کنفوسیوسیسم

تعریف

Joshua J. Mark
مترجم
محل انتشار 07 July 2020
پرینت مقاله
Commentaries of the Analects of Confucius (by AlexHe34, CC BY)
تعلیقات قیاس کنفوسیوس
AlexHe34 (CC BY)

کنفوسیوسیسم فلسفه ای است که در قرن ششم قبل از میلاد در چین توسعه یافت ، برخی آن را یک نظام اعتقادی سکولار-اومانیستی، برخی مذهب و برخی دیگر یک کد اجتماعی می دانند. طیف وسیعی از موضوعاتی که کنفوسیوسیسم به آنها پرداخته است، بسته به جنبه هایی که فرد بر روی آنها تمرکز می کند، به هر سه این تفاسیر کمک می کند.

این فلسفه بر این باور استوار است که انسان ها اساساً خوب هستند، به دلیل نداشتن معیار اخلاقی قوی دست به رفتارهای غیراخلاقی می زنند، و اینکه پایبندی به یک کد اخلاقی، و تشریفاتی که آن را تشویق می کند، فرد را قادر می سازد تا زندگی پربار و آرامی داشته باشد. زندگی صلح آمیز که به یک دولت قوی، اخلاقی و مرفه تبدیل می شود

این فلسفه توسط کنفوسیوس (کونگ فو تز،کونگ فوزی، سرآمد کونگ ۴۷۹-۵۷۱ ق.م.) بنیان نهاده شد. کنفوسیوس فیلسوف چینی دوره بهار و پاییز (حدود ۴۷۶-۷۷۲ ق.م.) است. کنفوسیوس یکی از بزرگترین فیلسوفان صد مکتب فکری (همچنین دلیل متاقشه صد مکتب فکری ذکر شده) است که به دوره بهار و پاییز و کشورهای متخاصم (حدود ۴۸۱-۲۲۱ق.م.) برمی گردد وقتیکه مکاتب فلسفی برای جلب طرفدار با یکدیگر رقابت داشتند. او بدون شک تأثیرگذارترین فیلسوف در تاریخ چین است که دیدگاه‌ها، احکام و مفاهیم او بیش از ۲۰۰۰سال فرهنگ چینی را شکل داده است.

خود کنفوسیوس ادعاکرد چیزی ننوشته و چیز جدیدی ارائه نکرده است، و اصرار داشت دیدگاه‌هایش از آثار قدیمی‌تر (معروف به پنج کلاسیک) گرفته شده و او فقط از طریق مدرسه خود آن را رواج داده است. با این حال، منسیوس فیلسوف و محقق کنفوسیوسی متأخر (تز-مانگ ۲۸۹-۳۷۲ق.م.) پنج اصل را به کنفوسیوس نسبت داد، دیدگاهی که تا اواسط قرن بیستم میلادی ادامه داشت. این آثار، سه اثر دیگر درباره تفکر کنفوسیوس، و یکی از منسیوس، چهار کتاب و پنج کلاسیک را تشکیل می‌دهند که متون بنیادی فرهنگ چینی از زمان سلسله هان (۲۰۲-۲۲۰ق.م.) فلسفه چهارکتاب و پنج کلاسیک هستند

  • کتاب مناسک (همچنین به عنوان کتاب آموزش عالی ارائه شده است)
  • مکتب اعتدال
  • فلسفه کنفوسیوس
  • آثار منسیوس
  • فلسفه آِیچینگ
  • اشعار کلاسیک
  • مناسک کلاسیک
  • تاریخ کلاسیک
  • دوران بهاره و پاییزه

پنج کلاسیک به نویسندگان سلسله ژو (۱۰۴۶-۲۵۶ق.م.) نسبت داده می شود که در دوران زندگی کنفوسیوس زمان افول آن بود. ممکن است که او پنج کلاسیک را به عنوان سنت برگزیده ویرایش یا تجدید نظر کرده باشد، اما، حتی اگر این کار را نکرده، قطعاً مفاهیم آنها را رواج داده. مطالب، کتب مناسک و مکتب اعتدال توسط شاگردانش بر اساس سخنرانی ها و بحث های کلاسی او نوشته شده است.

