کره شبه جزیره ای بزرگ در ساحل شرقی آسیا، از دوران نوسنگی محل سکونت بوده است. اولین دولت سیاسی شناخته شده در این منطقه گوجوسان (چوسان قدیم) متعلق به نیمه ی دوم هزاره ی یکم پیش از میلاد است. از سده ی ۱ ق.م تا سده ی ۷ میلادی و در دوران سه پادشاهی، این شبه جزیره تحت سلطه ی حکومت های باکجه، گوگوریو و شیلا در کنار اتحادیه ی گایا بود.
در نهایت با کمک زیادی از طرف چین، شیلا موفق شد تا دیگر ایالت های کره را فتح کند و شیلای متحد را که تا سال ۹۳۵ میلادی حکمرانی کرد، شکل دهد. از قرن ۱۰ میلادی تا زمان حمله ی مغولان در قرن ۱۳ میلادی و پایان استقلال کره، این شبه جزیره توسط پادشاهی گوریو حکمرانی می شد.
با وجود دوره های چشمگیری از درگیری بین کره و چین، ارتباطات سیاسی و فرهنگی نزدیکی بین دو منطقه برقرار بود. یکی دیگر از شریک های تجاری، ژاپن بود که در تبادلات فرهنگی کره نیز نقش داشت. کره ی باستان با ارائه ی چاپ سربی، سرامیک های سبز بیدی (سلادون) با کیفیت عالی، تاج های نفیس شیلا از جنس طلا، قدیمی ترین رصدخانه ی نجومی در آسیا، مجسمه های برنزی- مطلا بودا، پاگودا های سنگی، هانجی (hanji)، نفیس ترین کاغذ دنیا و سیستم حرارت از کف (ondol) سهم منحصر به فردی در فرهنگ جهان را به خود اختصاص داده است.
دوران ماقبل تاریخ کره
از حدود ۱۰۰۰۰ سال پیش از میلاد (و یا حتی قبل تر از آن) اقوامی که به واسطه ی شکار، ماهی گیری و تجمع زندگی خود را می گذراندند در شبه جزیره ی کره ساکن بودند. قدیمی ترین جوامع متعلق به سال ۶۰۰۰ پیش از میلاد می باشند. سازه های خرسنگی که متعلق به هزاره ی دوم پیش از میلاد می باشند هنوز در طبیعت و مناظر کره حضور دارند و شمار آنها به بیش از ۲۰۰۰۰۰ عدد می رسد. میزسنگ و یا دلمن ها از تخته سنگ هایی عظیم ساخته می شدند و به احتمال زیاد به عنوان نشانگر مقابر بکار می رفتند. دیگر مکان های تدفین شامل گور های صندوقی (سیست) می شدند و در داخل آنها اشیاء با ارزشی مانند جواهرات از جنس سنگ های آمازونیت که به همراه مرده دفن می شدند قرار می گرفتند.
خانه های این دوره عموما بصورت زیر زمینی با اجاق هایی مرکزی ساخته می شدند که سقف آنها توسط ستون نگه داشته می شد. روستا ها در دامنه های کوه قرار داشتند و در برخی مواقع با حصار هایی چوبی احاطه می شدند. اکتشافات باستان شناسی شامل جواهرات از جنس سنگ، استخوان و صدف؛ تبر های دستی سنگی؛ دسته هاون و هاون های سنگی؛ داس و بیل های باغبانی سنگی؛ و سرنیزه هایی از جنس تخته سنگ و یا شیشه معدنی می شوند. سفال های اولیه شامل کاسه هایی با کف های صاف و تزئینات حکاکی شده نشان دهنده ی ارتباط فرهنگی بین جوامع استان لیائونینگ و شبه جزیره ی لیائودونگ در چین می باشند. همچنین سفال ها و اشیا یافت شده از جنس شیشه معدنی که متعلق به دوران نوسنگی هستند اشاره به تجارت دریایی با ژاپن باستان دارند.
