میان‌رودان

10 روزهای باقی مانده

سرمایه گذاری در آموزش تاریخ

با حمایت از بنیاد خیریه تاریخ جهانی ما، شما در آینده آموزش تاریخ سرمایه گذاری می کنید. کمک مالی شما به ما کمک می کند تا نسل بعدی را با دانش و مهارت هایی که برای درک دنیای اطراف خود نیاز دارند، توانمند کنیم. به ما کمک کنید سال جدید را آماده انتشار اطلاعات تاریخی قابل اعتماد تر و رایگان برای همه شروع کنیم.
$3081 / $10000

تعریف

Joshua J. Mark
توسط ، ترجمه شده توسط Nathalie Choubineh
منتشر شده در 14 March 2018
چاپ مقاله
Assyrian Lion Hunt Relief (by Jan van der Crabben (Photographer), Copyright)
نقش‌برجستۀ آشوری شکار شیر
Jan van der Crabben (Photographer) (Copyright)

میان‌رودان («بین‌النهرین» یا «میان‌دو-رود»، ترجمۀ واژۀ یونانی مِزوپوتامیا) در تاریخ باستان به ناحیه‌ای در شرق دریای مدیترانه بر محور دو رود دجله و فرات گفته می‌شود که محدودۀ آن از شمال به کوه‌های زاگرس و از جنوب به خلیج فارس و شبه‌جزیرۀ عربستان می‌رسد، و محل کنونی کشور عراق به همراه قسمت‌هایی از ایران، سوریه، کویت، و ترکیه را پوشش می‌دهد، که به آن «هلال حاصلخیز» و «گاهوارۀ تمدن» هم می‌گویند.

زمین‌های بین «دو رود» دجله و فرات را عرب‌ها «الجزیره» می‌نامیدند، چون خاک حاصلخیزی بود که آب دو طرف آن را گرفته بود. واژۀ «هلال حاصلخیز» در 1916 میلادی از جانب مصرشناس آمریکایی، جیمز هنری برِستِد (1865 تا 1935)، مطرح شد که به ناحیۀ شمال خلیج فارس اشاره داشت و از نظر دانشمندان آن زمان محل زمینی باغ عدن در کتاب مقدس بود.

میان‌رودان در گذر هزاران سال تمدن‌های گوناگون فراوانی را در دامن خود پرورد که همگی سهم چشمگیری در پیشرفت فرهنگ و جامعۀ بشری داشتند. خیلی چیزها در زندگی روزمرۀ ما که احتمالن عادی و پیش پا افتاده جلوه می‌کنند، مثل نوشتن، چرخ، قانون، بادبان، 24 ساعت شبانه‌روز، آبجوسازی، حق شهروندی، و آبیاری فرآورده‌های کشاورزی زادۀ همان سرزمین بین دو رود هستند که مهد تمدن‌های بزرگ میان‌رودانی بود.

گاهوارۀ تمدن

تمدن میان‌رودان برخلاف تمدن‌های منسجم‌تر مصر یا یونان هویتی یکتا نداشت و از تلفیق فرهنگ‌های گوناگونی تشکیل می‌شد که تنها وجه مشترک‌شان خط، ایزدان، و نگرش اجتماعی نسبت به زنان بود. برای مثال، قواعد عرفی، قوانین حقوقی، و حتا زبان مردمان سومر با همین مقوله‌ها در جامعۀ اکدی‌ فرق می‌کردند و در تمدن‌های بابِلی نیز همتایان دقیقی نداشتند. اما این احتمال وجود دارد که (در برخی دوره‌ها) حقوق زنان، اهمیت سواد، و مجموعۀ ایزدان در سرتاسر منطقه همسان بوده باشد، هرچند که نام بسیاری ایزدان بسته به این یا آن ناحیه و دورۀ تاریخی متفاوت می‌شد.

در نتیجه، درست‌تر این است که میان‌رودان را نه یک تمدن واحد بلکه منطقه‌ای بدانیم که مجموعۀ متنوعی از امپراتوری‌ها و تمدن‌ها را پرورش داده است. با این حال، میان‌رودان همچنان «گاهوارۀ تمدن» شمرده می‌شود، به این دلیل مهم که در هزارۀ چهارم پیش از میلاد دو تحول بزرگ بشری در آنجا، در ناحیۀ سومر، رخ داد:

  • پیدایش شهر به مفهوم امروزی آن.
  • اختراع خط و نوشتار (هرچند که قالب‌های مستقلی از این پدیده در مصر، درۀ سند، و آمریکای مرکزی نیز شکل گرفته بودند)

اختراع چرخ را نیز روی هم رفته به مردمان میان‌رودان نسبت می‌دهند، چون «کهن‌ترین وسیلۀ ترابری چرخدار تاریخ که تا کنون پیدا شده باقیمانده‌های دو ارابۀ چهارچرخه [در محوطۀ شهر باستانی اور] با لاستیک‌های چرمی» است که در 1922 میلادی توسط سِر چارلز لئونارد وولی، باستان‌شناس انگلیسی، از دل خاک بیرون آمده است (برتمن، 35). سایر پیشرفت‌ها و اختراع‌های مهم بشر که به میان‌رودان پیوند خورده‌اند، بدون محدود شدن به این موارد، عبارت اند از اهلی کردن حیوانات، کشاورزی و آبیاری، ابزارهای روزمره، سلاح‌های مکانیکی و جنگی، ارابه، شراب، آبجو، تقسیم زمان به ساعت و دقیقه و ثانیه، بادبان (قایق بادبانی)، و قوانین حقوقی. سمیوئل نوآح کرِیمر شرق‌شناس فهرستی از 39 مورد «نخستین» در تاریخ تمدن بشر ارائه می‌دهد که ریشه در سومر دارند، از جمله:

نخستین مدرسه‌ها، نخستین مورد «بادمجان دور قاب چیدن»، نخستین مورد خطای جوانی، نخستین «جنگ روانی»، نخستین مجلس دو-پارلمانی، نخستین تاریخ‌نویس، نخستین مورد کسر مالیات، نخستین «حضرت موسا»، نخستین سبقۀ قضایی، نخستین نظامنامۀ دارویی، نخستین سالنامۀ کشاورزی، نخستین آزمایش کاشت درختان سایه‌دار، نخستین کیهان‌شناخت و کیهان‌شناسی بشر، نخستین آرمان‌های اخلاقی، نخستین «ایوب»، نخستین امثال و حکم، نخستین حکایت‌های حیوانات، نخستین گفتمان‌های ادبی، نخستین همانندهای انجیلی، نخستین «نوح»، نخستین افسانۀ رستاخیز، نخستین «قدیس اژدهاکُش»، نخستین مورد تقلید ادبی، نخستین عصر پهلوانان، نخستین ترانۀ عاشقانه، نخستین فهرست راهنمای کتابخانه، نخستین عصر طلایی تاریخ، نخستین جامعۀ «بیمار»، نخستین نوحه‌خوانی‌ها، نخستین مسیحا، نخستین قهرمان دو استقامت، نخستین تصویرسازی ادبی، نخستین نمادپردازی جنسی، نخستین مادر داغدار، نخستین لالایی، نخستین چهره‌پردازی ادبی، نخستین مرثیه‌سرایی، نخستین پیروزی کارگران، نخستین آکواریوم.

Lion of Babylon [Detail]
[بخشی از] شیر سنگی بابِل
oversnap (Copyright)

کاوش‌های باستان‌شناسی از دهۀ 1840 میلادی به این سو موجب پیدا شدن سکونتگاه‌های بشر در حدود 10000 سال پیش از میلاد در میان‌رودان شده، که نشان می‌دهد شرایط مناسب و زمین‌های حاصلخیز بین دو رود امکان یکجانشینی را برای مردمان شکارگر-گردآور فراهم کرده بودند، تا آنها بتوانند به اهلی کردن حیوانات بپردازند و روی کشت و کار و بهبود روش‌های آبیاری متمرکز شوند. در همین حال داد و ستد نیز وارد عرصه شد، و رشد رفاه جمعی به پیدایش شهرها و شهرنشینی انجامید. اختراع خط و نوشتار به گمان غالب حاصل دادوستد، نیاز به مکاتبۀ راه دور، و نگه داشتن حساب و کتاب فرآورده‌ها و دارایی‌ها بود.

مجموعه ایزدان مورد پرستش در فرهنگ‌های میان‌رودانی دربردارندۀ بیش از 1000 موجود فرابشری بود.

آموزش و دینداری

میان‌رودان نزد مردمان باستان به جایگاه آموزش شهرت داشت، و می‌گفتند تالِس اهل میلتوس (حدود 624 تا حدود 585 پیش از میلاد، معروف به «فیلسوف اول») دانش‌آموختۀ بابِل است. چون تالس نیز مثل بابلیان آب را «عنصر نخست» و سرچشمۀ همه‌چیز می‌شمرد.

فرآیندهای دانش‌اندوزی در سراسر میان‌رودان از ارج و قرب بالایی برخوردار بودند، و شمار مدرسه‌ها (که پیش از هرچیز به آموزش دین‌یاری اختصاص داشتند) به قولی کمتر از پرستشگاه‌ها نبود و در آنها خواندن و نوشتن، دین و دینداری، حقوق و قوانین، پزشکی، و ستاره‌شناسی تدریس می‌شد. مجموعه ایزدان مورد پرستش در فرهنگ میان‌رودانی دربردارندۀ بیش از 1000 موجود فرابشری بود و داستان‌های اساطیری گوناگونی دربارۀ هر ایزد یا ایزدبانو بین مردم رواج داشت (که یکی از آنها اسطورۀ آفرینش، اِنوما اِلیش، بود). گمان غالب بر این است که حکایت‌های موجود در کتاب مقدس، مثل افسانۀ هبوط آدم و توفان نوح، از همین حکایت‌های میان‌رودانی سرچشمه گرفته‌اند، چون بسیاری از آنها را می‌توان در کهن‌نوشت‌هایی مثل اسطورۀ آداپا و حماسۀ گیلگمش پیدا کرد، که کهن‌ترین داستان‌های نوشته‌شده در تاریخ بشر به‌شمار می‌روند. در میان‌رودان اعتقاد بر این بود که مردمان روی زمین همکار ایزدان در حفظ نظم و سامان عالم هستند و زمین پر از ارواح شیطانی و اجنه است (هرچند تصویر ذهنی از این موجودات شیطانی با آن که در دین‌های ابراهیمی ترسیم می‌شود فرق داشت).