. بعد از اینکه هان آن را فلسفه دولتی اعلام کرد، فکر کنفوسیوس به طور یکپارچه با فرهنگ چینی آمیخته شد.

دوره کشورهای متخاصم با پیروزی ایالت کین بر سایرین و تأسیس سلسله کین (۲۲۱-۲۰۶ق.م.) به پایان رسید که فلسفه قانونگرایی را پذیرفت و دیگر مکاتب را ممنوع کرد. آثار کنفوسیوسی به همراه آثار سایر فیلسوفان غیرقانونی اعلام و سوزانده شدند. کپی‌هایی از آثار ممنوعه تنها به این دلیل باقی ماندند که با وجود خطر جانی روشنفکران آنها را پنهان کرده بودند. سلسله هان، که جانشین شین شد، مدعی آزادی بیان، چهار کتاب و پنج کلاسیک را به عنوان منابع مطالعاتی الزامی برای پست‌های اداری تجدید کرد که منجر به انتشار گسترده‌تر تفکر کنفوسیوس شد پس از اینکه هان آن را به عنوان فلسفه دولتی اعلام کرد، به طور یکپارچه با فرهنگ چینی آمیخت.

پیشینه تاریخی و حرفه در لو

مدت کوتاهی پس از تأسیس، سلسله ژو حاکمان وفادار پادشاه را درسراسر ایالت های قلمرو وسیع دولت چین به حکومت گمارد. این سیاست در ابتدا به خوبی جواب داد، اما در نهایت، ایالت ها از پادشاه قدرتمندتر شدند و وفاداری های قدیمی فراموش شدند. حدود ج. ۷۷۱ق.م. سلسله ژو تقریباً تا حدی ضعیف شده بود که تهاجمات بربرها دولت را مجبور کرد برای دفاع بهتر به سمت شرق حرکت کند. این پایان دوره به اصطلاح ژو غربی (۱۰۴۶-۷۷۱ق.م.) و آغاز دوره ژو شرقی (۷۷۱-۲۵۶ق.م.) بود. ) همان دوره بهار و پاییز و دوره اولیه کشورهای متخاصم که طی آن کنفوسیوس زندگی و تدریس می کرد.

کنفوسیوس در سپتامبر ۵۵۱ ق.م. در روستای کوفو، ایالت لو (استان شاندونگ)، پسر یک فرمانده نظامی به نام کنگهه که از تبار اصیل بود به دنیا آمد. نام تولد کنفوسیوس کونگ کوی بود، اما بعداً به عنوان استاد کونگ (کنگ فوزی) مشهور شد و توسط مبلغان مسیحی قرن شانزدهم میلادی به لاتین کنفوسیوس شد. وقتی سه سال داشت پدرش درگذشت، از دست دادن او منجر به زندگی فقیرانه شد. او پدر حالی که در مشاغل مختلف برای تأمین مخارج خود و مادرش کار می کرد، به مدرسه رفت تا حدود ۲۳ سالگی که مادرش هم درگذشت. در این زمان او ازدواج کرده و حداقل یک پسر و احتمالاً دو دختر داشت.

Confucius by Wu Daozi
کنفوسیوس اثر وو دائوزی
Louis Le Grand (CC BY-SA)

او طبق قوانین سلسله ژو، در شش هنر - مناسک، موسیقی، تیراندازی با کمان، ارابه‌رانی، خوشنویسی و ریاضیات - آموزش‌های ابتدایی دریافت کرده، اما دانش خود را در همه این‌ها با مطالعات شخصی ارتقاء داده بود. . محقق فارست ای. بیرد خاطرنشان می کند: «کنفوسیوس که در سن پانزده سالگی عشق عمیق به یادگیری داشت، در اواسط بیست سالگی به یکی از تحصیلکرده ترین مردان آن روز تبدیل شد» (۲۸۴). کنفوسیوس متاهل و با خانواده‌ای که حمایت می‌کرد، در امتحان صلاحیت برای کار دولتی به عنوان معلم شرکت کرد و همانطور که برد اشاره می‌کند، هدف خود را برای داشتن زندگی معنادار در حرفه‌ای شایسته دنبال کرد