زراعت برای اولین بار در هزاره ی دوم پیش از میلاد انجام شد و آشنایی با کشت برنج از طرف چین در سده ی ۷ پیش از میلاد به شکلگیری آن کمک کرد. عصر برنز دورانی را که فرهنگ فلزکاری از منچوری وارد شد پوشش می دهد. وجود اشیا برنزی با کیفیت مانند شمشیر، زنگوله و آینه در برخی از مقابر نزدیک رود ته دونگ نشان دهنده ی حضور فرهنگی خاص بین صاحب منصبان قبیله ای می باشد. دیگر اشیا معمول از جنس برنز شامل خنجر هایی ظریف، سرنیزه، سگک کمربند و تبر هایی به شکل بادبزن می باشند. بر اساس شواهد یافت شده در مقابر متعلق به سده ی ۳ پیش از میلاد در گیونگجو، عصر فلز در کره از همین تاریخ آغاز می شود و در این دوران اولین ایالت با نام گوجوسان نیز شکل می گیرد.
گوجوسان
بر اساس اسطوره شناسی کره که در قرن ۱۳ میلادی در سنگ نوشته ی سامگوک ساگی (تاریخ سه امپراطوری) نوشته شده است، دودمان گوجوسان (چوسان قدیم) در سال ۲۳۳۳ ق.م توسط وانگئوم دانگون پایه گذاری شده است. دانگون زاده ی ایزد هوانونگ و ماده خرسی در شکل یک زن می باشد. شواهد باستان شناسی نشان می دهند که این ایالت از اتحاد شهر هایی کوچک در حوزه ی رودهای ته دونگ و لیائو در قرن ۷ و با اطمینانی بیشتر قرن ۴ ق.م شکل گرفته است. با وجود اینکه در کتاب یادداشت های تاریخ نگار بزرگ اثر سیما چیان، تاریخ نگار چینی، متعلق به سال ۱۰۰ ق.م به ایالت گوجوسان اشاره شده است اما تاریخدانان دوران مدرن هنوز در رابطه با این مسئله که آیا می توان از گوجوسان به عنوان یک ایالت نام برد، تاریخ دقیق وجود، پایتخت و سرزمین های تحت کنترل آن با یکدیگر توافق نظر ندارند.
گوجوسان به واسطه ی کشاورزی و زراعت پیشرفته (با ابزار آهنی معرفی شده از چین) و وفور منابع طبیعی مانند طلا، نقره، مس، قلع و روی رونق پیدا کرد. در این دوره سیستم گرمایش از کف (ondol) ابداع و اولین ظروف سنگی خاکستری تولید شد. اما گوجوسان در سال ۳۰۰ ق.م به دنبال تهاجمات متعدد از جانب یان، ایالتی در همسایگی آن، تضعیف شد. این دودمان نهایتا در سده ی ۲ پیش از میلاد سقوط کرد و جانشین آن ویمان چوسان نیز مدتی طولانی دوام نیاورد و در سال ۱۰۸ ق.م توسط سلسله ی هان از چین (۲۰۶ ق.م- ۲۲۰ میلادی) فتح شد. هان به منابع طبیعی مانند نمک و فلز علاقه داشت و بخش شمالی کره را به چهار فرماندهی تحت نظارت مستقیم دولت مرکزی تقسیم کرد.
قلمرو های گوجوسان بعدها تبدیل به گوگوریو شدند و بخش جنوبی کره در دوران سه امپراطوری نخست تقسیم به سه بخش بایون هان، ماهان و جین هان (این سه قلمرو هیچ ارتباطی با دودمان هان چین نداشتند) و سپس در دوران سه امپراطوری تبدیل به سه ایالت باکجه، گایا و شیلا شد. این حکومت ها از فرهنگ پیشرفته ای که پناهنده های ایالت های سقوط کرده ی گوجوسان و ویمان چوسان به همراه خود آورده بودند بهره می بردند.
دوران سه امپراطوری
چهار ایالت دوران سه امپراطوری (۵۷ ق.م- ۶۶۸ میلادی) در رقابتی دائمی به سر می بردند و در نتیجه با یکدیگر و همچنین با چین و ژاپن، دو قدرت غالب منطقه، اتحاد هایی دائما در حال تغییر شکل می دادند. بر طبق سنت روایت شده در سامگوک ساگی (تاریخ سه امپراطوری) این رقابت از سده ی ۱ پیش از میلاد شروع شده است اما تاریخدانان مدرن بر این باورند که سده های ۲ و ۳ میلادی (و حتی دیرتر) و زمانی که ایالت ها دارای دولت هایی متمرکز تر شدند، تاریخ هایی دقیقتر برای شروع این دوران می باشند.