در باورهای میان‌رودانی تاریخ جهان با پیروزی ایزدان بر نیروهای آشوب (خائوس) آغاز می‌شد، ولی پیروزی ایزدان به این معنا نبود که آشوب دیگر هرگز به این دنیا برنمی‌گردد. بنابراین مردمان میان‌رودان به باور خود با به‌جا آوردن آیین‌های پرستشی روزانه، در نظر داشتن ایزدان در همه حال، رعایت درستِ مناسک خاکسپاری، و انجام وظایف شهروندی به حفظ نظم و سامان در عالم کمک می‌کردند و بلاها و نیروهای ویرانگر آشوب و بی‌سامانی را دور نگه می‌داشتند. احترام به بزرگتر و حفظ حرمت‌ها در برخورد با دیگران در کنار انجام کار روزانه از دیگر راه‌های پرستش و بزرگداشت ایزدان توسط ساکنان شهرهای میان‌رودان بود.

Map of Mesopotamia, 2000-1600 BCE
نقشۀ میان‌رودان، 2000 تا 1600 پیش از میلاد
P L Kessler (Copyright)

شغل‌های رایج

در میان‌رودان باستان مرد و زن دوش به دوش هم کار می‌کردند، «چون جامعه از بنیان کشاورزی‌محور بود و کاشت و داشت غله و مراقبت از احشام کار اصلی همه محسوب می‌شد» (برتمن، 274). کارهای دیگر عبارت بودند از نبِشتگری (کتابت یا دبیری)، درمانگری، صنعتگری، بافندگی، سفالگری، کفاشی، ماهیگیری، آموزگاری، و دین‌یاری در کسوت کاهن یا کاهنه. به نوشتۀ برتمن:

پادشاه و کاهنان در صدر جامعه قرار داشتند و بر کار کارکنان پُرشمار کاخ و معبد نظارت می‌کردند. با تشکیل شدن نهاد ارتش و رواج توسعه‌طلبی، فرماندهان نظامی و جنگجویان حرفه‌یی نیز جای خود را در ساختار رو به گسترش و گونه‌گونی نیروی کار میان‌رودان باز کردند. (274)

زنان از حقوقی تقریبن برابر با مردان برخوردار بودند و می‌توانستند مالک زمین باشند، همسر خود را طلاق بدهند، کسب و کار مستقل راه‌اندازی و اداره کنند، و قرارداد تجاری ببندند. قراردادها، توافق‌های کاری، و مکاتبه‌ها همگی به خط میخی روی لوح‌های گِلی نوشته می‌شدند و برای امضای آنها از مُهرهای استوانه‌یی استفاده می‌شد، که نشان شناسایی صاحب خود را داشتند. لوح را پس از نوشتن زیر آفتاب خشک می‌کردند. برای فرستادن گاه آن را داخل پاکتی از گِل می‌گذاشتند و درش را باز مُهر می‌کردند تا فقط دریافت‌کننده قادر به خواندن آن باشد. دبیرۀ میخی برای نوشتن به زبان‌های سامی، مثلن بابِلی، یا زبان‌های غیرسامی مثل سومِری به‌کار می‌رفت، و تا زمان فراگیر شدن استفاده از الفبا کاربری خود را حفظ کرد. رسید کالاها نیز به خط میخی روی لوح گِلی نوشته می‌شد (همۀ نوشته‌های دیگر، از جمله آثار ادبی، نیز همین قالب را داشتند). کهن‌نوشت‌های گِلی خیلی بیشتر از ثبت‌های روی کاغذ پوستی یا پاپیروس دوام می‌آوردند.

کهن‌ترین دستور ساخت آبجو در تاریخ از میان‌رودان به‌دست آمده و به «دستور آلولو» (the Alulu Receipt؛ حدود 2050 پیش از میلاد) شهرت دارد. کتیبۀ این دستور در شهر اور نوشته شده است. نخستین تولیدکنندگان آبجو و شراب و نیز نخستین درمانگران (طبیبان و حکیمان) زن بودند. مردان از قرار معلوم قدری دیرتر روی این حرفه‌ها دست گذاشتند، یعنی زمانی که معلوم شد چه توان درآمدزایی بالایی در آنها نهفته است. اما کاری که یک شخص انجام می‌داد هرگز فقط «حرفۀ» او محسوب نمی‌شد، بلکه نقش او در خدمت به جامعه و در نهایت خدمت به ایزدان و کمک به حفظ آرامش و هماهنگی در عالم نیز به‌شمار می‌رفت.

ساختارهای معماری و سیاسی

معبد میان‌رودانی (زیگورات، بنای پلکانی هرمی‌شکلی از خشت یا آجر)، در قلب هر شهر قرار داشت و نماد اهمیت ایزد حامی آن شهر بود، که تمام مردم ساکن آن شهر و شهرهای وابسته او را می‌پرستیدند. بدین ترتیب در هر یک از شهرهای میان‌رودان زیگوراتی برای ایزد یا ایزدبانوی حامی آن شهر ساخته شده بود (شهرهای بزرگ دو یا چند زیگورات داشتند). میان‌رودان زادگاه نخستین شهرهای بزرگ جهان است، که بیشتر با خشت خام ساخته می‌شدند. به قول برتمن:

معماری محلی میان‌رودان از دل خاک خود آن سرزمین سر برآورد. در میان‌رودان، برخلاف مصر، خبری از سنگ نبود – به ویژه در جنوب – که بتوان آن را برای ساخت و ساز استخراج کرد. درخت برای تهیۀ چوب هم به همین اندازه کمیاب بود. از همین رو، مردم به سراغ منابع طبیعی دیگر رفتند، که به‌وفور در دسترس قرار داشت: گِل و لای کناره‌های رود و نِی و حصیر که در همان زمین‌های باتلاقی می‌رویید. اهالی میان‌رودان با همین مصالح نخستین ستون‌ها، تاق‌ها، و بناهای سقف‌دار جهان را ساختند. (285)

خانه‌های ساده از نِی‌های به‌هم بسته‌شده ساخته می‌شد که آنها را داخل زمین فرو می‌کردند. اما بناهای مفصل‌تر را با خشت خام می‌ساختند (خشت‌زنی و خشک کردن خشت‌ها زیر آفتاب را بعدها مصریان از میان‌رودان یاد گرفتند). شهرهای بزرگ و مجموعه‌های پرستشگاهی با زیگورات‌های پرآوازه‌شان همگی با استفاده از آجرهایی ساخته می‌شدند که در کوره پخته شده و بعد رنگامیزی می‌شدند.

