کی‌رینی

تعریف

Joshua J. Mark
مترجم
محل انتشار 04 July 2023
به زبان‌های دیگر: انگلیسی, فرانسوی
پرینت مقاله
Temple of Zeus at Cyrene (by Sebastià Giralt, CC BY-NC-SA)
معبد زئوس در کی‌رینی
Sebastià Giralt (CC BY-NC-SA)

کی‌رینی (اکنون شحات در لیبی) شهری باستانی در شمال آفریقا و یک بندر تجاری و مرکز فرهنگی پررونق بود که در سال ۶۳۱ پیش از میلاد به‌دست مستعمره‌سازان یونانی اهل جزیرۀ تیرا (Thera؛ اکنون سانتورینی) ایجاد شده بود. این شهر چهره‌های فرهنگی بی‌شماری را در خود پرورش داد، که از جملۀ آنها می‌توان به آریستیپّوس فیلسوف سدۀ چهارم پیش از میلاد (Aristippus of Cyrene)، کالیماخوس شاعر و دانشور سدۀ سوم پیش از میلاد (Callimachus)، و اِراتوستِنِس دانشمند سدۀ دوم پیش از میلاد (Eratosthenes) اشاره کرد. در کتاب مقدس نیز چندباری به شهر کی‌رینی اشاره شده است.

کی‌رینی سنگ بنای به‌وجود آمدن یک ناحیۀ بزرگ به نام کی‌رینایکا (Cyrenaica) شد، که به آن پِنتاپُلیس (به معنی «پنج شهر») نیز می‌گفتند. این شهرها عبارت بودند از:

  • کی‌رینی (اکنون شحات)
  • بارکا (اکنون المرج)
  • اِوِسپِریدیس (اکنون بن‌غازی)
  • آپولونیا (اکنون سوسه)
  • تائوخِیرا (اکنون توکره)

برخی پژوهشگران جایگاه شهر آپولونیا، که بندر اصلی کی‌رینی محسوب می‌شد، را برای بالاگرای (اکنون بیضاء) در نظر می‌گیرند و شمار دیگری از آنها نیز این شهر را پتولِماییس یا بطلمیوس (اکنون طُلمیثه) می‌دانند، ولی فهرست بالا پذیرفتنی‌ترین شهرهای گروه پنتاپُلیس را نشان می‌دهد.

سرزمین پنتاپُلیس به لحاظ جغرافیایی بی‌اندازه حاصلخیز بود، و کی‌رینی با پرورش و فروش گستردۀ گیاه سیلفیوم، که در روزگار باستان به‌عنوان گیاهی معطر با کاربری‌های خوراکی، شهوت‌افزایی، و دارویی خریدار فراوان و ارزشی بالا داشت، به ثروتی روزافزون دست یافته بود. نام گیاه سیلفیوم به‌تدریج با سرزمین کی‌رینی پیوند خورد، و تصویر آن که روی سکه‌های باستانی این شهر ضرب شده گواه این امر است. استفاده از سیلفیوم (به گواه پلینی بزرگتر) تا سدۀ نخست میلادی از رواج افتاد، و به نوشتۀ استرابون (حدود ۶۴ پیش از میلاد تا حدود ۲۴ میلادی) از آن پس فقط در نوار باریکی از منطقه کشت می‌شد، که همان هم با هجوم «بربرها» کم‌کم رو به نابودی رفت، هرچند که استرابون به صراحت از آنها نام نبرده است (کتاب ۱۷، فصل ۲۲). با این حال، پژوهشگران امروز اعتقاد دارند که پرورش انبوه سیلفیوم در نهایت به دلیل کاشت و برداشت بی‌رویه و کم‌رمق شدن خاک به انقراض کشیده شد.

از دست رفتن منابع سیلفیوم، نابودی منابع طبیعی منطقه بر اثر توسعۀ کی‌رینایکا، جنگ و کشمکش‌های داخلی (به‌ویژه خیزش یهودیان در زمان رُمی‌ها)، و بلایای طبیعی مثل خشکسالی و البته زلزله (در سال‌های ۲۶۲ و ۳۶۵ میلادی) خسارت‌های جبران‌ناپذیری به‌وجود آوردند، طوری که تا سدۀ چهارم میلادی جمعیت چندانی در کی‌رینی باقی نمانده بود. در سدۀ هفتم میلادی شهر به یک ویرانۀ متروک تبدیل شد. نخستین کاوش‌های امروزین در میانۀ سدۀ نوزدهم میلادی صورت گرفتند و تا سدۀ بیستم ادامه پیدا کردند. کی‌رینی در سال ۱۹۸۲ میلادی یک «محوطۀ میراث جهانی یونسکو» اعلام شد، هرچند طی ده سال گذشته این محوطۀ باستانی با ساخت و سازهای بی‌برنامه، غارت اشیای باستانی، و خرابکاری وارد وضعیت اضطراری شده است.