گوگوریو به همراه پایتخت خود پیونگ یانگ بخصوص در قرن ۵ میلادی و دوران امپراطوری گوانگ گائتو بزرگ (۳۹۱- ۴۱۳ میلادی) که با عنوان 'پادشاه بزرگ، گسترش دهنده ی خاک کشور' شناخته می شد، به شکوفایی رسید و بر روی کره ی شمالی، بخش های زیادی از منچوری و بخش هایی از مغولستان تسلط یافت. شیلا نیز همراه با پایتخت خود گیونگجو در دوران امپراطوری بئوپ هئونگ (دوران حکومت ۵۱۴- ۵۴۰ میلادی) به شکوفایی رسید، مرکزیت بیشتری پیدا کرد و در مرز های شرقی به واسطه ی نوآوری هایی مربوط به زراعت و کشاورزی مانند ابزار شخم زنی ای که با گاو کشیده می شدند و سیستم آبیاری رونق بسیاری یافت. گایا که در جنوب شبه جزیره و در بین دو همسایه ی قدرتمند خود قرار داشت، هیچگاه تبدیل به حکومتی مرکزی نشد. شیلا در سال ۵۳۲ میلادی ایالت گئومگوان گایا که تحت کنترل گایا بود را فتح و این ایالت چند دهه بعد بطور کامل سقوط کرد. باکجه در اواخر سده ی ۴ ق.م و در دوران حکومت گیون چوگو در حال پیشرفت بود و پایتخت خود را در گوانگجو شکل داده بود. بین سال های ۴۳۳ تا ۵۵۳ میلادی به واسطه ی اتحادی با شیلا، باکجه به ثباتی نسبی رسیده بود. اما در سال ۵۵۴ میلادی باکجه در نبردی با شیلا سعی در بازپس گیری مناطق از دست رفته ی خود کرد که در طی آن ارتش ۳۰۰۰۰ نفری آنها شکست خورد و پادشاه باکجه، پادشاه سئونگ، به قتل رسید.
سیستم حکومتی دوران سه پادشاهی در ادامه ی طول تاریخ کره باستان نیز پا بر جا باقی ماند. پادشاه با کمک فرماندهان ارشد از طبقه ی اشراف زادگان حکمرانی می کرد و مجریانی به همراهی رهبران قبیله ای مسئول نظارت بر استان ها می شدند. اکثر جمعیت شامل کشاورزان می شدند و دولت از آنها، گاهی در فرم کالا، مالیات جمع آوری می کرد. ایالت همچنین می توانست شهروندان را مجبور به جنگیدن در ارتش و کار کردن در پروژه های حکومتی مانند ساخت استحکامات کند. برده ها (معمولا شامل اسیران جنگی و یا افرادی با بدهکاری بسیار بالا) و جنایت کاران در پایین ترین طبقات اجتماعی قرار داشتند که وادار به کار کردن در املاک نجیب زادگان می شدند. جامعه با دقت به طبقات اجتماعی مختلف تقسیم می شد و واضحترین نمونه ی آن سیستم رده بندی خونی شیلا بود. این سیستم رده بندی در زمان تولد مشخص می شد و بر موقعیت های شغلی، تعهد های مالیاتی و حتی البسه و ظروف مورد استفاده ی فرد نیز تاثیر می گذاشت.