پیش از پیدایش مقامی به اسم پادشاه، فرمانروایان روحانی قدرت را به‌دست داشتند و بنا به باور همگانی قوانین الاهی را در قالب دستورهای دینی به مردم تکلیف می‌کردند.

ایزدان بنا به باورها در طرح‌ریزی و اجرای هر ساخت‌وسازی حضور داشتند و برای هر یک از آنها دعاهایی ویژه با ترتیب خاص خوانده می‌شد، که این کار برای موفقیت برنامۀ ساختمانی و رفاه ساکنان بنا اهمیتی بی چون و چرا داشت. هر دولت یا حکومتی که در هر برهه از تاریخ در میان‌رودان سر کار می‌آمد، نقش حیاتی ایزدان در زندگی مردم بی‌تغییر باقی می‌ماند. قائل شدن والاترین درجۀ احترام برای ایزدان شاه و گدا نمی‌شناخت. هلن چاپین متز تاریخ‌دان می‌نویسد:

ناپایداری هستی در جنوب میان‌رودان به نضج‌گیری هرچه بیشتر تفکر دینی و نیاز به دین منجر شد. مراکز دینی مثل اِریدو، که پیشینه‌اش به 5000 پیش از میلاد می‌رسد، حتا پیش از ظهور دولت سومِر کانون‌های مهم زیارت و پرستش را تشکیل می‌دادند. بسیاری از مهم‌ترین شهرهای میان‌رودان در مناطق اطراف کانون‌های دینی پیشا-سومری به‌وجود آمدند، که همین امر موجب تحکیم پیوند تنگاتنگ بین دین و دولت شد. (2)

مقام پادشاهی در زمانی پس از 3600 پیش از میلاد برقرار شد، و برخلاف کاهن-فرمانروایان پیش از آن، فرمانروا را در ارتباط مستقیم با مردم قرار داد و ارادۀ او را در قالب قانون بر زندگی آنان حاکم ساخت. پیش از پیدایش مفهوم پادشاه، فرمانروایان دینی قدرت را به‌دست داشتند، قوانین الاهی را در قالب دستورهای دینی به مردم تکلیف و پیغام‌های آسمانی را به کمک نشانه‌ها و فالگیری تعبیر و تفسیر می‌کردند؛ البته پادشاه هم بالاترین حرمت را برای ایزدان قائل می‌شد، اما در همان حال صاحب قدرت کافی برای عمل کردن به‌عنوان جانشین آنان روی زمین هم بود و می‌توانست ارادۀ آنان را در قالب قانون‌هایی که خود تدوین کرده بود، به بیان درآورد.

Shalmaneser III
شلمنسر سوم
A.K. (Copyright)

یک نمونۀ بارز این امر را می‌توان در قوانین معروف حمورابی، پادشاه بابِل (فرمانروایی 1792 تا 1750 پیش از میلاد) دید. اما ادعای ارتباط مستقیم با ایزدان بین فرمانروایان میان‌رودانی رواج کامل داشت. یکی از آنها نارام-سین، پادشاه اکد (فرمانروایی 2261 تا 2224 پیش از میلاد) بود که تا جایی پیش رفت که خود را تجسم خدا بر روی زمین خواند. پادشاه مسئول رفاه مردم و آبادانی مُلک خویش بود و یک پادشاه خوب را از روی رونق و شکوه شهر و دیارش می‌شناختند.

با این حال، حتا کارآمدترین فرمانروایان، مانند سارگُن اکدی (فرمانروایی 2334 تا 2279 پیش از میلاد)، برای برقرار نگه داشتن مشروعیت حکومت خود ناگزیر از برخورد با شورش‌های مداوم و عصیان فرقه‌های گوناگون، یا کل منطقه، بودند. از آنجا که میان‌رودان سرزمین وسیعی را شامل می‌شد که مجموعۀ بسیار متنوعی از قوم‌ها و فرهنگ‌ها را درون مرزهایش جا داده بود، هر فرمانروایی که تلاش می‌کرد قوانین یک حکومت مرکزی را بر کل سرزمین حاکم سازد بدون تردید باید خود را برای مواجهه با مخالفت‌ و مقاومت و شورش آماده می‌کرد.

تاریخچۀ میان‌رودان

تاریخ باستانی خطۀ میان‌رودان و شکل‌گیری و بالیدن تمدن‌های آن را با تقسیم زمانیِ این تاریخ به دوره‌های مشخص بهتر می‌توان شناخت.

