فلسطینیان

11 روزهای باقی مانده

سرمایه گذاری در آموزش تاریخ

با حمایت از بنیاد خیریه تاریخ جهانی ما، شما در آینده آموزش تاریخ سرمایه گذاری می کنید. کمک مالی شما به ما کمک می کند تا نسل بعدی را با دانش و مهارت هایی که برای درک دنیای اطراف خود نیاز دارند، توانمند کنیم. به ما کمک کنید سال جدید را آماده انتشار اطلاعات تاریخی قابل اعتماد تر و رایگان برای همه شروع کنیم.
$2922 / $10000

تعریف

Rebecca Denova
توسط ، ترجمه شده توسط Nathalie Choubineh
منتشر شده در 28 January 2022
در زبان های دیگر موجود است: انگلیسی, فرانسوی, اسپانيايي, ترکی
چاپ مقاله
Philistine Coffin Lid from Lachish (by Osama Shukir Muhammed Amin, Copyright)
درب تابوت فلسطینی از لاچیش
Osama Shukir Muhammed Amin (Copyright)

فلسطینیان مردمانی بودند که از سدۀ 12 پیش از میلاد تا سال 604 پیش از میلاد ساکنان اصلی کرانه‌های ساحلی سرزمین کنعان را تشکیل می‌دادند. این مردمان در دوران آشوریان از صفحۀ روزگار محو شدند، ولی نام سرزمین‌شان باقی ماند و صورت یونانی آن، پالاییستینه، در تواریخ هرودُت برای اشاره به بخشی از سوریه به کار رفته است. نام «فلسطین» از کلمۀ عبری ها-پلیشتیم می‌آید که به مجموع چندین قبیله از مردمان غیریهودی سوریه و یهودیه گفته می‌شد که نام قدیمی‌تر سرزمین‌شان «سوریه-پَلِستینه» بود. صدها سال بعد، در روزگار فرمانروایی امپراتور رُم، آدریانوس (یا آدریان، فرمانروایی 117 تا 138 میلادی)، سرزمین کنعان به دنبال شورش بار-کُخ‌با (خیزش مردمان یهودیه به رهبری شمعون بار-کُخ‌با علیه حاکمیت رُم، 132 تا 136 میلادی) در زبان لاتین «پالِستینه» نام گرفت. «فلسطین» شکل عربی‌شدۀ این نام است و بنا بر داستان‌هایی که در «متون مقدس یهودی» آمده به آدم‌های بی‌سواد و بی‌بهره از فرهنگ اطلاق می‌شده است.

خاستگاه‌ها

خاستگاه فلسطینیان باستان هنوز برای پژوهشگران بحث‌برانگیز است. اشاره‌ای در «انجیل عبری» (تورات) وطن اصلی آنان را جزیرۀ کرِت معرفی می‌کند. «سِپتوئاجینت» (The Septuagint، ترجمۀ یونانی تورات) نیز آنها را به کرِت پیوند می‌دهد. بدین ترتیب مردمان فلسطینی در اصل به فرهنگ اِژه‌یی تعلق پیدا می‌کنند، اما شمار دیگری از پژوهشگران نیز آنان را اهل آناتولی (ترکیه) یا سرزمین‌های اطراف دریای سیاه دانسته‌اند. از سوی دیگر، این احتمال نیز در بین است که فلسطینیان در اصل شاخه‌ای جداشده از بدنۀ مردمان بومی کنعان بوده باشند. در کاوش‌های باستان‌شناسی شهرهای فلسطینیان در کشور کنونی اسرائیل، گورستان‌هایی کشف شده که اجسادی با ژن درهم‌آمیختۀ مردمان محلی، مردمان سامی و حوضچۀ ژن اروپایی را در خود جا داده بودند. وجود ژن‌های اروپایی می‌تواند نشانگر مهاجرت به منطقه باشد.

اسفار «داوران» و «اول سموئیل» در کتاب مقدس، مردمان دریایی را «فلسطینی» نامیده و آنان را بزرگ‌ترین دشمنان قوم اسرائیل دانسته‌اند.