جنگ های داخلی بین ایالت های کره در نهایت با مداخله ی چین فرو نشست. گوگوریو با موفقیت در مقابل سه حمله از جانب دودمان سوئی از چین در قرن ۷ میلادی ایستادگی کرده بود و باری دیگر نیز در سال ۶۴۴ میلادی کره، به فرماندهی ژنرال یانگ مانچون، در مقابل تهاجمی از جانب دودمان تانگ (۶۱۸- ۹۰۷ میلادی) به پیروزی رسید. دو سال پیش از آن گوگوریو با همراهی باکجه به سرزمین های شیلا هجوم برده بود و دودمان تانگ که هنوز به دنبال به ثمر نشاندن نقشه های خود بود، برای شکست دادن این دو ایالت اتحادی موقتی با شیلا شکل داد. در سال ۶۶۰ میلادی ارتش ۵۰۰۰۰ نفری شیلا به فرماندهی ژنرال کیم یوشین به همراه نیروی دریایی ۱۳۰۰۰۰ نفری فرستاده شده از طرف امپراطور گائوزونگ از دودمان تانگ باکجه را به راحتی شکست دادند و اویجا، حاکم باکجه، به چین فرستاده شد. سپس در سال ۶۶۷ میلادی پیونگ یانگ نیز سقوط کرد و سال بعد از آن حاکم گوگوریو، بوجانگ، به همراه ۲۰۰۰۰۰ نفر از زیردستانش به عنوان اسیر به چین فرستاده شدند. اما شیلا که خود قصد تبدیل شدن به ایالت تبعه چین را نداشت، با در دست گرفتن کنترل کل کره در سال ۶۶۸ میلادی باقی ارتش تانگ را در دو نبرد Maesosong (۶۷۵ میلادی) و Kibolpo (۶۷۶ میلادی) شکست داد و ایالتی جدید با عنوان پادشاهی شیلا متحد شکل داد.
پادشاهی شیلا متحد
پادشاهی متحد شیلا (۶۶۸- ۹۳۵ میلادی) اولین دودمانی بود که بر تمامی شبه جزیره ی کره حکمرانی کرد. در آن زمان ایالتی به نام بالهائه در بخش شمالی وجود داشت اما از آنجایی که بخش بزرگی از قلمرو آن در منچوری قرار داشت، اکثر تاریخدانان آن را ایالتی کره ای نمی دانند.
کل ایالت به نه استان (تعداد سه استان در هر یک از سه پادشاهی قدیم) و پنج پایتخت ثانویه تقسیم شده بود. گیونگجو که در آن زمان با نام سورابول شناخته می شد همچنان پایتخت کلی بشمار می رفت. این پایتخت از برنامه ی بازسازی ای عظیم، کاخ ها و معابد تفریحی منفعت برد و در نهایت دارای جمعیتی حدود ۹۰۰۰۰۰ نفر شد. مجموعه ای کامل از قلمروهای حکومتی، نواحی تحت نظارت حاکمان محلی و شهرستان ها تا روستاها در پایینترین سطح شکل گرفتند. به هدف تحکیم پادشاهی افراد پر دردسر و نجیب زادگان حاکم پادشاهی های اسبق بالاجبار تغییر مکان داده و سران روستاها وادار به ارسال پسران ارشد خود برای خدمت در ارتش و یا کار کردن در مدیریت پایتخت شدند. پادشاهی به واسطه ی صنعت کشاورزی ای پر رونق موفقیت بسیاری کسب کرد. این صنعت با استفاده از پروژه های آبیاری عظیم و تجارت در دریای چین شرقی ثمربخشی بیشتری نیز پیدا کرد. هنر و علوم نیز به واسطه ی دوره ای طولانی از صلح بیش از پیش شکوفا شدند.
از قرن ۸ میلادی به بعد ایالت عمدتا به دلیل طبقه بندی های سختگیرانه ی اجتماعی، حقوقی و تکلیفی که هنوز بر طبق رده بندی خونی انجام می شدند روبه زوالی آرام رفت. نه تنها عدم وجود فرصتی برای فراتر رفتن از طبقه ی اجتماعی ای که بر اساس رده بندی خونی تعیین شده بود سبب رکود نوآوری و ایده پردازی های جدید شد، بلکه طبقه ی اشراف نیز از قدرت شاه انزجار پیدا کردند. در قطب دیگر طبقه بندی های اجتماعی، کشاورزان نیز نارضایتی بیشتری از مالیات های در خواستی پی در پی پیدا کردند. به علاوه کنترل نجیب زادگان ملاک از پایتخت نیز بسیار دشوار گردید و ایالت از داخل شروع به فروپاشی کرد.