تاریخ باستان و نامگذاری

سرزمین کی‌رینی در ابتدای تاریخ خود سکونتگاه مردمان امازیغ بود (که بعدها به «بربر» معروف شدند)، اما به‌نظر نمی‌رسد آنها در محلی که بعدها به کی‌رینی تبدیل شد ساکن بوده باشند. به نوشتۀ هرودُت (حدود ۴۸۴ تا ۴۲۵ یا ۴۱۳ پیش از میلاد)، جزیرۀ تیرا گرفتار مشکل انفجار جمعیت شده بود، و ساکنان آن برای مشورت دربارۀ این مشکل به سراغ سروش دلفی رفتند. آپولون از زبان سروش خود به آنها گفت عده‌ای از مردم را روانۀ جنوب کنند تا شهرهایی مستعمراتی در شمال آفریقا بسازند. ولی آنها این راهنمایی را نادیده گرفتند، تا سرانجام قحطی وادارشان کرد کلام آپولون را به یاد بیاورند و گروهی را آمادۀ مهاجرت کنند (تواریخ، کتاب چهارم، فرازهای ۱۵۰ و ۱۵۱).

رهبر این گروه مهاجر آریستوتِلیس نام داشت (که بعدها به باتّوس (Battus) معروف شد؛ فرمانروایی حدود ۶۳۱ تا ۵۹۹ پیش از میلاد). اما چون در تیرا هیچکس نمی‌دانست سرزمینی که آپولون به آنها نشانی داده دقیقن کجاست، اهالی از کرِت کمک خواستند و بدین ترتیب با بازرگانی به نام کُرُبیوس (Corobius) آشنا شدند. او آنها را ابتدا به جزیرۀ پلاتیا (Platea) و بعد به آسیلیس (یا آزیریس) در شمال آفریقا برد. آنها سرانجام در ۶۳۱ پیش از میلاد به محل آیندۀ شهر کی‌رینی رسیدند.

Ruins of Cyrene
ویرانه‌های کی‌رینی
MM (CC BY-NC-SA)

بنا بر افسانه‌ها شهر کی‌رینی نام خود را از شاهزاده‌خانمی یونانی می‌گرفت که توانسته بود به مقام ایزدان جاوید برسد، اما این داستان امروزه با چالش مواجه است. کتلین فریمَن، پژوهشگر مطالعات کلاسیک، می‌نویسد:

نام این شهر در حقیقت از چشمه‌ای به نام کی‌ری (Cyre) در همان حوالی گرفته شده؛ در افسانه‌ها کی‌رینی شاهزاده‌خانمی است که در جنگلی نزدیک کوه پِلیون (Pelion؛ کوهستانی در شمال یونان) زندگی می‌کرده و از شکارچیان محبوب آرتِمیس بوده است. آپولون او را در حال جنگیدن با یک شیر با دست خالی می‌بیند و به عشقش گرفتار می‌شود. بنابراین او را به لیبی می‌برد و با او همخوابه می‌شود. کی‌رینی ملکۀ آن سرزمین شده و پسری به‌دنیا می‌آورد، که نامش را آریتائیوس (Aristaeus) می‌گذارند و در شمار ایزدان کشاورزی و دامداری قرار می‌گیرد. بنا بر روایت محلیِ افسانۀ بالا، کی‌رینی شیر را در خود لیبی می‌کشد، و به این خاطر به فرمانروایی می‌رسد که پادشاه اعلام کرده هرکسی قلمرو او را از شر این حیوان نجات دهد تاج و تخت خود را به او خواهد داد. در هر صورت، مردم [یونانی‌] کی‌رینی را در کنار آپولون، که کیش پرستش او را از تیرا با خود آورده و همواره او را ایزد اصلی قوم‌شان می‌دانستند، خدایگان محافظ شهرشان می‌کنند. (۱۹۲)

مهاجران یونانی به سرزمینی قدم گذاشتند که آشکارا بکر و دست‌نخورده و بی‌نهایت حاصلخیز بود. به نوشتۀ فریمن:

این مکان انتخاب درستی بود. یکی از نویسندگان امروزین می‌گوید: «این ناحیه به لحاظ موقعیت، مساحت، اقلیم و خاک شاید یکی از دل‌انگیزترین نواحی روی کرۀ زمین باشد.» سراسر منطقه به باغی پهناور و حاصلخیز با زیبایی طبیعی می‌مانست و هوایی خنک و پرطراوت داشت. شبنم فراوان در تابستان و بارش‌های زمستانی چشمه‌ها و نهرهای بی‌شماری در آن پدید آورده بودند، و عمق خاک نه فقط امکان کاشت انبوه بذر بلکه چراگاه‌هایی بی‌نظیر نیز فراهم می‌آورد. مستعمره‌سازان [یونانی] شهر تازۀ خود را به فاصلۀ ده مایل (پانزده کیلومتر) دورتر از ساحل، روی برآمدگی مسطحی ساختند که از سمت جنوب از راه تنگه‌ای باریک به فلاتی مرتفع‌تر می‌رسید و از سمت شمال با لبۀ پرتگاه بزرگی محصور بود که بیش از ششصد متر بالاتر از سطح دریا قرار داشت. (۱۹۲ تا ۱۹۳)

