کشورگشایی‌های کورش بزرگ

5 روزهای باقی مانده

سرمایه گذاری در آموزش تاریخ

با حمایت از بنیاد خیریه تاریخ جهانی ما، شما در آینده آموزش تاریخ سرمایه گذاری می کنید. کمک مالی شما به ما کمک می کند تا نسل بعدی را با دانش و مهارت هایی که برای درک دنیای اطراف خود نیاز دارند، توانمند کنیم. به ما کمک کنید سال جدید را آماده انتشار اطلاعات تاریخی قابل اعتماد تر و رایگان برای همه شروع کنیم.
$3754 / $10000

مقاله

Oxford University Press
توسط Matt Waters / Oxford University Press، ترجمه شده توسط Nathalie Choubineh
منتشر شده در 15 August 2022
در زبان های دیگر موجود است: انگلیسی, فرانسوی, یونانی, اسپانيايي
چاپ مقاله

مساحت تقریبی قلمرو شاهنشاهی هخامنشی را در دوران اوج آن در حدود سال 500 پیش از میلاد حدود سه میلیون و دویست هزار کیلومتر مربع تخمین زده‌اند. بخش عمدۀ چنین مساحتی در نتیجۀ کشورگشایی‌های کورش بزرگ به‌دست آمده بود، بنیانگزار شاهنشاهی هخامنشی که از 559 تا 530 پیش از میلاد فرمانروایی کرد و به گواه «استوانۀ کورش»، که از متن‌های بنیادین پژوهش دربارۀ این شخصیت تاریخی است، چهارمین پادشاهِ سلسلۀ خود بود.

Cyrus the Great (Artist's Impression)
کورش بزرگ (برداشت هنرمند)
Mohawk Games (Copyright)

قلمرو شاهنشاهی هخامنشی

قلمرو شاهنشاهی کورش همه نوع سرزمین و اقلیمی را در خود داشت: کوه‌ها، فلات‌ها، دشت‌ها و جلگه‌ها، رودخانه‌های خروشان و دریاها، صحراهای برهوت، بیشه‌زارهای وسیع، و جنگل‌های انبوه. شاهنشاهی هخامنشی از قلب این قلمرو در سرزمین پارسه، که کم و بیش با استان فارس امروز همپوشانی دارد، شروع می‌شد و تا چهار گوشۀ جهان شناخته‌شدۀ آن روزگار امتداد می‌یافت، از دامنه‌های غربی هیمالیا و قزاقستان امروز تا صحرای آفریقا و لیبی و سودان، از درۀ سِند تا بالکان. کشورگشایی‌های کورش شامل غلبۀ او بر سه قدرت بزرگ هم‌روزگارش بودند: مادها در شمال ایران، پادشاهی لیدیا (یا لیدی) در آناتولی، و امپراتوری بابِل که در آن زمان سراسر میان‌رودان را تا لِوانت (شام) در اختیار داشت.

دستاوردهای نظامی و شیوه‌های فرماندهی کورش تا آن زمان در تاریخ جهان بی‌رقیب بود، و پس از او نیز کمتر کسی توانست از این حد فراتر برود. شاهنشاهی ایران هخامنشی در قالب یک جغرافیای سیاسی واحد از حدود 550 تا 330 پیش از میلاد دوام آورد، نخستین پادشاه آن کورش بزرگ و آخرین آنها داریوش سوم بود، که مرگش در سال 330 پیش از میلاد نقطۀ پایانی بر همۀ نقشه‌ها و برنامه‌های هخامنشیان گذاشت و تاج و تخت آنان را رسمن به اسکندر سوم مقدونی (بزرگ) منتقل کرد. واژۀ «هخامنشی» هم به یک دودمان پادشاهی اشاره دارد و هم عنوان یک دورۀ تاریخی است. هخامنش نیای خاندانی بود که داریوش اول (فرمانروایی 522 تا 486 پیش از میلاد) تبار خود را به او می‌رساند و نسب بنیانگزار شاهنشاهی یعنی کورش را نیز به او پیوند داده بود.

شاهنشاهی کورش را می‌توان نقطۀ اوجی بر 2000 سال از تاریخ باستان دانست.

کورش بزرگ یکی از محوری‌ترین شخصیت‌های تاریخ است که با این حال هنوز توجهی درخور ندیده است. چهرۀ او همچنان از بسیاری جنبه‌ها در پردۀ ابهام باقی مانده، و بسیاری سنت‌های فکری در عظمت او راه اغراق پیموده‌اند. ولی پیش از آن که به سراغ خود کورش برویم، به جاست نگاهی به محیطی بیندازیم که او در آن زندگی می‌کرد، محیطی که بر او تأثیر می‌گذاشت، ملت‌ها و مردمانی خارج از دودمان او که پدرانش با آنها مراوده و بده بستان داشتند. بدین ترتیب دامنۀ برآورد ما گسترده‌تر می‌شود و طیف عظیمی از مدارک نوشتاری و شواهد باستان‌شناسی و تاریخ هنر را دربر می‌گیرد، که تعبیر و تفسیر هر یک از آنها پیچیدگی‌ها و جدل‌های خاص خود را دارد.