عصر نوسنگی پیشا-سفالگری

این دوره به «عصر حجر» یا «عصر سنگ» نیز معروف است (حدود 10000 پیش از میلاد، اما شواهد سکونت انسان در منطقه به خیلی پیش از آن برمی‌گردد). کاوش‌های باستان‌شناسی وجود سکونتگاه‌های ابتدایی و نشانه‌هایی از زد و خورد بین قبیله‌ها، به احتمال زیاد بر سر تصرف زمین‌های حاصلخیز برای کشت‌وکار و دامپروری، را تأیید می‌کنند. در این دوره پیشرفت روزافزون دامداری موجب دگرگونی فرهنگ شکار-گردآوری به فرهنگ کشاورزی شد. با این حال، مارک فان دِ میه‌روپ تاریخ‌دان خاطرنشان می‌سازد:

دگرگونی از شکارگری-گردآوری به کشاورزی به شکلی سریع و ناگهانی رخ نداد، بلکه فرآیندی آهسته و تدریجی داشت که طی آن انسان‌ها روز به روز بیشتر به منابع قابل اداره به دست خود متکی می‌شدند، هرچند همچنان سبدغذایی خود را با شکار حیوانات وحشی تکمیل می‌کردند. کشاورزی امکان افزایش پیوستۀ سکونتگاه‌های انسانی را فراهم کرد. (12)

ساخت سکونتگاه‌های بیشتر پیشرفت‌های تدریجی کشاورزی را به همراه داشت و دائمی شدن یکجانشینی موجب پدیدآوری فرآیندهای مفصل‌تر کِشت‌وکار شد.

عصر نوسنگی سفالگری (حدود 7000 پیش از میلاد)

در این دوره استفاده از ابزار و نیز ظروف سفالی گسترش چشمگیری پیدا کرد و فرهنگ خاصی در منطقۀ هلال حاصلخیز پدیدار شد. برتمن می‌نویسد که «در این دوره، پیشرفت در فناوری به معنای واقعی کلمه "دوران‌ساز" شد»، چون ابزارهای سنگی و سلاح‌های گوناگون از سادگی اولیه خارج شدند و شکل‌های پیچیده‌تری به خود گرفتند. به نوشتۀ برتمن، «اقتصاد نوسنگی پیش از هرچیز وابسته به تولید مواد خوراکی به وسیلۀ کشاورزی و دامپروری بود» (55) و روندهای تولید به نسبت عصر حجر و روزگار جابه‌جایی مدام جوامع قالب‌های تثبیت‌شده‌تری پیدا کردند.

Reconstruction of the Ziggurat of Ur
مدل بازسازی‌شدۀ زیگورات اور
wikiwikiyarou (Public Domain)

عصر مس (5900 تا 3200 پیش از میلاد)

این دوره که به «دورۀ مس-سنگی» (The Chalcolithic Period) نیز معروف است، گذار از ابزارها و سلاح سنگی به همتایان مسی آنها را رقم می‌زند. در این زمان است که به دورۀ عُبِید (حدود 5000 تا 4100 پیش از میلاد، به نام تل عُبِید در عراق که بیشترین دست‌ساخته‌های این دوره در آن یافت شده) برمی‌خوریم که زمان ساخت نخستین معبدها در میان‌رودان و پیدایش دهکده‌های بدون دیوار دفاعی از دل سکونتگاه‌های پراکنده و کلبه‌های تک‌افتاده است. رشد تدریجی این گونه دهکده‌ها موجب پدید آمدن شهرسازی در دورۀ اوروک (4100 تا 2900 پیش از میلاد) شد، و شهرهای گوناگون به ویژه در سومِر (جنوب میان‌رودان) ساخته شدند. از جملۀ این شهرها می‌توان به اِریدو، اوروک، اور، کیش، نوزی، لاگاش، نیپّور، و نگیرسو، و همچنین شهر شوش در ایلام اشاره کرد.

نخستین شهر دنیا را اغلب اوروک دانسته‌اند، هرچند اِریدو و اور نیز در این مقام مطرح شده‌اند. فان دِ میه‌روپ می‌نویسد: «میان‌رودان صاحب انبوه‌ترین تراکم شهری در جهان باستان بود» (نقل‌شده در برتمن، 201). افزایش شهرها در کرانه‌های دجله و فرات از همه محسوس‌تر بود، هرچند همۀ شهرها کنار این دو رودخانه نبودند. مجموعۀ این شهرها موجب برقراری یک شبکۀ بازرگانی بیناشهری شد که رفاه عظیمی برای همۀ آنها به ارمغان آورد.

این دوره شاهد اختراع چرخ (حدود 3500 پیش از میلاد) و خط و نوشتار (حدود 3600 پیش از میلاد) بود که هردو در سومِر رخ داد. علاوه بر این، مقام پادشاهی جایگزین صدرنشینی روحانیان شد، و نخستین جنگ ثبت‌شده در تاریخ بین دو قلمرو پادشاهی سومر و ایلام (2700 پیش از میلاد) درگرفت که با پیروزی سومِر خاتمه یافت. در «دورۀ دودمانی نخستین» (2900 تا 2334 پیش از میلاد)، همۀ پیشرفت‌های دورۀ اوروک به مراحل بالاتری رسیدند و شهرها و ساختارهای سیاسی آنها شکل و قالبی تثبیت‌شده پیدا کردند.

افزایش رفاه در منطقه امکان زینت بخشیدن به پرستشگاه‌ها و ساخت تندیس‌های شکوهمند، سفالینه‌ها و پیکرک‌های پر از ریزه‌کاری، اسباب‌بازی‌های گوناگون (مثل عروسک برای دخترها و گاری دستی برای پسرها)، و استفاده از مُهر شخصی (معروف به «مُهر استوانه‌یی») برای مشخص کردن مالکیت و ایفای نقش امضای افراد را به دنبال داشت. مُهرهای استوانه‌یی را می‌توان همتای کارت شناسایی یا گواهینامۀ رانندگی امروز دانست، و در حقیقت گم شدن یا دزدیده شدن مُهر به از دست رفتن کارت بانکی یا مدرک شناسایی می‌مانست.