هدف حرفه ای سه گانه او در اوایل متبلور شد - خدمت در دولت، آموزش به دیگران، و انتقال فرهنگ درخشان سلسله ژو به آیندگان... او علاقه خاصی به شعر و موسیقی داشت و در اجرای موسیقی مهارت داشت. شهرت او برای تدریس عالی در سن سی سالگی تثبیت شد. کنفوسیوس به عنوان معلم، حرفه گرایی را ردکرد و در عین حال پیشگام آموزش لیبرال بود که در اخلاق، تاریخ، ادبیات و هنرهای زیبا قوی بود. او هر دانش آموزی که می توانست شهریه نمادین را بپردازد - یک بسته گوشت خشک را می پذیرفت. (۲۸۴)

کنفوسیوس تدریس می کرد و همچنین در دولت محلی مشارکت داشت و در مقطعی به عنوان قاضی (یا فرماندار) شهر خود تحت مدیریت دوک لو خدمت می کرد. درگیری سیاسی بین سه خانواده پیشرو و ناکامی های شخصی دوک لو باعث شد که کنفوسیوس علاقه خود را به کار خود در لو از دست بدهد. او تلاش کرده بود به طبقه حاکم بیاموزد که با رعایت رفتار درست و مطابق با قوانین اخلاقی که منجر به حکومت مؤثر و عادلانه می شود، می توانند زندگی شاد و رضایت بخشی داشته باشند، اما طبقه بالا علاقه ای به پیروی از توصیه های او نداشت. او از سمت خود استعفا داد و ایالت لو را ترک کرد تا سعی کند در جاهای دیگر تغییر ایجادکند.

دوره پر هرج و مرجی بود که دولت ها برای برتری با یکدیگر می جنگیدند و بسیاری از جنبه های قدیمی دولت، از جمله موقعیت های بوروکراتیک، انسجام خود را از دست دادند. مدیران، مشاوران، دانش پژوهان، معلمان که زمانی پست‌های دولتی داشتند، بیکار شدند و بر اساس فلسفه‌های شخصی مدارس خود را تأسیس کردند. برخی از این مدارس واقعی بودند که دانش‌آموزان در آن‌ها ثبت نام و در کلاس‌ها شرکت می‌کردند، در حالی که برخی دیگر بیشتر «مدرسه‌های فکری» یا جنبش‌ها بودند، اما در مجموع، تلاش‌های آنها برای جذب دانش‌آموزان به سیستم خود و در عین حال بی‌اعتبار کردن دیگران، بعداً به عنوان زمان صد مکتب فکری شهرت یافت.

کنفوسیوس و صد مکتب

اصطلاح صد مکتب فکری را باید به معنای «بسیار» برداشت کرد نه به معنای واقعی کلمه صد. از جمله مواردی که مورخان بعدی مانند سیما کیان (۸۶-۱۳۵-۱۴۵ ق.م.) ثبت کرده اند عبارتند از:

  • کنفوسیوسیسم
  • تائوئیسم
  • قانون گرایی
  • محیسم
  • مدرسه نام ها
  • مدرسه یین یانگ
  • مدرسه صحبت های کوچک
  • دانشکده دیپلماسی
  • کشاورزی گرایی
  • سنکرتیسم
  • یانگیسم (مکتب لذت گرا)
  • نسبیت گرایی

پس، در این زمان، کنفوسیوسیسم تنها یکی از بسیاری بود یک نظام اعتقادی فلسفی را ایجاد کرد که سعی کردند بیشتر آن را رواج دهند. پس از اینکه کنفوسیوس موقعیت خود را در لو ترک کرد، به ایالت های دیگر ویانگ سفر کرد و با طرفداران مکاتب مختلف برای پذیرش دیدگاه ش رقابت کرد.