گسترش جغرافیایی

شاهنشاهی کورش را می‌توان نقطۀ اوجی بر 2000 سال از تاریخ باستان دانست. او به کمک تیزبینی و ذکاوتی که در امور نظامی و نیز دیپلماتیک داشت، موفق شد تمامی قلمروهای پادشاهی اصلی منطقۀ خاورمیانه را زیر لوای خود متحد کند – منطقه‌ای که، به طور عمده، سکونتگاه قوم‌های بسیار متنوع ایرانی (ایلامیان باستان و دیگر مردمان ساکن فلات ایران مثل مادها)، آناتولیایی (اورارتو، فریگیا، و لیدیا)، و ساکنان میان‌رودان بزرگ و لِوانت بود. تنها استثنا در این برنامۀ عالمگیر کشورگشایی سرزمین‌های شمال آفریقا – پادشاهی مصر و امتداد آن تا لیبی، سودان، و حبشه – و درۀ سند بودند؛ فتح این سرزمین‌ها به دست پسر کورش، کمبوجیۀ دوم (فرمانروایی 530 تا 522 پیش از میلاد) و سپس داماد کورش، داریوش اول، صورت گرفت که تا دو دهه پس از مرگ او در 530 پیش از میلاد ادامه یافت.

The Achaemenid Persian Empire c. 500 BCE
شاهنشاهی ایران هخامنشی در حدود 500 پیش از میلاد
Simeon Netchev (CC BY-NC-ND)

کشورگشایی‌های کورش در آناتولی در دهۀ 540 پیش از میلاد چندین دولت-شهر یونانی را شامل می‌شد، که یونانیان یونی و دُریوسی به عنوان مستعمره در غرب کشور کنونی ترکیه بنا کرده بودند. این دولت-شهرها با دریای اژه از سرزمین اصلی یونان جدا می‌شدند، اما همچنان پیوند تنگاتنگی با مادرشهرهای خود در یونان داشتند، بنابراین گسترش سلطۀ ایرانیان به آنها بنیان‌های اولیۀ جنگ‌های ایران و یونان را ایجاد کرد، که بعدها در اوایل قرن پنجم پیش از میلاد داریوش اول و پسرش خشایارشا (فرمانروایی 486 تا 465 پیش از میلاد) را درگیر ساخت. البته از دید ایرانیان طرف متخاصم در این جنگ‌ها یونان بود که مرزهای غربی شاهنشاهی آنها را ناآرام کرده بود. اما در هر صورت مبارزۀ ایرانیان برای گسترش قلمرو خود تا دورترین سرحدهای غربی ممکن انگیزۀ کافی برای اقدام‌های تلافی‌جویانه و نقشه‌های توسعه‌طلبانه‌ای فراهم کرد که نوۀ کورش، خشایارشا، را به اروپا و به شبه‌جزیرۀ یونان کشاند. نبردهای معروف و خونین ترموپیل و سالامیس به نقطه‌های عطف در سنت‌ غربی تبدیل شدند، و اوج روایت‌های سنتی و تاریخی‌ای را رقم زدند که به طور نمادین سرمشقی از مردمان آزاد و آمادۀ جانبازی در راه آزادی خود ترسیم می‌کردند. این دو نبرد نمادهایی چنان قدرتمند به‌وجود آوردند که سایۀ آنها هنوز موفقیت‌های خشایارشا در یغمای آتن (آن هم دوبار!) و خراجگزار کردن بسیاری از دولت-شهرهای یونان، به نشان تابعیت آنان از شاهنشاهی هخامنشی، را در تاریکی فرو برده است. در حالی که تصویر هخامنشیان در ذهن ایرانیان در قاب چشم‌انداز همین موفقیت‌ها قرار می‌گیرد.

گستردگی عرصۀ کشورگشایی‌های کورش، و استقرار قدرت شاهنشاهی هخامنشی، را مشکل می‌توان برآورد کرد، به‌ویژه در پرتو دوره‌های تاریخی پیش‌تر. چون تا پیش از سال 500 پیش از میلاد، کتیبه‌های گاه‌شماری که ناحیه‌های گوناگون منطقه مثل میان‌رودان، مصر، آناتولی، و ایران تهیه و تنظیم می‌کردند معمولن به حضور یک سلسله یا پادشاهی مشخص در هر منطقه اشاره داشتند و کم پیش می‌آمد یکی از این حکومت‌ها با همسایگان جغرافیایی خود همپوشانی پیدا کند. از این هم نادرتر، حکومتی بود که چندین قسمت جداگانه از یک کتیبه را پر کند، مثل مصر در قرن چهاردهم پیش از میلاد یا آشور در سده‌های هشتم و هفتم پیش از میلاد. در زمان کورش و جانشینان او، تقریبن همۀ قسمت‌های گاه‌شمار در اختیار یک نظام حکومتی واحد، یعنی هخامنشیان، قرار گرفتند. ضرباهنگ شتابان و پرنفوذ کورش در توسعه بخشیدن به حکومت پارسیان سنگ بنای امپراتوری‌ای را گذاشت که به مدت بیش از دو قرن پایدار ماند، و بر جانشینان خود تأثیری نازدودنی، هرچند نه همیشه قابل ردگیری، باقی گذاشت.