در دورۀ پرتلاطم گذر از عصر مفرغ پسین به عصر آهن، به ویژه در حدود سال 1143 پیش از میلاد، سرزمین‌های شرق مدیترانه زیر هجوم مردمانی دریانورد و اهل دادوستد قرار گرفت که فرهنگ‌های گوناگون آنان را «مردمان دریایی» می‌نامیدند. یورش‌های هم‌زمان مردمان دریایی به این سرزمین‌ها نقطۀ پایانی بر الگوهای سنتی تجارت در مدیترانه و دست‌اندرکاران آن گذاشت. در همان حال، استفاده از آهن برای ساخت سلاح و نیز ارابه‌های جنگی در برخی نواحی رواج پیدا کرد. در معبد آرامگاهیِ فرعون رامسس سوم (فرمانروایی 1186 تا 1155 پیش از میلاد) در مدینه هابو، کهن‌نوشتی از جانب فرعون ادعا می‌کند که او مردمان دریایی را شکست داده و از مصر بیرون رانده است. نقش‌برجسته‌ای بر یکی از دیوارهای این آرامگاه نیز مردمان دریایی را ترسیم می‌کند که کشتی‌شان در نبرد دریایی با مصر غرق شده و خود آنان نیز، به رسم تصویرگری مصریان از زندانیان و اسیران جنگی، کت‌بسته به اسارت فرعون درآمده‌اند.

در «پاپیروس هریس» (طولانی‌ترین پاپیروس به‌جامانده از مصر باستان که اکنون در موزۀ بریتانیا نگهداری می‌شود) از مردمان دریایی با عنوان پلشتو (the Peleset) یاد شده و ماجرای «خاک و خاکستر» شدن آنان نیز شرح داده شده است. مصر در دوران پادشاهی نوین (حدود 1570 تا حدود 1069 پیش از میلاد)، جنوب لِوانت را تصرف کرده و زیر فرمان گرفته بود، و شواهدی متنی به این اشاره دارند که شماری از زندانیان و اسیران جنگی از آن زمان در کرانه‌های ساحلی کنعان سکنا داده شدند.

کتاب‌های «داوران» و «اول سموئیل»

اسفار «داوران» و «اول سموئیل» در کتاب مقدس، مردمان دریایی را «فلسطینی» نامیده و آنان را بزرگ‌ترین دشمنان قوم اسرائیل دانسته‌اند. بنا بر کتاب مقدس، قوم اسرائیل – اتحادی از چند قبیله - که از زمان یعقوب پیامبر ساکن سرزمین کنعان بودند، پس از رهایی از اسارت مصریان به دست حضرت موسا «دوازده قبیلۀ اسرائیل» را تشکیل دادند و به دنبال چهل سال سرگردانی در بیابان (در برآورد باستان‌شناسی برابر با دورۀ دوم عصر آهن) به کنعان بازگشتند. فلسطینیان نیز اتحادی از پنج شهر را تشکیل می‌دادند که عبارت بودند از: اَشکلون (Ashkelon؛ عسقلان به عربی)، اَشدود (Ashdod؛ اسدود به عربی)، اِکرون (Ekron؛ عقرون به عربی)، گَت (Gath؛ جِت به عربی)، و غزه. از آنجا که شهر بندری غزه قدیمی‌ترین و مهم‌ترین این شهرها بود، کل منطقه در نهایت به «نوار غزه» معروف شد.

کتاب داوران با داستان معروف قهرمان مردمی، سامسون، به پایان می‌رسد که شکست‌دهندۀ بزرگ فلسطینیان شمرده می‌شد. مادر سامسون پس از به دنیا آمدن پسرش او را نذیر (نذرشده) کرد، بدین معنی که باید دور از جامعه به سر برد و خود را وقف خداوند کند (سِفر اعداد، باب 6، آیات 1 تا 21). از دیگر شرایط این نوع نذر این بود که شخص نبایستی موی خود را کوتاه کند. موها به شخص قدرتی عظیم می‌دادند و سامسون با همین نیروی فرابشری بود که توانست، برای نمونه، لشگری از فلسطینیان را فقط با استخوان فک یک خر نابود سازد.