دو فرد بخصوص برای پادشاهان شیلا مشکلات زیادی را به وجود آوردند. رهبر روستاییان گیون هوون از ناآرامی سیاسی در سال ۸۹۲ میلادی استفاده کرد و پادشاهی باکجه ی قدیم را در جنوب غربی باری دیگر احیا کرد. در همین حین رهبر راهبان نجیب زاده ی بودایی گونگ یه، در سال ۹۰۱ میلادی شکلگیری گوگوریو جدید را در شمال اعلام کرد. در نتیجه همانند دوران سه امپراطوری، کشمکش قدرت برای بدست آوردن کنترل شبه جزیره باری دیگر آغاز شد و این دوران عموما با عنوان آخرین سه امپراطوری شناخته می شود. گیون هوون در سال ۹۲۷ میلادی به گیونگجو حمله کرد و همزمان گونگ یه به دلیل استبدادگری شدیدش به دست مردم خود کشته شد. پس از او وزیر توانایش وانگ گان در سال ۹۱۸ میلادی جانشین وی شد. او در سال های بعد به باکجه ی جدید و سپس شیلا حمله کرد. در سال ۹۳۵ میلادی آخرین پادشاه دودمان شیلا، گیون سائه، تسلیم می شود و وانگ گان باری دیگر کشور را تحت عنوان دودمان گوریو متحد می کند.
دودمان گوریو
دودمان گوریو از سال ۹۱۸ تا ۱۳۹۲ میلادی بر شبه جزیره حکمرانی می کند و نام انگلیسی کره در اصل الهام گرفته شده از نام این پادشاهی است. وانگ گان کشور شمالی سونگدو (که سونگ امروزی) را به عنوان پایتخت انتخاب و خود را پادشاه اعلام کرد. به واسطه ی پایه گذاری و خلق پادشاهی جدید، پس از مرگ وانگ گان به او لقب پادشاه تائجو اعطا شد. این ایالت جدید را خطر هایی خارجی نیز تهدید می کرد مانند قبیله ی خیتان در شمال که دو بار به گوریو حمله می کند. در سال ۱۰۳۳ میلادی این قبیله در نهایت شکست می خورد و دیوار های دفاعی در سرتاسر مرز با کره ی شمالی کشیده می شوند.
از آن زمان به بعد پادشاهی گوریو شکوفا و پایتخت آن سونگدو شامل ۱۰۰۰ مغازه می شود. کره برای اولین بار سیستم ضرب سکه ی خود را راه اندازی می کند (۹۹۶ میلادی) و از سال ۱۱۰۱ میلادی به بعد گلدان های unbyong از جنس نقره و در فرم امپراطور گوریو تولید می شوند. بر روی این گلدان ها مهر رسمی ایالت حکاکی شده بود که آنها را تبدیل به واحد پولی مشروع و قانونی می کرد. دستگاه های چاپ سربی اختراع و سیستم قدیمی چاپ چوب تصحیح شد. این دوران همچنین شاهد توسعه ی متون بودایی و علاقه به ثبت تاریخ کشور همانند نوشته ی مشهور سامگوک ساگی (تاریخ سه امپراطوری) اثر کیم بوسیک متعلق به سال ۱۱۴۵ میلادی بود.
این شکوفایی و رونق اثرات منفی ای مانند زوال رو به افزایش طبقه ی اشراف، فساد و عدم ثبات اجتماعی نیز به همراه داشت. شورش هایی علنی در سال های ۱۱۲۶ و ۱۱۳۵ میلادی بر خاست که در نهایت سرکوب شدند اما این مشکلات در دوران امپراطور اویجونگ که به دلیل ساخت قصر های مجلل و پارک های آبی بسیار مورد انتقاد قرار گرفته بود، به نقطه ی اوج خود رسیدند. در سال ۱۱۷۰ میلادی ارتش به دلیل نداشتن هیچگونه وظیفه و جایگاه بالای اجتماعی دست به کودتا زد. جایگاه امپراطوری به میونگ جونگ داده شد که تنها حکمرانی دست نشانده بود. دهه ها آشفتگی و جنگ های داخلی بین تمامی طبقات اجتماعی گوریو کودتا ها، ترور و شورش های بردگان بیشتری را به همراه داشت اما اوضاع بدتری نیز در انتظار بود. چنگیز خان که اقوام مغول را متحد ساخته و از چین گذر کرده بود به همراه پسر خود اوگتای خان، توجه خود را در سال ۱۲۳۱ میلادی به سمت کره معطوف کرده بود. گوریو مجبور شد تا پایتخت خود را در سال بعد به جزیره ی گانگوا انتقال دهد. طبقه ی حاکم با امنیت کامل در این جزیره پنهان شدند در حالی که باقی جمعیت گوریو در طی سه دهه ی بعد با شش حمله از جانب مغول ها روبه رو شدند. در سال ۱۲۵۸ میلادی در پی تمام شدن صبر مردم، فرمانده ی ارتش ترور شد و پادشاهی با قدرت تمام و کمال بر تخت سلطنت نشانده و صلح با مغولان برقرار شد. کره تا سال ۱۳۹۲ میلادی و تاسیس پادشاهی چوسان توسط ژنرال یی سئونگ گی دیگر دارای استقلال نشد.