داستان اسطوره‌یی شاهزاده‌خانم کی‌رینی و آپولون ظاهرن از همان آغاز در منطقه رایج بود، و شهر را در محلی ساخته بودند که به باور مردمْ کی‌رینی او در آنجا شیر را کشته و علاقۀ ایزد را به خود جلب کرده بود. نخستین بناهای بزرگی که در کی‌رینی ساخته شدند نیز معبد آپولون و قصری برای پادشاه، باتّوس یکم، بنیانگذار دودمان باتّوسی‌ها (Battiad) بودند.

Sanctuary of Apollon in Cyrene
زیارتگاه آپولون در کی‌رینی
Xavier de Jauréguiberry (CC BY-NC-ND)

نخستین پادشاهان و مصر

آریستوتِلیس با نام باتّوس به تخت نشست (که گمان می‌رود تلفظ یونانی کلمۀ «پادشاه» در زبان امازیغی باشد)، ولی این نام برای خود یونانی‌ها شبیه کلمه‌ای به معنی «الکن» صدا می‌داد، به همین خاطر حکایتی بر سر زبان‌ها افتاد که در آن باتّوس گرفتار لکنت زبان شده برای چاره و درمان نزد سروش دلفی می‌رود. اما آپولون به‌جای هر درمانی به او می‌گوید باید از تیرا برود و راهی شمال آفریقا شود، و باتّوس وقتی به آن دیار می‌رسد چشمش به یک شیر می‌افتد و چنان هول می‌کند که لکنت زبانش خوب می‌شود.

دربارۀ باتّوس گذشته از این حکایت و بنیانگذاری کی‌رینی اطلاع دیگری نداریم. دربارۀ پسر و جانشین او، آرکِسیلاس یکم (Arcesilas؛ فرمانروایی حدود ۵۹۹ تا حدود ۵۸۳ پیش از میلاد)، نیز فقط می‌دانیم که او نیز مانند پدرش به رشد و آبادانی شهر اهمیت می‌داد، و در زمان فرمانروایی این دو شهر بندری آپولونیا ساخته شد و دادوستد رونق فراوانی گرفت. با تلاش این دو فرمانروا ثروت عظیمی برای پادشاه بعدی، باتّوس دوم («کامیاب»، فرمانروایی حدود ۵۸۳ تا حدود ۵۶۰ پیش از میلاد) باقی ماند، و رشد و شکوفایی اقتصاد موجب شد که او از دیگر یونانی‌ها هم دعوت کند برای کار و زندگی به کی‌رینی بیایند. عدۀ زیادی از یونان، به‌ویژه از شبه جزیرۀ پلوپونِزی، در پی این دعوت راهی شمال آفریقا شدند و گروه گروه به کرانه‌های کی‌رینی قدم گذاشتند. بدین ترتیب منطقۀ اشغال‌شده توسط یونانی‌ها روز به روز بزرگ‌تر شد و مردمان محلی را از سکونتگاه‌های خود عقب راند. امازیغی‌ها در واکنش به این وضعیت از آپریِس، فرعون مصر (Apries؛ فرمانروایی ۵۸۹ تا ۵۷۰ پیش از میلاد)، کمک خواستند. هرودُت می‌نویسد:

مردمان حبشه و پادشاه آنان، که اَدیکران (Adicran) نام داشت، از تصرف زمین‌های خود توسط ساکنان جدید که آنها را بیرون رانده بودند خشمگین بودند؛ پیغامی به مصر فرستاده شد و حبشی‌ها خود را زیر حمایت پادشاه مصر، آپریِس، قرار دادند. او سپاهی گران از مردان خود را روانه کرد تا به کی‌رینی حمله کنند. اما مردمان کی‌رینی از شهر بیرون آمدند و در نزدیکی شهر ایراسا (Irasa) با آنها رودررو شدند؛ نبرد آنها کنار چشمه‌ای به‌نام تِستیس (Testes) صورت گرفت، و به پیروزی سپاه کی‌رینی انجامید. مصری‌ها، که تا آن زمان هرگز با یونانی‌ها نجنگیده بودند، آنها را دست کم گرفته بودند و به همین خاطر لشگرشان سراسر تار و مار شد چنان که کمتر کسی از آنان توانست به مصر برگردد. (کتاب چهارم، بند ۱۵۹)

آپریِس اندکی بعد از این جریان تاج و تخت را از دست داد، و جانشین او آماسیس (آهموسۀ دوم، فرمانروایی ۵۷۰ تا ۵۲۶ پیش از میلاد) نه تنها با کی‌رینی از در صلح درآمد بلکه از برقراری رابطۀ تجاری بین آن شهر و نائوکراتیس (Naucratis، نقراطس) پشتیبانی کرد، و هدیه‌هایی چشم‌گیر، شامل یک تندیس بزرگ ایزدبانو آتِنا، نیز برای شهر فرستاد. بدین ترتیب لقب «کامیاب» بیش از پیش برازندۀ باتّوس دوم شد چون شهر و نواحی اطراف آن به رشدی روزافزون رسیدند، و در زمان درگذشت او ثروت کی‌رینی سر به فلک می‌کشید.