Samson Slaying a Philistine
سامسون در حال کشتن یک فلسطینی
Giovanni Bologna (CC BY-SA)

با این حال، روایت سامسون او را بهترین نمونۀ یک نذیر معرفی نمی‌کند، چون فریب زنی فلسطینی به نام دلیله را می‌خورد، که به خواست بزرگان فلسطینی موفق می‌شود از راز قدرت سامسون سردربیاورد. دلیله وقتی سامسون در خواب است موهای او را کوتاه می‌کند، و بدین ترتیب سامسون به چنگ فلسطینیان می‌افتد و آنها چشمان او را کور می‌کنند. سپس او را به سیاهچال می‌اندازند تا در جشنی به افتخار ایزد خود، داگون (Dagon؛ داجون به عربی)، او را به نمایش بگذارند و به او بخندند. ولی سامسون که در دوران حبس موهایش دوباره بلند شده، خود را به دو ستون اصلی معبد می‌رساند و با ویران کردن کل بنا شمار زیادی از مردم غزه را همراه خود به کام مرگ می‌کشد.

در باب‌های آغازین کتاب اول سموئیل، که درست پس از داوران می‌آید، وضعیت بدتر شده است. عیلی، کاهن اعظم یهودیان، از روزگاری یاد می‌کند که اسرائیلیان تابوت عهد را به میدان‌های نبرد می‌بردند و پیشنهاد می‌دهد دفعۀ بعد که فلسطینیان حمله کردند مردم اسرائیل دوباره تابوت عهد را با خود ببرند. اما اسرائیلی‌ها نه تنها شکست می‌خورند بلکه تابوت عهد نیز به دست فلسطینی‌ها می‌افتد. آنها آن را در معبد ایزدشان، داگون، می‌گذارند. ولی از آن پس هرروز صبح می‌بینند که تندیس داگون به خاک افتاده است. علاوه بر این، خرمن‌هاشان با آذرخش نابود می‌شود و طاعون سرزمین‌شان را فرا می‌گیرد. بدین ترتیب فلسطینی‌ها متوجه می‌شوند که تابوت عهد برای آنان غنیمت خوبی نبوده است. پس آن را برمی‌گردانند و در کشتزاری نزدیک صفوف لشگر اسرائیلی‌ها می‌گذارند و هدیه‌هایی تقدیمی از طلا نیز در کنارش قرار می‌دهند.

صحنۀ بعدی سرآغاز داستان معروف به «ظهور داود» است. قوم اسرائیل وقتی می‌بینند اتحاد قبیله‌یی آنان حریف لشگر فلسطینیان نمی‌شود، از سموئیل پیامبر می‌خواهند پادشاهی برای ایشان تعیین کند: «آنگاه ما نیز همانند دیگر ملت‌ها خواهیم شد، پادشاهی بر ما فرمانروایی خواهد کرد و پیشاپیش ما خواهد رفت و نبردهای ما را خواهد جنگید [فرماندهی خواهد کرد]» (اول سموئیل، باب 8، آیۀ 20). در بستر کتاب مقدس این درخواست ناپسند محسوب می‌شود چون در کوه سینا به قوم اسرائیل اعلام شده که همانند ملت‌های دیگر نیستند. با این حال، طالوت به پادشاهی برگزیده می‌شود، هرچند بعدها فرمانروای خوبی از کار درنمی‌آید. به همین خاطر، سموئیل به بیت‌اللحم می‌رود و با ریختن روغن مقدس بر پیشانی داود، کوچک‌ترین پسر جسی، او را به عنوان پادشاه تدهین می‌کند. این نوع تدهین در زبان عبری «مسح» نام دارد و بر همین مبنا شخص تدهین‌شده «مسیح» نامیده می‌شود که به معنای مسح‌شده است.

داود شاه

برادران بزرگ‌تر داود همگی در لشگر طالوت علیه فلسطینی‌ها می‌جنگیدند. او برای آنها آذوقه می‌برد، و روزی در حال انجام این کار شنید که فلسطینی‌ها پیشنهادی برای پایان درگیری‌ها ارائه کرده‌اند. آنان بزرگ‌ترین پهلوان خود، جالوت غول‌پیکر، را به میدان می‌فرستادند. اسرائیلیان نیز باید پهلوانی از بین خود برمی‌گزیدند و روانۀ نبرد تن به تن می‌کردند تا هرکدام پیروز شد، قوم او به برتری نهایی برسد. داود در کمال حیرت و ناباوری دریافت که هیچ سرباز اسرائیلی داوطلب چنین کاری نمی‌شود. پس برای این کار قدم جلو گذاشت، و آنان زره طالوت را تن او کردند و به او خندیدند چون زره برایش خیلی بزرگ بود. داود زره را کنار گذاشت و یک فلاخَن برداشت؛ فلاخَن (سنگ‌قلاب‌) ریسمان درازی بود که تکه ‌چرمی درست در وسط آن بسته می‌شد. داخل این تکه چرم قلوه‌سنگی می‌گذاشتند و با گرداندن ریسمان دور سر قلوه‌سنگ را مثل موشک به طرف دشمن پرتاب می‌کردند. داود با فلاخَن خود وسط پیشانی جالوت را هدف قرار داد و او را به زمین انداخت. بعد شمشیر او را از چنگش درآورد و سر او را برید.