ارتباطات با چین و ژاپن
ارتباط بین چین و کره ریشه در افسانه ی حکیمی به نام گیجا دارد که همراه با ۵۰۰۰ تن از پیروان خود چین را ترک کرد و در سرزمین دانگون سکنا گزید. زمانی که پیروان او تصمیم گرفتند تا برای مراقبه به کوهستان بازگردند، گیجا در سال ۱۱۲۲ ق.م به عنوان پادشاه گوجوسان برگزیده شد. این افسانه ممکن است نشان دهنده ی ورود کره به عصر آهن باشد.
تجارت بین این دو منطقه در طول این دوران ادامه داشت. آهن، طلا، نقره، مس، جینسنگ، شاهدانه، دانه های صنوبر، مبلمان، کاغذ و اسب از چین و ابریشم، چای، ادویه جات، دارو، سرامیک، کتاب و ابزار نوشتار از دیگر مناطق وارد می شدند. فرهنگ چین به احتمال زیاد از طریق پناهندگانی که در سده ی ۴ ق.م از نزاع های دوره ی ایالت های جنگ طلب فرار کرده بودند، به کره وارد شده بود. بهترین نمونه های شواهد باستان شناسی از تاثیرات فرهنگی این دوران مقابر حفر شده در منطقه ی رودخانه ی تائدونگ و وجود مکرر یراق های اسب در این منطقه می باشند. در سال های بعد روابط فرهنگی بصورت آشکارتر در زمینه هایی مانند اقتباس سیستم نوشتار چینی، عنوان پادشاهی وانگ، ضرب سکه، ادبیات و المان هایی از هنر دیده می شود. دانشجویان و محققان غالبا برای تحصیل به چین می رفتند.
همچنین از عصر مفرغ به بعد روابط فرهنگی و دیپلماتیک با ژاپن نیز برقرار بود. وا از ژاپن بخصوص رابطه ای بسیار قوی با اتحادیه ی گایا داشت. با اینکه اتحادیه ی گایا دارای فرهنگی پیشرفته تر بود و مقادیر بالایی از آهن صادر می کرد، اما میزان تاثیر و کنترل هر ایالت بر دیگری هنوز در بین محققان مورد مباحثه است. فرهنگ باکجه بخصوص توسط مدرسان، محققان و هنرمندان به ژاپن صادر شد. آنها فرهنگ چین مانند نوشته های کنفسیوس را نیز در آنجا گسترش دادند. ارتباط با ژاپن جنوبی بخصوص در دوره های نارا و هی آن توسط پادشاهی متحد شیلا حفظ شد. گوریو نیز ارتباط تجاری خود را با ژاپن حفظ کرده و کالا هایی مانند شمشیر و بادبزن های تا شو کاغذی را وارد می کرد.
مذهب کره
ایالت های کره که در قدیم شمنیسم را ممارست می کردند، در ابتدا کنفوسیونیسم و سپس تائوئیسم و مذهب بودا را از چین اقتباس کرده و در سده ی ۴ میلادی مذهب بودا را به عنوان مذهب رسمی ایالت برگزیدند. اصول کنفسیوس در امور دولتی و نظارتی ایالت دنبال می شدند و بخشی مهم از آزمون ورودی به این سیستم را تشکیل می دادند. اما قوی ترین باور مذهب بودا بود و معابد و صومعه ها در سرتاسر سرزمین برپا بودند. معابد بودایی که حمایت سلطنتی را به همراه داشتند و از مالیات معاف بودند، ثروت زیادی کسب کردند و کل دستگاه مذهبی رقیبی برای خود ایالت به حساب می آمد. تعداد زیادی از این معابد ارتش های مصلح و مجهز خود را داشتند که شامل راهب های جنگجو و عموم مردم می شد. مذهب بودا نه تنها توسط نجیب زادگان ممارست می شد، بلکه طبقات پایین اجتماعی نیز این باور را دنبال می کردند. اشراف زادگان عموما پسران خود را برای راهب شدن به تحصیل در صومعه ها می فرستادند.
