدود 1700 پیش از میلاد (معروف به «ایوب سومری» به دلیل شباهتی که با «کتاب ایوب» در عهد عتیق دارد) در ارجاع به همین مسئله شخصیتی به اسم تَبو-اوتول-بِل (لالورالیم به سومری) دارد که در پرسش از علت بدبختی‌های شخصیت اصلی می‌گوید که با یک جادوگر مردگان مشورت کرده، «ولی او نادانسته‌ای را بر من نگشود». لودلول-بل-نِمِقی هم مانند کتاب ایوب این پرسش را مطرح می‌کند که چرا برای انسان‌های نیک روزگار، مثل لالورالیم، رویدادهای بد رخ می‌دهد در حالی که خود فکر می‌کنند هیچ گناهی نسبت به دیگر هم‌نوعان خود یا ایزدان یا ارواح درگذشتگان مرتکب نشده‌اند که شایستۀ این همه عقوبت باشد.

پیشگویی

پیشگویی و فالگیری از دیگر جنبه‌های مهم دین میان‌رودانی محسوب می‌شدند و بسیار پیشرفته بودند. یک مجسمۀ گِلی کوچک به شکل جگر گوسفند، که در ماری (Mari) پیدا شده، اشارۀ دقیقی به روش‌های فالگیران و پیشگویان برای تعبیر فال جگر دارد. از نظر مردمان میان‌رودان، فالگیری نوعی روش علمی تعبیر و تفسیر و درک و دریافت پیغام‌های الاهی در بافتارهای خاکی بود. اگر نوع خاصی پرنده رفتار نامعمولی از خود نشان می‌داد، این می‌توانست یک معنی داشته باشد، ولی اگر همان پرنده رفتار دیگری می‌کرد لابد ایزدان می‌خواستند چیز دیگری بگویند.

مردی که گرفتار دردنمون‌های خاصی بود، تشخیص فالگیر درمورد او با مورد زنی که از دردنمون‌هایی مشابه رنج می‌برد فرق می‌کرد و به این بستگی داشت که فالگیر نشانه‌های پدیدارشده را چطور تعبیر کند. فرمانروایان بزرگ منطقه برای خود فالگیرهای مخصوص داشتند (مثل پادشاهان و فرماندهان آتی که پزشک شخصی نگه می‌داشتند)، اما رده‌های فرودست‌تر ناگزیر به هر فالگیری که در محل بود مراجعه می‌کردند.

A Sumerian Wall Plaque Showing Libation Scenes
پلاک دیواری سومری با نقش مراسم جرعه‌‌فشانی
Osama Shukir Muhammed Amin (Copyright)

دامنۀ اثرگذاری اساطیر میان‌رودانی

ساکنان میان‌رودان در همۀ جنبه‌های زندگی به ایزدان توسل می‌جستند: از کولّا، ایزد آجرها، می‌خواستند در بنا کردن پی خانه‌شان یاری کند؛ از لاما (یا لاماسو)، ایزدبانوی محافظ، امنیت و آسایش می‌طلبیدند؛ و به همین نحو حکایت‌های زیادی در رابطه با ایزدان گوناگون داشتند. اسطوره‌ها، افسانه‌ها، سرودها، دعاها، و شعرهای مربوط به خدایان میان‌رودانی و بیناکنش آنان با آدمیان زمینه‌ساز پیدایش قصه‌ها و نمادها و شخصیت‌های زیادی بوده که تا امروز نیز برای کتاب‌خوانان شناخته‌شده هستند، از جمله:

  • داستان هبوط انسان (اسطورۀ آداپا
  • حکایت توفان بزرگ (آتراهاسیس، پیدایش اِریدو، گیلگمش
  • درخت زندگی (اینانّا و درخت هولاپّو
  • حکایت مرد دانا/پیامبری که به آسمان برده شد (اسطورۀ اِتانا
  • داستان آفرینش (اِنوما اِلیش
  • تکاپو به دنبال جاودانگی (حماسۀ گیلگمش
  • مرگ و تولد دوبارۀ یک شخصیت الاهی (ایزدی که می‌میرد یا به جهان زیرین می‌رود و به زندگی یا به روی زمین برمی‌گردد و برای مردمان خیر و خوبی به همراه می‌آورد) که حکایت معروف آن نزول اینانّا به جهان زیرین است.

این حکایت‌ها، و بسیاری دیگر، مادر اسطوره‌های بعدی در منطقۀ میان‌رودان و تمامی سرزمین‌هایی بوده‌اند که با آنها دادوستد بازرگانی و فرهنگی داشتند، به ویژه سرزمین کنعان (فنیقیه)، که مردمانش با گذشت زمان به روایت‌هایی از اسطوره‌های بالا شکل دادند که اکنون در متن‌های مقدسی مثل عهد عتیق و عهد جدید یافت می‌شود.