David with the Head of Goliath
داود با سر جالوت
Caravaggio (Public Domain)

مدتی که گذشت، طالوت به شهرت و محبوبیت داود بین مردم در مقام قهرمان شکست دادن فلسطینیان حسد برد. ورد زبان مردم این شده بود که: «طالوت هزار هزار کشته و داود ده‌ها هزار» (اول سموئیل، باب 18، آیۀ 7). سرانجام داود با این که داماد طالوت بود، از دربار او رانده شد و تحت پیگرد قرار گرفت. داود و پیروان او فراری شناخته شده بودند و زندگی خود را به عنوان سرباز مزدور در لشگر فلسطینی‌ها می‌گذراندند، ولی فلسطینی‌ها هرگز به او اجازه نمی‌دادند با اسرائیلیان بجنگد (چون به او اعتماد نداشتند). سرانجام طالوت در نبرد کوه جلبوع برای آخرین بار با فلسطینیان رو به رو شد. او و پسرش یوناتان در این نبرد کشته شدند، و قبیله‌های اسرائیل داود را رهبر و پادشاه یگانۀ خود اعلام کردند.

کاوش‌های باستان‌شناسی

باستان‌شناسان شهرهای زیادی را داخل مرزهای کنونی اسرائیل و نیز درۀ جزرئیل در کنار کوه جلبوع کاوش کرده‌اند که با فلسطینیان در پیوند بوده‌اند. از جمله شواهد مادی تمدن آنان تالارهای عظیم، همتای مگارون‌های تمدن کهن‌تر میکنایی، است که دارای اجاق مرکزی و تختگاه هستند. سفال فلسطینی نخستین نیز همانند سفال اژه‌یی/میکنایی است که با سایه‌رنگ‌های گوناگون سیاه و قهوه‌یی تزئین می‌شد.

فلسطینیان بومی منطقه نبودند ولی کاربست‌های مراسم خاکسپاری‌شان مشابه فرهنگ‌های اژه‌یی کهن‌تر بود.

«گروه کاوشگران لئون لی‌وای»، شامل دانشمندانی از دانشگاه‌های مختلف، بیشترین حفاری‌ها را در گورستان‌های فلسطینیان انجام دادند. یکی از این گورستان‌ها دربردارندۀ 150 جسد متعلق به سده‌های یازدهم تا هشتم پیش از میلاد بود. واکاوی دی اِن اِی این جسدها نشان داد که فلسطینیان بومی منطقه نبوده‌اند ولی کاربست‌های مراسم خاکسپاری‌شان مشابه فرهنگ‌های اژه‌یی کهن‌تر بوده است، چون برخی از آنان در گورهایی دایره‌شکل با دیوارۀ سنگی دفن شده بودند که نزد مردمان کنعانی معمول نبود. دربارۀ زبان مردمان فلسطینی چیز زیادی نمی‌دانیم. برخی تکه‌سفال‌ها کهن‌نوشت‌هایی به زبان‌های غیرسامی دارند. چند کلمه و نام فلسطینی نیز به نظر می‌رسد با واژگان هندو-اروپایی هم‌خانواده باشند (که این هم شاید آموختۀ دیگری از فرهنگ اژه‌یی/یونانی بوده باشد).

این کاوش‌ها شواهدی نیز درمورد مهندسی شهری و شیوه‌های صنعتی تولید روغن زیتون و شراب به دست می‌دهند. تعداد کارگاه‌های روغن‌کشی که از خاک بیرون آمده به دویست عدد می‌رسد، و در کنار آنها شمار زیادی آبجوسازی، شراب‌سازی، و دکان‌ها و انبارهای گوناگون توزیع کالا نیز شناسایی شده‌اند. مردمان فلسطینی در زمینۀ فلزکاری (استفاده از طلا، مفرغ، و آهن) و اسلحه‌سازی نیز از تخصص و مهارت بهره‌مند بودند. حتا اسرائیلی‌ها نیز برای ساخت ابزارهای آهنین و سلاح‌های گوناگون به فلسطینی‌ها مراجعه می‌کردند.