زوال، دموکراسی، و ایران

جانشین باتّوس دوم پسرش آرکِسیلاس دوم («خشن»، فرمانروایی حدود ۵۶۰ تا ۵۵۰ پیش از میلاد)، بود، و هرودُت می‌نویسد که «آرکِسیلاس اولین کاری که بعد از پادشاه شدن انجام داد این بود که با برادرانش از در دشمنی درآمد» (کتاب چهارم، بند ۱۶۰). به‌نظر می‌رسد علت کشمکش بین آرکِسیلاس دوم و برادرانش خلق و خوی تکبرآمیز او و بی‌اعتمادی‌اش به دیگران بوده باشد. هرچه بود، برادران آرکِسیلاس دوم عاقبت از کی‌رینی رفتند و شهر بارکا را برای خود بنیان گذاشتند. آرکِسیلاس دوم به بارکا حمله کرد، اما از نیروهای متحد بارکا و حبشه شکست خورد. هفت هزار نفر از لشگریانش کشته شدند، و خودش به‌دست لِئارخوس (Learchus)، برادر کوچک‌تر یا دوست نزدیکش، از پا درآمد. لِئارخوس مدت کوتاهی در مقام نایب سلطنت شاهزاده باتّوس سوم خردسال فرمانروایی کرد، اما طولی نکشید که به‌دست بیوۀ آرکِسیلاس دوم، اِریکسو (Eryxo)، به قتل رسید، که از آن پس نیابت سلطنت را تا رسیدن پسرش به سن قانونی عهده‌دار شد.

دیموناکس در کی‌رینی حکومتی دموکراتیک برقرار کرد و کارکرد پادشاه را به سرپرستی امور دینی در مقام کاهن اعظم محدود ساخت.

باتّوس سوم («لنگ»، فرمانروایی حدود ۵۵۰ تا حدود ۵۳۰ پیش از میلاد) لقب خود را از یک نقص مادرزادی گرفته بود که باعث می‌شد لنگ لنگان راه برود. او متوجه بود که ثبات و رفاه زمان فرمانروایی باتّوس دوم با مدیریت نادرست آرکِسیلاس دوم دچار مشکل جدی شده، و برای یافتن راه چاره به دِلفی سفر کرد تا از سروش آپولون راهنمایی بخواهد. به او گفته شد برای مشورت به‌سراغ قانون‌گذاری به نام دیموناکس اهل آرکادیا (Demonax of Arcadia؛ سدۀ ششم پیش از میلاد) برود. دیموناکس همراه باتّوس سوم به کی‌رینی برگشت و دست به تدوین (یا بازنگری) قانون اساسی آن دیار زد. دیموناکس مردم را بر اساس محل تولد آنها به سه قبیله تقسیم کرد – اهل تیرا (از جمله کسانی که با امازیغ‌ها وصلت کرده بودند)؛ اهل کرِت و پلوپونِزی؛ و اهل سایر نقاط یونان. او بدین ترتیب حکومتی دموکراتیک در کی‌رینی برقرار کرد و مسئولیت تصمیم‌گیری درمورد قوانین و مسائل قانونی را به مردم سپرد، و کارکرد پادشاه را تنها به سرپرستی امور دینی در مقام کاهن اعظم، مثل برگزاری عیدها و انجام آیین‌ها و تأیید اختصاص دادن زمین به اشخاص، محدود ساخت.

بعد از باتّوس سوم پادشاهی به پسر او آرکِسیلاس سوم (فرمانروایی حدود ۵۳۰ تا حدود ۵۱۴ پیش از میلاد) رسید، که با کمک و پشتیبانی مادرش، فِره‌تیما (Pheretima)، تلاش کرد دموکراسی را براندازد و سلطنت مطلق را دوباره اِبقا کند. در ۵۲۵ پیش از میلاد پادشاه ایران، کمبوجیۀ دوم (فرمانروایی ۵۳۰ تا ۵۲۲ پیش از میلاد) مصر را فتح کرد، و آرکِسیلاس سوم برتری او را پذیرفت و در مقام خراجگزار، همان‌طور که از کی‌رینی به‌عنوان متحد مصر انتظار می‌رفت، مقداری هدیۀ نقدی برای او فرستاد. شاید هم انتظار داشت کمبوجیۀ دوم با این هدیه‌ ترغیب شود که به او در برقراری دوبارۀ پادشاهی در کی‌رینی کمک کند. اما چنین انتظاری، اگر هم وجود داشت، بی‌جا بود، چون این گونه مبلغ‌ها برای شاهنشاه ثروتمند هخامنشی اصلن به چشم نمی‌آمد. به گفتۀ هرودُت، کمبوجیۀ دوم پول‌ها را برای لشگریانش پرتاب کرد چون مبلغ‌شان پایین‌تر از آن بود که به‌درد کار دیگری بخورند.