نظر بیرد

کنفوسیوس به تدریس جمع گروه کوچکی از دانش‌آموزان ادامه می‌داد، او در ایالات همسایه سرگردان بود. او در مورد مسائل حکومتی به حاکمان محلی مشاوره می داد و گاهی اوقات پست های موقت را در خدمت آنها می پذیرفت. سختی هایی وجود داشت که باید تحمل می کرد - طرد شدن، آزار و اذیت، حتی تلاش برای ترور. (۲۸۴)

او شانس بیشتری برای متقاعد کردن طبقه بالای این ایالت ها در مورد ارزش نظام خود نداشت و بنابراین در سن ۶۸سالگی به خانه بازگشت و مدرسه خود را تأسیس کرد. او برنامه درسی خود را بر اساس پنج کلاسیک سلسله ژو قرار داد و پنج سال بعد تا زمان مرگش به دلایل طبیعی به تدریس ادامه داد. فلسفه او، در زمان مرگش، بیش از یک مکتب فکری در میان بسیاری باقی نماند و کم و بیش تحت تأثیر مکتب‌های دیگر قرار گرفت.

Confucius, Buddha and Lao-Tzu
کنفوسیوس، بودا و لائوتزو
Lucas (CC BY)

تائوئیسم از طریق مفهوم تائو، نیروی خلاق و الزام آور جهان، بر آیین کنفوسیوس تأثیر گذاشت. قانون گرایی از طریق اصرار بر قانون و مراسم مذهبی برای حفظ نظم و کنترل انگیزه های منفی مردم؛ مکتب نامها از طریق تمرکزش بر اینکه چقدر کلمه با یک شی یا مفهوم آن مطابقت دارد (کلمات چقدر واقعیت چیزی که به آن اطلاق می شوند را نشان می دهند). دانشکده پزشکی بر اهمیت رژیم غذایی در حفظ سلامتی و ذهن روشن تاکید دارد. کنفوسیوس تحت تأثیر همه اینها و بدون شک بسیاری دیگر قرار گرفت، اما این فکر را با حذف آنچه که او احساس می کرد برای ایجاد یک سیستم فلسفی که در صورت رعایت، می تواند به مردم کمک کند تا انتخاب های بهتر و زندگی مسالمت آمیزتری داشته و از رنجی که همه در آن زمان به دلیل جنگ های بین ایالت ها متحمل می شدند، اجتناب کنند؛ غیر ضروری یا مشکل ساز خواهد بود، ساده کرد.

کنفوسیوسیسم

دیدگاه فلسفی او بسیار ساده بود: انسان‌ها ذاتاً خوب هستند، «خوب» به معنای درک تفاوت بین درست و نادرست تعریف می‌شود و تمایل طبیعی انتخاب درست است. این ادعا را می توان با نحوه واکنش مردم به دیگران در مواقع سختی اثبات کرد. شناخته شده ترین مثال از این مفهوم (که بعدها توسط منسیوس کنفوسیوس ارائه شد) شخصی است که با پسر جوانی روبرو می شود که در چاه افتاده است. اولین اندیشه فرد نجات دادن پسر است- چه با اقدام مستقیم یا با دویدن برای یافتن کسی برای کمک - حتی اگر پسر یا والدینش را نشناسد و ممکن است در تلاش برای کمک به او امنیت خود را به خطر بیندازد.

در مواردی هیچ یک از این کارها را انجام نمی‌دهد یا به عبارتی، جایی نادرستی را بر درستی ترجیح می‌دهد، که یا بر آنچه درست است آگاهی ندارد، یا فاقد قانون اخلاقی و معیار رفتاری است. کسی که اجازه می دهد پسر در چاه غرق شود، به احتمال زیاد قویا" احساس می کند این کار منفعت شخصی برایش دارد. اگر چنین فردی با عمل درست و درک صحیح از جهان و جایگاه خود در آن تربیت می شد، درست را بجای نادرست انتخاب می کرد.

کنفوسیوس از منشور سختگیرانه اخلاقی حمایت می کرد که باید به منظور حفظ اعتدال در زندگی صلح آمیز و رفاه، به آن پایبند بود.