Ancient Mesopotamia from Cities to Empires
میان‌رودان باستان از شهرها تا امپراتوری‌ها
Simeon Netchev (CC BY-NC-ND)

عصر مفرغ نخستین (3000 تا 2119 پیش از میلاد)

در این دوره مفرغ یا برنز جای مس را در ساخت ابزار و سلاح گرفت. پیدایش دولت-شهر موجب استواری اقتصادی و ثبات سیاسی شد، که حاصل آن ظهور حکومت‌ بزرگی مثل امپراتوری اکدی (2334 تا 2218 پیش از میلاد) و رشد سریع شهرهای اکد و ماری، از پررونق‌ترین مراکز شهری آن زمان، بود. ثبات فرهنگی لازم برای آفرینش هنری در منطقه طراحی‌ پیچیده‌تر در معماری و مجسمه‌سازی را به همراه داشت، که پیشرفت‌های زیر را نیز می‌توان به آن اضافه کرد:

چند اختراع مهم و دوران‌ساز: خیش و چرخ، گردونه و قایق بادبانی، مُهر استوانه‌یی، پیشرفت متمایز قالب هنر میان‌رودانی، و اهمیت روزافزون مالکیت و کسب و کار در زندگی روزانۀ کشور. (برتمن، 55 تا 56)

امپراتوری اکدی که سارگُن بزرگ بنیان گذاشت نخستین قلمرو چندملیتی جهان بود، و دختر سارگُن، اِنهه‌دوآنّا (2285 تا 2250 پیش از میلاد) نخستین نویسندۀ ادبی تاریخ است که نامش را می‌دانیم. کتابخانۀ شهر ماری دارای بیش از 20000 لوح خط میخی (کتاب) بود و کاخ این شهر یکی از زیباترین کاخ‌ها شمرده می‌شد.

حمورابی، پادشاه بابِل (1792 تا 1750 پیش از میلاد) از گمنامی نسبی به کشورگشایی رسید و 43 سال فرمانروایی کرد.

عصر مفرغ میانه (2119-1700 پیش از میلاد)

با گسترش قلمرو پادشاهی آشوریان (شامل شهرهای آشور، نمرود، شرّوکین، دور، و نینوا) و آغاز همزمان حکومت‌های دودمانی در بابل (در دو شهر بابِل و کلده) فضایی مناسب برای رشد و رونق بازرگانی به‌وجود آمد، و در همان حال پیشرفت‌های نظامی نیز سرعت گرفتند. گوتی‌ها، اتحادی از قبیله‌های جنگجو که با تهاجم به میان‌رودان امپراتوری اکد را تصاحب کردند، تا مدتی در عرصۀ سیاسی این ناحیه صدرنشین بودند، اما چیزی نگذشت که در رویارویی با نیروهای متحد پادشاهان سومری شکست خورده و پراکنده شدند.

حمورابی، پادشاه بابِل (1792 تا 1750 پیش از میلاد) از گمنامی نسبی به کشورگشایی رسید و 43 سال فرمانروایی کرد. یکی از دستاوردهای او مجموعه قوانین معروف به قوانین حمورابی بود که بر سنگ‌افراشت ایزدان حک شده است. در این زمان شهر بابِل به کانون دانش‌اندوزی و دانشوری و دستاوردهای والای هنری و ادبی تبدیل شده بود. اما این مرکز فرهنگی دیر نپایید و در برابر هجوم و غارت هیتّی‌ها سقوط کرد، هرچند که هیتّی‌ها نیز خیلی زود جای خود را به کاسّی‌ها دادند.

The Middle Assyrian Empire (c. 1365 - 1000 BCE)
امپراتوری آشوری میانه (حدود 1365 تا 1000 پیش از میلاد)
Simeon Netchev (CC BY-NC-ND)

عصر مفرغ پسین (1700 تا 1100 پیش از میلاد)

قدرت گرفتن دودمان کاسّی (یا کاسپی، اهل کاسپین، قبیله‌ای از اهالی زاگرس در شمال شرق میان‌رودان که تصور می‌رود از نیاکان ایرانیان بوده باشند) در بابِل موازنۀ قدرت در منطقه را دگرگون کرد و توسعۀ فرهنگ و آموزش در سطح پیشین را به حال تعلیق درآورد. هرچند تا پیش از فروپاشی و پایان عصر مفرغ کاسّی‌ها روش استخراج شمش آهن را از هیتّی‌ها آموخته و پیشرفت دادند تا همانند آنها به فناوری ساخت جنگ‌افزارهای بهتر دست یابند.

عصر مفرغ پسین به دنبال زوال فرهنگ بابِلی زیر سایۀ کاسّی‌ها شاهد شکست و بیرون راندن کاسّی‌ها به‌دست ایلامی‌ها شد. سپس ایلامی‌ها جای خود را به آرامی‌ها دادند که با پیروزی‌های نظامی پی در پی در حال توسعۀ قلمرو آشوری کوچک خود بودند. سرانجام امپراتوری آشور بر منطقه مسلط شد و به رهبری فرمانروایان مقتدری مثل تیگلات-پیلسر اول (فرمانروایی 1115 تا 1076 پیش از میلاد) و پس از او آشوربانی‌پال دوم (فرمانروایی 884 تا 859 پیش از میلاد) آغازی نویدبخش را پس از فروپاشی تمدن‌های عصر مفرغ برای خود رقم زد. با فروپاشی عصر مفرغ در فاصلۀ تقریبی سال‌های 1250 تا 1150 پیش از میلاد، یک دوران کوتاه گذار فرا رسید که به آن «عصر تاریکی» می‌گویند.