هنر کره
سنگینه های طوسی پخته شده در حرارت بالا در دوران سه پادشاهی در تعداد بالا تولید می شدند. سرامیک ها با حکاکی، تکه های اضافه شده ی سفال و یا مشبک کاری از طریق برش سفال تزئین می شدند. اما شناخته شده ترین محصول سفالی کره در تمامی ادوار آن سلادون های تولید شده توسط پادشاهی گوریو می باشند. این سلادون ها دارای لعابی صاف و هموار و غالبا نقش های منبت کاری شده بخصوص نقش مایه های بودایی مانند گل نیلوفر آبی (لوتوس)، مرغ ماهیخوار و ابر بودند. سلادون برای اولین بار در قرن ۹ میلادی و از طریق چین به کره معرفی شد اما سفالگران کره ای به قدری در تولید آنها مهارت پیدا کردند که محصولاتشان را به چین صادر می کردند و امروزه نیز سلادون های کره در میان ارزشمند ترین سرامیک های جهان می باشند.
بهترین نمونه های نقاشی مقابر در مقابر گوگوریو دیده می شود. تعدادی بیش از ۸۰ مقبره دارای اتاق هایی تزئین شده با نقاشی هایی از صحنه های زندگی روزمره، پرتره ی متوفی و موجودات اساطیری می باشند. این نقاشی ها با کار گذاشتن رنگ مستقیما بر روی دیوار سنگی و یا بر روی لایه ای از گچ آهک کشیده می شدند.
هنر بودایی در سر تا سر شبه جزیره دارای محبوبیت بالایی بود و از برنز طلاکاری شده برای تولید تندیس هایی از بودا، مایتریا (میتریه، بودای آینده) و بوداسف استفاده می شد. مجسمه های در مقیاس بسیار بزرگ نیز بر روی تخته سنگ و یا بدنه ی صخره ها حکاکی می شدند. از برنز طلاکاری شده همچنین برای تولید مشعل های عود تزئین شده، جعبه های یادبود و تاج ها نیز استفاده می شد. شناخته شده ترین تاج های کره متعلق به امپراطوری شیلا می باشند که از ورقه هایی از طلا تولید شده اند. آنها مزین به نقوش درخت و شاخه هایی شبیه به گوزن می باشند که نشانگر ارتباط با شمن گرایی است. جواهرات مختلف با تکنیک های مختلف طلاکاری مانند سیم پیچی و برش تهیه می شدند. یشم های برش خورده به شکل هلال ماه یکی از روش های محبوب تزئین این جواهرات درخشان بودند. یکی دیگر از مهارت های فلزکاران پادشاهی متحد شیلا به بعد ساخت ناقوس های برنزی بزرگی بود که در معابد بودایی برای اعلانات استفاده می شدند.
معماری کره
بهترین نمونه های باقی مانده ی معماری کره از دوران پیش از ثبت تاریخ، سازه های خرسنگ، دیوار های استحکامات و مقابر سنگی می باشند. نمونه های عالی از میز سنگ های (دلمن ها) کره ی باستان سازه های میز مانند در جزیره ی گانگوا متعلق به هزاره ی یکم پیش از میلاد و عصر مفرغ می باشند. سنگ افراشت های تکی که ارتباطی با مراسم تدفین نداشته و به احتمال زیاد به عنوان سنگ قبر استفاده می شدند نیز در سرتاسر کره یافت می شوند.
متاسفانه تعداد بسیار کمی از بنا های عمومی کره ی باستان ومتعلق به پیش از قرن ۱۶ میلادی باقی مانده است. در نتیجه معماری کره ی باستان در بهترین حالت در نقاشی های مقابر و سازه های باقی مانده مانند پاگودا معبد Mireuksa متعلق به باکجه در ایکسان که شش طبقه از ۷ تا ۹ طبقه ی اصلی خود را حفظ کرده است دیده می شود. پاگودا های سنگی نوآوری ای خاص در معماری بودایی از جانب کره می باشند که دو نمونه ی عالی دیگر آنها شامل پاگودا های dapotap و seokgatap در معبد بولگوکسا در نزدیکی گیونگجو متعلق به قرن ۸ میلادی است.