اینجاست که جنبه الهی مطرح می شود که برخی را تشویق می کند که کنفوسیوسیسم را به عنوان یک دین تفسیر کنند. کنفوسیوس به مفهوم چینی تیان (بهشت) اعتقاد داشت که در این مورد باید به عنوان چیزی کاملاً نزدیک به تائو درک شود. تیان منبع و نگهدارنده همه زندگی است که جهان منظم را از هرج و مرج خلق کرده است. فرد نیاز به تشخیص وجود تیان، جریان ثابت نیروهای یین و یانگ (مخالف) دارد تا بتواند جایگاه خود را در جهان درک کند. قربانی‌هایی که برای خدایان مختلف انجام می‌شد برای آن خدایان که همگی جنبه‌های تیان بودند تفاوتی نداشت، اما برای کسی که قربانی می‌کرد تفاوت چشمگیری ایجاد می‌کرد زیرا اعتقاد به نیروی برتر، به هر شکلی که باشد، به بررسی مفهوم خود از خود کمک می‌کرد. - اهمیت، نفس خود را کاهش داده، و فرد را تشویق می کند که با در نظر گرفتن منافع و رفاه دیگران از منافع شخصی خود عبور کند.

با این حال، اعتقاد به یک قدرت برتر به تنهایی برای تشویق به عمل درست و کنترل غرایز پست‌تر فرد کافی نبوده، کنفوسیوس بر یک منشور اخلاقی سختگیرانه تاکیدکرده که باید به آن پایبند بود تا بتوان راه اعتدال را در زندگی صلح آمیز و آرام حفظ کرد. اینها به عنوان پنج کلاسیک و چهار کتاب شناخته می شوند

  • رن - خیرخواهی
  • یی - عدالت
  • لی - آیین
  • ژی - دانش
  • شین - یکپارچگی
  • شیائو - فرزند پرستی
  • ژونگ - وفاداری
  • جی - احتمالی
  • یی – عدالت/عدالت

همه اینها به یک اندازه مهم بودند، اما با فرزندسالاری شروع شدند. مردم به احترام و احترام به والدین تشویق می شدند و سلسله مراتبی از اختیارات را رعایت می کردند که در آن پسر خواسته های پدرش را اطاعت می کرد، برادر کوچکتر به برادر بزرگترش احترام می گذاشت و دنباله رو او بود، و زنان نیز همین کار را با مردان انجام می دادند. به این ترتیب، خانواده با توافق زندگی می‌کردند و اگر خانواده‌ها به میزان کافی فرزندسالاری را می پذیرفتند، به زودی کل جوامع انسانی، سپس یک ایالت و سپس یک کشور می پذیرفتند. کنفوسیوس می نویسد نیازی به حکومت‌ها یا قوانین سرکوبگر نخواهد بود، زیرا مردم اساساً از طریق شناخت مزایای رفتار با فضیلت بر خود حکومت می کنند.

اگر مردم بر اساس قوانین هدایت شوند و با مجازات ها به دنبال ایجاد هنجارها باشند، سعی می کنند از مجازات دوری کنند، اما احساس شرم ندارند. اگر با فضیلت هدایت شوند و با قواعد شایستگی بخواهند هنجارها به آنها عطا شود، حس شرمندگی خواهند داشت و علاوه بر این، نیکو خواهند شد. (اشعال،۲.۳؛ تامبلین، ص ۳)

قرد با پذیرفتن فرزندسالاری، گام اولیه را به سوی اصول و فضیلت های دیگر برمی دارد، زیرا خود را در معرض سیاست رفتاری قرار داده که خود را ارتقا نمی دهد. حتی از سرپرست خانواده، پدر، انتظار می رود که در مقابل تیان متواضع باشد. از دید فرزندسالاری منطبق بر تقوا هیچ کس بالاتر نبود. کنفوسیوس در پاسخ به سؤالی در مورد حکومت و کنترل رعایای سرکش می گوید