Ashurnasirpal II Wall Relief
نقش‌برجستۀ دیواری آشورنصیرپال دوم
Geni (CC BY-SA)

عصر آهن (1000 تا 500 پیش از میلاد)

عصر آهن شاهد ظهور و گسترش امپراتوری نو-آشوری به فرمانروایی تیگلات-پیلسر سوم (فرمانروایی 745 تا 727 پیش از میلاد) بود، تغییر قدرتی سرنوشت‌ساز با بنای سریع یک امپراتوری گسترده، که فرمانروایان بزرگی مثل سارگُن دوم (فرمانروایی 722 تا 705 پیش از میلاد)، سناخریب (فرمانروایی 705 تا 681 پیش از میلاد)، اسرحدون (فرمانروایی 681 تا 669 پیش از میلاد)، و آشوربانی‌پال (فرمانروایی حدود 668 تا 627 پیش از میلاد، که بابل، سوریه، اسرائیل و مصر را فتح کرد) بر آن حکومت کردند. با این حال، سقوط این امپراتوری نیز همچون ظهورش سریع بود و شهرهای بزرگ آن زیر هجوم حمله‌های مداوم بابِلی‌ها، مادها، و سکاها در 612 پیش از میلاد تاب نیاوردند.

در این زمان قبیله‌های هیتّی و میتانّی نیز در قالب دو امپراتوری نوپای نو-هیتّی و نو-بابِلی جای پایی برای خود در عرصۀ قدرت به‌دست آوردند. نبوکدنصر دوم (یا بخت‌النصر، فرمانروایی 604/605 تا 562 پیش از میلاد) در دوران فرمانروایی بر بابِل طی کشورگشایی‌های خود اورشلیم را ویران کرد (588 پیش از میلاد) و ساکنان آن را به «تبعید بابِلی» برد. در مقابل، برنامه‌های آبادانی و ساخت و سازهای فراوانی نیز به دستور او در بابِل صورت گرفت، که حاصل‌شان از جمله «دروازۀ ایشتر» و «زیگورات بزرگ» (معروف به «برج بابِل») بود. سقوط بابِل در سال 539 پیش از میلاد در برابر کورش دوم هخامنشی (کورش بزرگ، فرمانروایی حدود 550 تا 530 پیش از میلاد) عملن نقطۀ پایانی بر حیات فرهنگ و تمدن بابِلی گذاشت.

پس از فتح بابِل به‌دست کورش دوم هخامنشی، کل منطقۀ میان‌رودان زیر سلطۀ شاهنشاهی ایران قرار گرفت و فرهنگ میان‌رودانی دستخوش دگرگونی‌های شدید و ناگهانی شد.

دوران کلاسیک (500 پیش از میلاد تا سدۀ هفتم میلادی)

پس از فتح بابِل به‌دست کورش دوم هخامنشی، کل منطقۀ میان‌رودان زیر سلطۀ شاهنشاهی ایران قرار گرفت و فرهنگ میان‌رودانی دستخوش دگرگونی‌های شدید و ناگهانی شد، از جمله تغییر خط میخی سومری-بابِلی به خط میخی هخامنشی که خواندن کهن‌نوشت‌های میان‌رودانی را تا هزاران سال بعد غیرممکن کرد. شاهنشاهی هخامنشی در 331 پیش از میلاد به‌دست اسکندر مقدونی فتح شد و زیر سلطۀ فرهنگ هلنی قرار گرفت، ولی با این که اسکندر تلاش کرد اهمیت بابِل را به آن برگرداند، روزگار عظمت و شکوه بابِل دیگر سپری شده بود.

پس از مرگ اسکندر، سردار او سلوکوس اول نیکاتور (فرمانروایی 305 تا 281 پیش از میلاد) فرمانروایی آن بخش از امپراتوری او که شامل میان‌رودان می‌شد را به‌دست آورد و امپراتوری سلوکی (312 تا 63 پیش از میلاد) را بنیان گذاشت. پس از سلوکیان، پارت‌ها (اشکانیان) در سال 63 پیش از میلاد منطقه را به قلمرو خود ضمیمه کردند، و این قلمرو پس از آنها به ساسانیان (224 تا 651 میلادی) رسید. ساسانیان به پاسداری از میراث تمدن‌های کهن میان‌رودانی برخاستند و به حفظ دستاوردهای فرهنگی آنان همت گماشتند.

اما در فاصلۀ میان دو حکومت اشکانی (247 پیش از میلاد تا 224 میلادی) و ساسانی، امپراتوری رُم باستان (روم) در حدود 198 میلادی دامنۀ سلطۀ خود را تا منطقۀ میان‌رودان توسعه داد (رُمی‌ها مدتی پیش‌تر در سال‌های 116 تا 117 میلادی وارد منطقه شده اما نمانده بودند). رسم رُمی‌ها بهبود و تقویت زیرساخت‌ها در مستعمره‌های امپراتوری به کمک راه‌سازی و جاده‌سازی پیشرفته، سامانه‌های لوله‌کشی و آبرسانی، و برقرار کردن قانون رُمی بود. ولی در کنار این همه، منطقۀ میان‌رودان مدام صحنۀ کشمکش‌های نظامی بین امپراتورهای رُم از یک سو و پادشاهان اشکانی و بعد ساسانی از سوی دیگر می‌شد که هریک می‌خواستند آن را به قلمرو خودشان ضمیمه کنند.