گورپشته های بزرگ در دوران سه پادشاهی معمول بودند. این مقابر پشته هایی پوشیده از خاک با فضا های داخلی از جنس سنگ و یا آجر برای مردگان و عموما دارای ورودی ای افقی بودند (به استثنا مقابر دوران شیلا که دارای ورودی و یا نقطه ی دسترسی نبودند). یکی از بزرگترین نمونه های این مقابر در گونگناسئونگ که زمانی پایتخت گوگوریو بود قرار دارد و باور بر این است که متعلق به گوانگ گائتو بزرگ (دوران حکومت ۳۹۱- ۴۱۲ میلادی) می باشد. این مقبره ۷۵ متر طول داشته و با استفاده از قطعه هایی ۳ در ۵ متر ساخته شده است.
یکی از برجسته ترین سازه های سنگی از دوران شیلا ی متحد معبد بودایی سئوک گورام در شرق گیونگجو می باشد که در بین سال های ۷۵۱ تا ۷۷۴ میلادی ساخته شده است. این معبد دارای فضای دوار گنبد دار داخلی است که مجسمه ی عظیمی از بودای نشسته در آن قرار گرفته. یکی دیگر از بنا های تحسین برانگیز شیلا متعلق به نیمه ی قرن ۷ میلادی رصد خانه ی cheomseongdae می باشد. این رصدخانه ۹ متر ارتفاع داشته و در نقش ساعت آفتابی نیز عمل می کرده است. این بنا همچنین دارای پنجره ای به سمت جنوب است که پرتو های خورشید را بر روی زمین داخلی در هر اعتدالین به نمایش در می آورد. این بنا همچنین قدیمی ترین رصدخانه ی باقی مانده در آسیای شرقی است.
نمونه ای عالی از سبک خانه و قصر های بزرگتر در معماری کره در تالار زندگی ابدی در معبد پوسوک در یونگجو متعلق به قرن ۱۳ میلادی و دوران گوریو دیده می شود. این تالار یکی از قدیمی ترین سازه های چوبی باقی مانده در کل کره است. همانطور که در تالار زندگی ابدی دیده می شود، سقف های بنا های کره ای دارای شیبی زیاد برای جلوگیری از جمع شدن آب در زمان باران و استحکام بالا برای تحمل وزن برف در زمستان بودند. آنها همچنین دارای ارتفاعی زیاد برای جریان بهتر هوا در ماه های گرمتر بودند. سقف های قدیمی از تیر هایی چوبی ساخته می شدند و سپس برای عایق سازی بیشتر کاشی ها بر روی لایه ای از خاک قرار می گرفتند. سقوف به جهت زیبایی بیشتر فرمی مقعر داشتند و لبه های آنها دارای انحنایی ظریف به سمت بالا بود. این انحنا باعث می شد تا در زمستان نور بیشتری وارد بنا شود و در تابستان سایه ی بیشتری وجود داشته باشد.
دیوار های داخلی خانه های سنتی کره از جنس چوب و کاغذ ساخته می شدند و دارای درب هایی کشویی بودند. زمین خانه ها یا از جنس چوب و در ارتفاعی کم از زمین برای خنک ماندن اتاق در ماه های گرم و یا با استفاده از سیستم گرمایش از کف برای گرم نگه داشتن اتاق در ماه های زمستان ساخته می شدند. در سیستم گرمایش از کف که از جنس سنگ پوشیده شده از ورق های شمعی می باشد، هوای گرم از اجاق اصلی خانه توسط لوله هایی در جریان بود. دیوار های خارجی خانه از شبکه های متصل تزئینی و مشبک کاری شده ساخته می شدند. خانه ها به فضاهایی با کاربرد های مشخص تقسیم و عموما دارای حیاطی مرکزی بودند.
در نهایت مکان جغرافیایی بنا ها دارای اهمیت زیادی بود زیرا معمار سعی در هماهنگ ساختن طراحی خود با محیط و استفاده از منظره ی طبیعی داشت. بهترین نقطه ناحیه ای پشت به کوهستان برای جلوگیری از وزش باد و به سمت دشت با رودی جاری برای فراهم کردن انرژی مثبت بود.
[bks]