کمبوجیۀ دوم جای خود را به داریوش یکم (معروف به «داریوش بزرگ»، فرمانروایی ۵۲۲ تا ۴۸۶ پیش از میلاد) داد. نام کی‌رینی نیز در این هنگام وارد فهرست خراجگزاران ایران هخامنشی شد. در ۵۱۸ پیش از میلاد که آرکِسیلاس سوم حاضر نشد با جمعیت دموکراسی‌خواه کی‌رینی وارد هیچگونه مذاکره‌ای شود، جنگ داخلی درگرفت. آرکِسیلاس سوم تاج و تخت خود را از دست داد و ناگزیر به جزیرۀ سامُس گریخت، در حالی که مادرش به دولت-شهر سالامیس در قبرس پناهنده شد. فره‌تیما در سالامیس تلاش کرد پادشاه آن دیار را قانع کند که یک نیروی نظامی در اختیار پسرش بگذارد، ولی تلاش‌های او نتیجه نداد، در عوض آرکِسیلاس سوم در سامُس از اقبال بهتری برخوردار شد.

Agora of Cyrene
آگورای کی‌رینی
Xavier de Jauréguiberry (CC BY-NC-ND)

او توانست سپاهی به‌دست آورد و راهی بازگشت به کی‌رینی شود. آرکِسیلاس سوم در راه در دِلفی توقف کرد تا از سروش آپولون دربارۀ احتمال موفقیت خود بپرسد، و آپولون به او گفت اگر تمایل به فرمانروایی دارد باید با مردم کی‌رینی به مسالمت رفتار کند. آرکِسیلاس سوم که گوشش به این حرف‌ها بدهکار نبود، به کی‌رینی لشگر کشید و حکومت سلطنتی را دوباره برقرار کرد. او دست به کشتن و تبعید مخالفان سابق خود زد و مردم را زیر فشار گذاشت. اما سرانجام در حدود 514 پیش از میلاد در سفری که همراه پدرزنش به بارکا رفته بود توسط عده‌ای از همان تبعیدی‌ها به قتل رسید. فره‌تیما مدتی پس از او فرمانروایی کرد، ولی او هم در همان سال (یا با حساب برخی رویدادها در ۵۱۵ پیش از میلاد) درگذشت.

جانشین آرکِسیلاس سوم پسرش باتّوس چهارم («نیک‌سرشت»، فرمانروایی حدود ۵۱۴ تا حدود ۴۷۰ پیش از میلاد) بود، که نامش در فهرست‌ خراجگزاران ایران هخامنشی آمده است. بدین ترتیب به‌نظر می‌رسد حکومت سلطنتی تک‌سالاری که آرکِسیلاس سوم ابقا کرده بود، در زمان پسرش باتّوس چهارم نیز همچنان برقرار مانده بوده است. یک گواه دیگر این امر فرمانروایی پسر و جانشین باتّوس چهارم یعنی آرکِسیلاس چهارم (فرمانروایی حدود ۴۷۰ تا حدود ۴۴۰ پیش از میلاد) است. دربارۀ روزگار باتّوس چهارم چیز زیادی نمی‌دانیم، ولی نام آرکِسیلاس چهارم در ترانه‌ای که پیندار، شاعر نامدار یونانی، به مناسبت پیروزی او در مسابقۀ ارابه‌رانی در «بازی‌های پیتیایی» دِلفی در ۴۶۲ پیش از میلاد سروده جاودان شده است.

اسب‌های کی‌رینی و همین‌طور ارابه‌های ساخت آن دیار در سراسر مدیترانه شهرت داشتند، و دو سال بعد برای آرکِسیلاس چهارم پیروزی درخشان‌تری را در بازی‌های المپیک به همراه آوردند. اندکی بعد، مردم کی‌رینی بار دیگر نظام دموکراسی را ابقا و پادشاهی آرکِسیلاس چهارم را سرنگون کردند. بدین ترتیب کی‌رینی در سال ۴۶۰ پیش از میلاد رسمن به جمهوری تبدیل شد. آرکِسیلاس چهارم به همراه پسرش، باتّوس پنجم، به شهر اِوِسپِریدیس (امروز بن‌غازی) در همان نزدیکی فرار کرد، و بیست سال بعد، در ۴۴۰ پیش از میلاد، هردو در همان شهر به قتل رسیدند، و دودمان باتّوسی‌ها با مرگ این دو به پایان حیات خود رسید.