بگذارید خواسته های آشکار شما برای آنچه خیر است باشد و مردم نیکوکار خواهند بود. رابطه مافوق و فرودست مانند رابطه بین باد و علف است. هنگامی که باد بر آن می وزد، چمن باید خم شود. (اشاره ۱۲.۱۹؛ تامبلین، ص ۳۸)

فرزندسالاری (و بقیه) توسط رن تعبیر شد که نه تنها به معنای "خیرخواهی" است، بلکه به معنای آن چیزی است که یک انسان را واقعاً انسان می سازد، انسانیت اولیه فرد، که درست را از نادرست درک می کند و به طور غریزی به سمت آنچه درست است متمایل می شود. کنفوسیوس که در رفتار بیان می‌شود، به اصطلاح قانون نقره‌ای را ابداع کرد، نسخه بسیار قدیمی‌تری از قانون طلایی منسوب به عیسی مسیح («نقره» زیرا این مفهوم به صورت منفی بیان می‌شود)، زمانی که گفت: «هر کاری که نمی‌خواهی با تو شود. با دیگری مکن» (اشکیان۲.۱۲) که در پاسخ او به سؤالی در مورد تعریف فضیلت کامل ظاهر می شود.

این است که وقتی به خارج از کشور می روید، با همه طوری رفتار کنید که انگار مهمان بزرگی دارید. مردم را چنان به کار گمارید که گویی به فداکاری بزرگی کمک می کنید. با دیگران آن گونه رفتار نکن که نمی‌خواهی با خودت رفتار کنند. در کشور و خانواده هیچ زمزمه ای علیه شما نداشته باشند. (اشکایین۱۲.۲؛ تامبلین، ص ۳۶)

با پایبندی به این احکام، مطابق با آداب و رسومی که آنها را تشویق می کرد، فرد به حالت جونزی (به معنای واقعی کلمه «پسر ارباب») می رسید که به معنای فرد برتر است و معمولاً به «نجیب زاده» ترجمه می شود. یک جونزی نظم جهان و جایگاه خود را در آن به رسمیت شناخت (از آنجایی که کنفوسیوس زنان را به اندازه مردان نیازمند آموزش می دید، اگرچه در دوره او اجازه رسمی نمی دادند) از طریق پایبندی به آموزه های کنفوسیوس. رفتار خوبی داشته باشد و در نفع همه درگیر و در صلح با خود و دیگران زندگی کند

Confucius
کنفوسیوس
Rob Web (CC BY-NC-SA)

جمع بندی

فلسفه کنفوسیوس توسط فیلسوف و محقق منسیوس اصلاح و رایج شد که مانند خود کنفوسیوس، ایالت به ایالت سفر می کرد و در تلاش برای پایان دادن به هرج و مرج دوره کشورهای متخاصم، آرمان های کنفوسیوس را موعظه می کرد. تلاش‌های او برای تتغییر طبقه‌ی حاکم موفقیت‌آمیزتر از تلاش‌های کنفوسیوس نبود، اما او نسبت به آنچه کنفوسیوس تا زمان مرگ انجام داد احکام کنفوسیوس را به مخاطبان وسیع‌تری معرفی کرد. آرمان کنفوسیوسیسم توسط محقق-فیلسوف دیگری تقویت شد. آخرین پنج حکیم بزرگ کنفوسیوس، سونزی، (همچنین به عنوان Xun Kuang، l. حدود ۳۱۰- حدود ۲۳۵ق.م.) اصل احات بیشتری در سیستم انجام داد و بینش فلسفی بسیار عمل گرایانه تر (یا بدبینانه تر) ارائه کرد. از برخی جهات به قانون گرایی نزدیکتر ، اما همچنان با حفظ احکام اولیه، که او در اثر خود سونزی بیان کرد.

آیین کنفوسیوس توسط سلسله‌ی کین رد شد، زیرا از سیاست‌های شین انتقاد می‌کرد. اولین امپراتور سلسله کین، شی هوانگدی (۲۲۱-۲۱۰ ق.م.) یک رژیم سرکوبگر را ایجاد کرد که کاملاً در تضاد با آرمان های کنفوسیوس بود و قانون گرایی را به عنوان فلسفه دولتی به منظور کنترل شدید مردم پذیرفت. آیین کنفوسیوس در دورانی که به سوزاندن کتابها و دفن علما معروف بود تقریباً از تاریخ پاک شد. ۲۱۳-۲۱۰ ق.م.، اما این کتاب ها توسط طرفدارانی که آنها را از مقامات پنهان می کردند حفظ می شد.