Cyrus the Great
کوروش بزرگ
Siamax (CC BY-SA)

نفوذ فرهنگی

پژوهش دربارۀ کورش به معنی واکاوی در جنبش توسعه‌طلبانه و سلطه‌جوی ایرانیان پارسی نیز هست، که موجب اثرگذاری عمیق، هرچند اغلب توجه‌ندیدۀ این شاهنشاهی بر بسیاری مردمان مغلوب و به حاشیه رانده‌شدۀ دوروبر آنان است، نفوذی که فقط شامل حال یونانیان نمی‌شد. نمونۀ مهم دیگری از این اثرگذاری را می‌توان در سنت انجیلی دید، که به لفظ از کورش به عنوان «مسح‌شده» و «مسیح» نام می‌برد – این لفظ به ویژه در «کتاب اشعیا» درمورد کورش به‌کار رفته است. او است که برگزیدۀ یهوه شمرده شده تا قوم‌ها و سرزمین‌ها را وحدت ببخشد و بنیانگزار «دوران معبد دوم» در تاریخ یهودیه باشد. اورشلیم در سال‌های 586 تا 587 پیش از میلاد به دست پادشاه بابل، نبوکدنصر دوم یا بخت‌النصر (فرمانروایی 604/605 تا 562 پیش از میلاد) غارت شده بود، معبد سلیمان را ویران کرده بودند، و بسیاری از مردمان اورشلیم (از جمله خاندان سلطنتی) به اسارت به بابل برده شده بودند. این یهودیان تبعیدی پس از فتح بابل به دست کورش در 539 پیش از میلاد اجازه یافتند به وطن برگردند. در نتیجه معبد اورشلیم برای بار دوم ساخته شد و کمک مالی ایرانیان در این بازسازی نقش اساسی داشت. اهالی اورشلیم پس از بازگشت از تبعید پیام آزادی به دست کورش را با خود آوردند و آن را همراه با سنت‌های دیرین خود نسل اندر نسل حفظ کردند...

کورش تنها یک فرماندۀ نظامی موفق و یک رهبر کاریزماتیک نبود. او شایستۀ جایگاهی در کنار دیگر فرمانروایان و کشورگشایان معروف در تاریخ جهان است که پس از او قدم به عرصۀ وجود گذاشتند: از اسکندر مقدونی (فرمانروایی 336 تا 323 پیش از میلاد)، که کورش از بسیاری جنبه‌ها سرمشق او بود، گرفته تا جولیوس سزار (100 تا 44 پیش از میلاد) و پس از او. در حقیقت، همتای کورش را تا پیش از چنگیز خان (فرمانروایی 1206 تا 1227 میلادی) کمتر می‌توان سراغ کرد، که او نیز همانند کورش بنای امپراتوری خود را از فروترین سطح آغاز کرد و، دست کم به چشم بینندۀ امروز، بدون هشدار قبلی به صحنۀ عالم تاخت. اما این نکته که کورش توانست آن همه قلمروهای گوناگون را فتح کند، و باز چه به عنوان فرد و چه به عنوان فرمانروا از چهره‌ای مثبت نزد جهانیان، هم در روزگار خود و هم پس از آن – در منابع بابلی، عبری، یونانی، رُمی، و ایرانی – برخوردار شود، گواهی است شگفت‌انگیز درمورد این مرد و این پادشاه.

حذف آگهی ها
آگهی ها

دربارۀ مترجم

Nathalie Choubineh
ناتالی چوبینه مترجم و پژوهشگر مستقل رقص در جهان باستان با گرایش یونان و خاور نزدیک باستان است. او آثاری در زمینۀ رقص باستان، قوم‌موسیقی‌شناسی، و ادبیات منتشر کرده، و عاشق یادگیری و انتقال آموخته‌ها است.

ارجاع به این مطلب

منبع نویسی به سبک اِی پی اِی

Press, M. W. /. O. U. (2022, August 15). کشورگشایی‌های کورش بزرگ [Cyrus the Great's Conquests]. (N. Choubineh, مترجم). World History Encyclopedia. برگرفته از https://www.worldhistory.org/trans/fa/2-2022/

منبع نویسی به سبک شیکاگ

Press, Matt Waters / Oxford University. "کشورگشایی‌های کورش بزرگ." ترجمه شده توسط Nathalie Choubineh. World History Encyclopedia. تاریخ آخرین تغیی August 15, 2022. https://www.worldhistory.org/trans/fa/2-2022/.

منبع نویسی به سبک اِم اِل اِی

Press, Matt Waters / Oxford University. "کشورگشایی‌های کورش بزرگ." ترجمه شده توسط Nathalie Choubineh. World History Encyclopedia. World History Encyclopedia, 15 Aug 2022. پایگاه اینترنتی. 26 Dec 2024.