دورۀ هِلِنیستی

کی‌رینی در «جنگ‌های پلوپونِزی» بین آتن و اسپارت رسمن متحد و هوادار اسپارت بود، ولی بخش رو به رشدی از جمعیت آن به دموکراسی آتنی گرایش داشت. قانون اساسی دیموناکس در گذشته تعادل قدرت بین دو ردۀ ممتاز و کارگر در جامعه را به‌هم زده و موجب شده بود که دستۀ دوم روز به روز بیشتر زیر فشار و بهره‌کشی قرار بگیرند. سرانجام در حدود سال ۴۰۱ پیش از میلاد، طبقۀ کارگر سر به شورش برداشت. به نوشتۀ فریمن:

فشار بیش از حد دولت بر طبقۀ کارگر از سر ترس بود، چون جمعیت آنها اکنون بسیار بزرگ‌تر از دو ردۀ اجتماعی متوسط و بالا شده بود؛ در این انقلاب، پانصد تن از ثروتمندان جامعه اعدام شدند و بقیه فرار کردند. حزب دموکرات توان آن را پیدا کرد که با تغییر قانون اساسی جایگاه خود را محکم کند. پیروان این حزب با تقلید از راه و روش کلیستِنِس در آتن یک قرن پیش‌تر، تقسیم‌بندی‌های قبیله‌یی و قومی جدیدی به‌وجود آوردند که تعداد گروه‌هایش بیشتر از قبلی بود. بدین ترتیب پیوندهای قدیمی شکسته شد، گروه‌های مختلف مردم هرچه بیشتر در هم ادغام شدند و تعداد محدود آیین‌های دینی و عیدهای همگانی به مناسبت‌های خانوادگی و قبیله‌یی بی‌شمار افزایش یافت. (۲۰۰)

از چند و چون و میزان کارآیی این دموکراسی در عمل اطلاعی در دست نیست، چون در هیچ‌یک از منابع نوشتاری موجود اشاره‌ای به آن نشده است. در حقیقت، از سرنوشت کی‌رینی تا پیش از سفر اسکندر مقدونی به آن در ۳۳۲ یا ۳۳۱ پیش از میلاد چیزی نمی‌دانیم، جز این که همچنان یکی از مناطق تجاری و فرهنگی مهم حوزۀ مدیترانه بوده است. آریستیپّوس اهل کی‌رینی (حدود ۴۳۵ تا ۳۵۶ پیش از میلاد)، از شاگردان سقراط، مکتب لذت‌طلبی (هِدونیسم) کی‌رینی را بنیان گذاشت و به آموزش اصل لذت به مثابه بالاترین خیر در زندگی بشر پرداخت (این مفهوم را بعدها فیلسوفان مکتب کی‌رینی و پیروان اِپیکور گسترش دادند)، چرا که منابع غنی سیلفیوم در آن زمان هنوز سرشار و در دسترس بودند. یک اطلاع دیگر دربارۀ نکروپلیس یا گورستان بزرگ شهر کی‌رینی است که در آن زمان هنوز مورد استفاده قرار می‌گرفت. اما گذشته از این دانستنی‌های محدود، کی‌رینی فقط با اسکندر به صحنۀ تاریخ باستان بازمی‌گردد. اسکندر در راه زیارت سروش آمون (ایزد مصری خورشید) در واحۀ سیوه بود که هیئتی از نمایندگان مردم کی‌رینی برای استقبال و خوشامدگویی خود را به او رساندند و برای او اسب‌های مرغوب و ارابه‌های جنگی هدیه آوردند. پس از درگذشت اسکندر در ۳۲۳ پیش از میلاد، یکی از سرداران او، پتولِمی یکم سوتِر («بطلمیوس منجی»، فرمانروایی ۳۲۳ تا ۲۸۲ پیش از میلاد)، در جریان «جنگ‌های جانشینی اسکندر» معروف به «جنگ‌های دیادُکی» مصر را تسخیر کرد و شهر و ناحیۀ کی‌رینی را نیز به همراه آن در اختیار گرفت.

Aristippus of Cyrene
آریستیپّوس اهل کی‌رینی
Pasicles (Public Domain)