Mesopotamian Epic of Creation Tablet
لوح‌نوشتِ حماسۀ میان‌رودانی آفرینش
Osama Shukir Muhammed Amin (Copyright)

جمع‌بندی

دین میان‌رودانی را یکی از کهن‌ترین سامانه‌های اعتقادی دنیا می‌دانند. سامانۀ اعتقادی رایج در تمدن درۀ سند (حدود 7000 تا حدود 600 پیش از میلاد) شاید قدیمی‌تر باشد، ولی از آنجا که کتیبه‌هایش هنوز رمزگشایی نشده‌اند نمی‌توان در این مورد با قاطعیت نظر داد. شناخت معنای زندگی در قالب کمک به حفظ نظم عالم در همکاری با ساکنان عرش اعلا به جهان‌بینی دین مصر باستان نیز راه یافته بود، ولی این ادعا که باورهای میان‌رودانی تأثیر مستقیمی روی مفاهیم دینی مصریان داشتند هدف چالش بوده و همچنان بحث‌انگیز است.

همان‌گونه که اشاره شد، باورها و کاربست‌های دینی در میان‌رودان تا هزاران سال پابرجا ماندند و مفاهیم و جهان‌بینی محوری دین میان‌رودانی حتا با ظهور سامانۀ تک‌خدایی زرتشتی پس از حدود 550 پیش از میلاد نیز دستخوش تغییر نشد، تا زمانی که اسلام در منطقه ظهور کرد. در آن هنگام بود که دین‌ تک‌خدایی اسلام، در کنار یهودیت و مسیحیت، ایزدان را از عرصۀ تاریخ بشر بیرون راند و همگان را به پرستش یک موجود الاهی یگانه و قادر مطلق در عرش آسمان دعوت کرد. بدین ترتیب دیگر دلیلی برای نگهداری و خدمت‌رسانی به تندیس‌ها و معبدهای ایزدان میان‌رودانی وجود نداشت، و آنها نیز با از میان رفتن تدریجی باورهای کهنه رو به ویرانی رفتند.

حذف آگهی ها
آگهی ها

پرسش و پاسخ

دین‌ در میان‌رودان چقدر سابقه دارد؟

دین میان‌رودانی تا دورۀ اوروک (4100 تا 2900 پیش از میلاد) به‌طور کامل شکل گرفته بود و آیین‌های پرستشی و نیایشی آن تا هزاران سال کم و بیش بی‌تغییر دنبال می‌شد تا سدۀ هفتم میلادی که مردم منطقه به اسلام گرویدند.

در میان‌رودان باستان چند ایزد مورد پرستش قرار داشتند؟

مردمان میان‌رودان باستان دست کم به 3600 ایزد گوناگون باور داشتند.

«هفت قدرت الاهی» یا قدیمی‌ترین ایزدان میان‌رودان که بودند؟

«هفت قدرت الاهی» عبارت بودند از آنو، اِنکی، اِنلیل، اینانّا، نانّا، نینهورساگ، و اوتو-شَمَش.

آیین‌های پرستش مردمان میان‌رودان باستان چگونه بود؟

مردمان میان‌‌رودان باستان در مراسم نیایشی منظمی شرکت نمی‌کردند. آنها در خلوت زیارتگاه‌های خانگی یا محلی به نیایش می‌پرداختند و برای معبد محل قربانی می‌بردند. کاهنان از جانب مردم به درگاه ایزدان نیایش می‌کردند و آیین‌ها را به جا می‌آوردند. عبادت دسته‌جمعی در عیدهای مذهبی انجام می‌شد.

دربارۀ مترجم

Nathalie Choubineh
ناتالی چوبینه مترجم و پژوهشگر مستقل رقص در جهان باستان با گرایش یونان و خاور نزدیک باستان است. او آثاری در زمینۀ رقص باستان، قوم‌موسیقی‌شناسی، و ادبیات منتشر کرده، و عاشق یادگیری و انتقال آموخته‌ها است.

دربارۀ نویسنده

Joshua J. Mark
جاشوا ج. مارک از بنیانگذاران «دانشنامۀ تاریخ جهان» و مدیر بخش محتوای سایت است. او استاد سابق «کالج مِریست» (نیویورک) بوده و در آنجا تاریخ، فلسفه، ادبیات، و نویسندگی تدریس کرده است. جاشوا سفرهای زیادی رفته و مدتی در یونان و آلمان زندگی کرده است.

ارجاع به این مطلب

منبع نویسی به سبک اِی پی اِی

Mark, J. J. (2022, December 12). دین میان‌رودانی [Mesopotamian Religion]. (N. Choubineh, مترجم). World History Encyclopedia. برگرفته از https://www.worldhistory.org/trans/fa/1-10151/

منبع نویسی به سبک شیکاگ

Mark, Joshua J.. "دین میان‌رودانی." ترجمه شده توسط Nathalie Choubineh. World History Encyclopedia. تاریخ آخرین تغیی December 12, 2022. https://www.worldhistory.org/trans/fa/1-10151/.

منبع نویسی به سبک اِم اِل اِی

Mark, Joshua J.. "دین میان‌رودانی." ترجمه شده توسط Nathalie Choubineh. World History Encyclopedia. World History Encyclopedia, 12 Dec 2022. پایگاه اینترنتی. 20 Dec 2024.