دین

از جمله ایزدان و ایزدبانوان مورد پرستش فلسطینیان می‌توان به بعل، ایشتر، اشیره، و داگون اشاره کرد. نام و شخصیت این خدایان میان‌رودانی اجزای سامانۀ دین کنعانی را نیز تشکیل می‌دادند. با این حال، کاوش‌های باستان‌شناسی شواهدی از پرستش ایزدبانوان معمولی نشسته روی سریر نیز به دست داده که باز از نفوذ فرهنگ اژه‌یی خبر می‌دهند.

Philistine Pottery Sherd
تکه سفال فلسطینی
Osama Shukir Muhammed Amin (Copyright)

اهمیت ویژۀ این رشته از کاوش‌ها گردآوری همۀ این مواد فرهنگی در کنار یکدیگر است که به ما نشان می‌دهد فلسطینیان به هیچ عنوان بی‌سواد و بی‌بهره از فرهنگ نبوده‌اند. کاملن برعکس، مردمان فلسطین فرهنگ و هنری غنی و اقتصادی پیچیده و پرتنوع داشتند و با بسیاری از جریان‌های فکری عالم‌گیر در منطقه همسو و همگام بوده‌اند.

زوال

زوال مردمان فلسطینی با تهاجم امپراتوری نوآشوری به کنعان در سال 722 پیش از میلاد آغاز شد. وقتی پادشاه آشور، سارگُن دوم (فرمانروایی 722 تا 705 پیش از میلاد) به فیلیستیا حمله برد، مصر به حمایت معنوی و مادی از شورش‌های محلی علیه آشوریان پرداخت. با این حال پسر سارگُن، سناخریب (فرمانروایی 705 تا 681 پیش از میلاد) در گذر ده سال بعدی تمام شورش‌ها را فرونشاند و شهرهای نافرمان را با خاک یکسان کرد. اورشلیم پابرجا ماند، ولی بعدها در 587 پیش از میلاد به دست بابلی‌ها ویران شد. این آخرین نشانی است که از فلسطینیان در تاریخ برای ما باقی مانده است. مردمانی که در روزگار کنونی به فلسطینی یا عرب فلسطینی معروف شده‌اند در اصل شاخه‌ای از عرب‌های سامی‌نژاد سوریه هستند که در سدۀ بیستم به دلیل حضور در منطقه نام محل سکونت خود را گرفته‌اند.

حذف آگهی ها
آگهی ها

منابع

دانشنامه تاریخ جهانی یک همکار آمازون است و برای خرید کتاب واجد شرایط، کمیسیون کسب می کند.

دربارۀ مترجم

Nathalie Choubineh
ناتالی چوبینه مترجم و پژوهشگر مستقل رقص در جهان باستان با گرایش یونان و خاور نزدیک باستان است. او آثاری در زمینۀ رقص باستان، قوم‌موسیقی‌شناسی، و ادبیات منتشر کرده، و عاشق یادگیری و انتقال آموخته‌ها است.

دربارۀ نویسنده

Rebecca Denova
دکتر ربکا دنووا استاد تمام وقت تاریخ قدیم مسیحیت در دپارتمان پژوهش‌های دینی دانشگاه پیتسبورگ است. او به تازگی نوشتن کتابی با عنوان «دین‌های یونان و روم» (انتشارات وایلی - بلک‌وِل) را به پایان برده است.

ارجاع به این مطلب

منبع نویسی به سبک اِی پی اِی

Denova, R. (2022, January 28). فلسطینیان [Philistines]. (N. Choubineh, مترجم). World History Encyclopedia. برگرفته از https://www.worldhistory.org/trans/fa/1-20490/

منبع نویسی به سبک شیکاگ

Denova, Rebecca. "فلسطینیان." ترجمه شده توسط Nathalie Choubineh. World History Encyclopedia. تاریخ آخرین تغیی January 28, 2022. https://www.worldhistory.org/trans/fa/1-20490/.

منبع نویسی به سبک اِم اِل اِی

Denova, Rebecca. "فلسطینیان." ترجمه شده توسط Nathalie Choubineh. World History Encyclopedia. World History Encyclopedia, 28 Jan 2022. پایگاه اینترنتی. 20 Dec 2024.