در دوران معروف به «جنگ‌های جانشینی» که سرداران اسکندر بر سر فرمانروایی بر امپراتوری به‌جامانده از او با هم می‌جنگیدند، یکی از فرماندهان کم‌شهرت‌تر سپاه او به نام تیبرون (Thibron) یک حاکم مقدونی به نام هارپالوس (Harpalus) را، که اسکندر به حکومت بابِل منصوب کرده بود، به قتل رساند. تیبرون در نتیجۀ این اقدام توانست مقدار زیادی از ثروت خزانه را تصرف کرده و ناوگانی برای خود دست و پا کند، و به دعوت ناراضیان تبعیدی کی‌رینی راهی شمال آفریقا شود. تیبرون با ناوگان خود به شهر ثروتمند حمله برد و تلاش او برای تصاحب ثروت کی‌رینی خسارت‌های جبران‌ناپذیری به بندر آپولونیا وارد آورد. اهالی کی‌رینی دست کمک به جانب بطلمیوس یکم دراز کردند که اینک فرمانروای مصر شده بود، و نبردهای شدید بین سردار سپاه مصر، اُفِلاس (Ophellas)، و نیروهای تیبرون، که هردو سربازانی از اهالی کی‌رینی را هم در سپاه خود داشتند، ویرانی‌های گسترده‌ای در آن خطه به‌جا گذاشت. اُفِلاس سرانجام پیروز میدان شد، تیبرون را دستگیر و در ۳۲۲ پیش از میلاد اعدام کردند، و حکومت کی‌رینی بار دیگر به خاندان بطلمیوسیان برگشت. «فرمان بنیادین کی‌رینی» که تاریخ همین زمان را دارد، حقوق برابر را برای تمامی شهروندان، از جمله تازه‌واردان اهل تیرا و کسانی که از کی‌رینی به آنجا بازگشته بودند، تضمین می‌کند. احتمال دارد که این فرمان به امید افزایش جمعیت شهر، که در جنگ کشته زیاد داده بود، صادر شده باشد.

کی‌رینی پس از آن دو دانشور بزرگ جهان باستان را در خود پرورش داد: یکی کالیماخوس اهل کی‌رینی (حدود ۳۱۰ تا حدود ۲۴۰ پیش ازمیلاد)، شاعر و دانشور که در کتابخانۀ اسکندریه کار می‌کرد و می‌گویند بیش از هشتصد اثر نوشت و تهیۀ برگه‌های فهرست‌نویسی کتابخانه ابتکار او بوده است؛ و دیگری اراتوستِنِس (یا اِراتوستِن، حدود ۲۷۶ تا ۱۹۵ پیش از میلاد)، دانشمند و نخستین کسی که اندازۀ پیرامونی کرۀ زمین و مقدار انحراف محور آن را محاسبه کرد. در روزگار فرمانروایی بطلمیوس سوم اِئورگِتیس («نیکوکار»، فرمانروایی ۲۴۶ تا ۲۲۲ پیش از میلاد) که اِراتوستِنِس سرپرست کتابخانۀ اسکندریه بود، کی‌رینی هنوز منبع اصلی تأمین سیلفیوم محسوب می‌شد، بهترین اسب‌ها و ارابه‌ها را داشت، و مرکز دادوستد انواع کالاهای قیمتی بود.

سرانجام

شهر کی‌رینی تا زمان درگذشت بطلمیوس آپیون (Ptolemy Apion) در سال ۹۶ پیش از میلاد همچنان تابع مصر بود، و در آن سال به رُمی‌ها (رومی‌ها) واگذار شد. رونق و کامیابی شهر تا پایان دورۀ «جمهوری رُم» و سپس در نخستین بخش از دورۀ «امپراتوری رُم» ادامه یافت. اما در زمان فرمانروایی امپراتور واسپاسیانوس (واسپازیان، ۶۹ تا ۷۹ میلادی) جامعۀ یهودیان ساکن کی‌رینی سر به شورش برداشتند و به از دست رفتن روزافزون حقوق شهروندی خود که تا پیش از سلطۀ رُمی‌ها همواره محفوظ مانده بود، اعتراض کردند.

این شورش بخشی از جریان بسیار گسترده‌تر «خیزش بزرگ یهودیان» در سال ۶۶ میلادی بود (که سرآغاز نخستین دور از «جنگ‌های یهودیان و رُمی‌ها»، ۶۶ تا ۷۳ میلادی، را نیز رقم زد)، اما شکل‌گیری آن به دوران فرمانروایی نرون (فرمانروایی ۵۴ تا ۶۸ میلادی) بازمی‌گشت. جنگ یهودی‌ها با رُم در زمان فرمانروایی ترایانوس (تراجان، ۹۸ تا ۱۱۷ میلادی) از سر گرفته شد. در جنگ کیتوس (Kitos War؛ ۱۱۵ تا ۱۱۷ میلادی) دویست هزار نفر غیرنظامی جان خود را از دست دادند و ویرانی‌ گسترده در کی‌رینی به حدی رسید که امپراتور بعدی، آدریانوس (هادریان، فرمانروایی ۱۱۷ تا ۱۳۸ میلادی) ناچار شد بیشتر آن را از نو بسازد.

مسیحیت از مصر وارد سرزمین کی‌رینایکا شد، اما زمان دقیق ورود آن معلوم نیست. نام کی‌رینی در «کتاب اعمال رسولان» و فرازهای دیگری از انجیل آمده است. معروف‌ترین نمونه شخصیت شمعون اهل کی‌رینی است که مجبورش کردند صلیب عیسا را در روز تصلیب برای او حمل کند (انجیل متا باب ۲۷، آیۀ ۳۲؛ انجیل مرقس باب ۱۵، آیۀ ۲۱؛ انجیل لوقا باب ۲۳، آیۀ ۲۶). بنا بر حکم «نخستین شورای نیقیه» در ۳۲۵ میلادی، کی‌رینایکا به یکی از اسقف‌نشین‌های تابع اسکندریه تبدیل شد.