این فلسفه توسط سلسله هان در زمان اولین امپراتور آن گائوزو (ح. ۲۰۲تا ۱۹۵ ق.م) که ارزش های سلسله ژو را احیا کرد، احیا شد. بعدها آیین کنفوسیوس در دوران وو کبیر به فلسفه ملی تبدیل شد. در زمان سلطنت او، ۱۴۱-۸۷قبل از میلاد، آیین کنفوسیوس که قبلاً طرفداران قابل توجهی پیدا کرده بود، با فرمان وو نفوذ خود را مستحکم و گسترش داد.

برای ۲۰۰۰ سال بعد، کنفوسیوسیسم فلسفه غالب چین بود، حتی در دوره هایی - مانند سلسله تانگ (۶۱۸-۹۰۷م.) - که تائوئیسم محبوبیت بیشتری داشت. در قرن بیستم پس از میلاد، کنفوسیوسیسم توسط اصل اح‌طلبان فرهنگی چینی که احساس می‌کردند منسوخ شده و توسط حزب کمونیست چین به دلیل اصرار بر سلسله مراتب اجتماعی در تضاد با آرمان کمونیستی، رد شد. در عوض محیسم با دیدگاه عشق جهانی بدون توجه به جایگاه اجتماعی مورد حمایت قرار گرفت.

با این حال، در این زمان، آرمان‌های کنفوسیوس چنان با فرهنگ چینی در هم آمیخته بودند که هیچ راهی برای جدا کردن این دو وجود نداشت. کنفوسیوسیسم، چه مستقیماً به عنوان یک سیستم اعتقادی-انتخابی یا صرفاً از نظر فرهنگی در عصر حاضر، همچنان مشاهده می شود و همچنان طرفداران خود را در سراسر جهان به دست می آورد. از میان بسیاری از فلسفه‌های به اصطلاح صد مکتب فکری، دیدگاه کنفوسیوس در نهایت با ارائه روشی خاص زندگی در جهت خیر بزرگ‌تر غالب شد.

حذف آگهی ها
آگهی ها

دربارۀ مترجم

Manizheh Rafiey
از همان دوران دانشجویی با همکاری در تشریه تخصصی دانشگاه (صفه) و کارگروه تخصصی پژوهشی معماری ایرانی اسلامی - مدارس ایرانی کار حرفه ای را آغاز ک

دربارۀ نویسنده

Joshua J. Mark
جاشوا ج. مارک از بنیانگذاران «دانشنامۀ تاریخ جهان» و مدیر بخش محتوای سایت است. او استاد سابق «کالج مِریست» (نیویورک) بوده و در آنجا تاریخ، فلسفه، ادبیات، و نویسندگی تدریس کرده است. جاشوا سفرهای زیادی رفته و مدتی در یونان و آلمان زندگی کرده است.

ارجاع به این مطلب

منبع نویسی به سبک اِی پی اِی

Mark, J. J. (2020, July 07). کنفوسیوسیسم [Confucianism]. (M. Rafiey, مترجم). World History Encyclopedia. برگرفته از https://www.worldhistory.org/trans/fa/1-10636/

منبع نویسی به روش شیکاگو

Mark, Joshua J.. "کنفوسیوسیسم." ترجمه از Manizheh Rafiey. World History Encyclopedia. تاریخ آخرین تغییر July 07, 2020. https://www.worldhistory.org/trans/fa/1-10636/.

منبع نویسی به روش اِم اِل اِی

Mark, Joshua J.. "کنفوسیوسیسم." ترجمه از Manizheh Rafiey. World History Encyclopedia. World History Encyclopedia, 07 Jul 2020. پایگاه اینترنتی. 04 Feb 2025.