The Growth of Christianity in the Roman Empire
گسترش مسیحیت در امپراتوری رُم
Simeon Netchev (CC BY-NC-ND)

کی‌رینی یکی از نخستین مراکز مسیحیت شناخته شده است، اما تاریخ‌نویس رُمی، آمّیانوس مارکِلّینوس (Ammianus Marcellinus)، می‌نویسد که شهر تا اواخر سدۀ چهارم میلادی از سکنه خالی شده بوده است: «کی‌رینی در پِنتاپُلیس لیبی واقع شده، و شهری است باستانی که امروزه متروک گردیده است» (فریمَن، ۲۱۰). دو زلزلۀ در ۲۶۲ و به‌خصوص ۳۶۵ میلادی در عمل به حیات شهر خاتمه دادند.

در این هنگام آن دشت‌ها و دره‌های سرسبز و حاصلخیزی که در ۶۳۱ پیش از میلاد به مهاجران اهل تیرا خوش‌آمد گفته بودند زیر ساخت‌وسازهای مختلف شهری و بین شهری رفته، تا حد بایر شدن مورد کاشت و برداشت قرار گرفته، و در جنگ‌ها و درگیری‌های گوناگون تکه تکه شده بودند. با این حساب، جای تعجب نیست که کی‌رینی نتوانست مدت زیادی آباد و برقرار باقی بماند. در سدۀ هفتم میلادی که عرب‌های مسلمان به کی‌رینی رسیدند، با چشم‌اندازی روبه‌رو شدند که یک دنیا با آنچه باتّوس یکم پیش روی خود یافته بود تفاوت داشت.

حذف آگهی ها
آگهی ها

پرسش و پاسخ

سرزمین باستانی کی‌رینی کجا بود و امروز چه محلی جای آن را گرفته است؟

سرزمین باستانی کی‌رینی در کرانۀ شمالی آفریقا قرار داشت و امروزه در محل آن شهر شحات کشور لیبی قرار دارد.

کی‌رینی چه زمانی و توسط چه کسی بنا شد؟

کی‌رینی در سال ۶۳۱ پیش از میلاد توسط مهاجرانی از جزیرۀ یونانی تیرا (سانتورینی کنونی) بنا شد.

شخصیت‌های تاریخی معروف کی‌رینی کدام اند؟

از جمله شهروندان معروف کی‌رینی می‌توان به آریستیپّوس فیلسوف لذت‌طلب، کالیماخوس شاعر و دانشور، اراتوستِنِس جامع علوم، هگیسیاس فیلسوف (که دیدگاه آریتیپّوس را در جهت مخالف پیش می‌برد)، و شمعون اهل کی‌رینی که در کتاب مقدس از او یاد شده، اشاره کرد.

چرا کی‌رینی متروکه شد؟

کی‌رینی پس از دو زلزلۀ سال‌های ۲۶۲ و ۳۶۵ میلادی متروکه شد، اما بیشترین خسارت بر اثر ناآرامی‌های داخلی به آن وارد آمد. نابودی منابع طبیعی نیز احتمالن در ویرانی نهایی آن بی‌تأثیر نبوده است.

دربارۀ مترجم

Nathalie Choubineh
ناتالی چوبینه مترجم و پژوهشگر مستقل رقص در جهان باستان با گرایش یونان و خاور نزدیک باستان است. او آثاری در زمینۀ رقص باستان، قوم‌موسیقی‌شناسی، و ادبیات منتشر کرده، و عاشق یادگیری و انتقال آموخته‌ها است.

دربارۀ نویسنده

Joshua J. Mark
جاشوا ج. مارک از بنیانگذاران «دانشنامۀ تاریخ جهان» و مدیر بخش محتوای سایت است. او استاد سابق «کالج مِریست» (نیویورک) بوده و در آنجا تاریخ، فلسفه، ادبیات، و نویسندگی تدریس کرده است. جاشوا سفرهای زیادی رفته و مدتی در یونان و آلمان زندگی کرده است.

ارجاع به این مطلب

منبع نویسی به سبک اِی پی اِی

Mark, J. J. (2023, July 04). کی‌رینی [Cyrene]. (N. Choubineh, مترجم). World History Encyclopedia. برگرفته از https://www.worldhistory.org/trans/fa/1-773/

منبع نویسی به روش شیکاگو

Mark, Joshua J.. "کی‌رینی." ترجمه از Nathalie Choubineh. World History Encyclopedia. تاریخ آخرین تغییر July 04, 2023. https://www.worldhistory.org/trans/fa/1-773/.

منبع نویسی به روش اِم اِل اِی

Mark, Joshua J.. "کی‌رینی." ترجمه از Nathalie Choubineh. World History Encyclopedia. World History Encyclopedia, 04 Jul 2023. پایگاه اینترنتی. 10 Mar 2025.