فرهنگ باستانی میان‌رودان، که ساسانیان روی هم رفته آن را حفظ کرده بودند، با فتح منطقه به دست عرب‌های مسلمان در سدۀ هفتم میلادی از بین رفت، و جای خود را به قوانین، زبان، دین و فرهنگ اسلامی غالب در امپراتوری‌های اموی و عباسی داد. باوجود بازیابی برخی از ویژگی‌های فرهنگ میان‌رودانی در سده‌های بعد، برتمن تأکید دارد که «کشورگشایی مسلمانان در 651 میلادی نقطۀ پایانی بر تاریخ میان‌رودان باستان گذاشت» (58). امروزه از شهرهای بزرگی که روزگاری در کرانه‌های دجله و فرات قد برافراشته بودند اغلب جز تل‌ها و گورپشته‌های حفاری‌ندیده یا مشتی آجر شکسته و پراکنده در دشت‌های برهوت چیزی باقی نمانده است. ناحیۀ «هلال حاصلخیز» هم از دخالت‌های بشر (با بهره‌کشی بیش از حد از منابع زمینی در کشت و کار یا شهرسازی) و دگرگونی‌های اقلیمی آسیب‌های زیادی دیده و نشانه‌های خرّمی و آبادانی باستانی آن در بسیاری قسمت‌ها رو به ناپدید شدن می‌روند.

Queen of the Night Plaque
لوحۀ ملکۀ شب
Davide Ferro (CC BY)

میراث

میراث فرهنگی میان‌رودان در بسیاری از جنبه‌های زندگی امروز همچنان حضور دارد، که از جملۀ آنها می‌توان به تقسیم‌ دقیقه به شصت ثانیه و تقسیم ساعت به شصت دقیقه اشاره کرد. به نوشتۀ هلن چاپین مِتز:

از آنجا که بهزیستیِ جامعه [در میان‌رودان] به‌شدت در گرو مشاهدۀ دقیق پدیده‌های طبیعی بود، کنشگری علمی یا نیا-علمی به‌عنوان یکی از وظایف اصلی بخش زیادی از وقت کاهنان و دین‌یاران را به خود اختصاص می‌داد. نمونۀ بارز این امر سومری‌ها بودند که تک تک ایزدان خود را با شماره مشخص می‌کردند. عدد شصت شمارۀ مقدس ایزد آنو (Anu) بود که واحد پایۀ همۀ محاسبه‌ها به‌شمار می‌رفت. بنابراین دقیقه‌های یک ساعت و درجه‌های موجود در یک دایره در اصل مفاهیمی سومری هستند. سامانۀ کشاورزی بسیار پیشرفته و روش‌های بهبودیافتۀ آبیاری و هدایت آب که سومریان را قادر به تولید حجم بالایی از فرآورده‌های مازاد کرده بود در نهایت زمینۀ رشد و گسترش سایر شهرهای بزرگ را نیز فراهم آورد. (4)

شهرسازی، چرخ، خط و نوشتار، ستاره‌شناسی، ریاضیات، استفاده از نیروی باد، آبیاری، کشاورزی پیشرفته، دامداری، و افسانه‌هایی که بارها و بارها در فرهنگ‌های دیگر، از جمله متن‌های مقدس عبری و تورات و انجیل، تکرار شدند، همه در سرزمین میان‌رودان تولد یافتند.

پیش‌تر اشاره شد که کرِیمر فهرستی از 39 «نخستین» میان‌رودان را در کتاب خود، تاریخ در سومر آغاز می‌شود (History Begins at Sumer)، آورده است. اما این فهرست باوجود شگفت‌انگیز بودن هنوز همۀ دستاوردهای فرهنگی میان‌رودان برای جامعۀ جهانی را پوشش نمی‌دهد. تأثیر میان‌رودان بر مصر و یونان از راه دادوستد و نفوذ فرهنگی در نهایت به فرهنگ رُم باستان نیز راه یافت که به نوبۀ خود مبنای پیشرفت و گسترش تمدن غربی شد. بدین ترتیب میان‌رودان و به‌ویژه سومر ماندگارترین میراث فرهنگی را به بخش بزرگی از جهان هدیه کردند که تا امروز، مدت‌ها پس از نابودی شهرها و کاخ‌های بزرگ و شکوهمند آن سرزمین، پابرجا مانده است.

در سدۀ نوزدهم میلادی باستان‌شناسان از کشورهای گوناگون به میان‌رودان رو آوردند تا شواهدی به پشتوانۀ حکایت‌های تورات و انجیل پیدا کنند. تا آن زمان، کتاب مقدس قدیمی‌ترین کتاب دنیا شمرده می‌شد و داستان‌های موجود در آن را نوشته‌هایی آغازین می‌پنداشتند. باستان‌شناسان به دنبال شواهدی مادی بودند که بر واقعی بودن این داستان‌ها صحّه بگذارند، اما در عوض شواهدی درست خلاف آن را یافتند و به لوح‌هایی گِلی برخوردند که معلوم شد علامت‌های حک‌شده بر آنها در حقیقت متنی نوشتاری را شکل می‌دهند.

رمزگشایی از کتیبه‌های میخی در 1872 میلادی توسط پژوهشگر آشورشناس و مترجم، جرج اسمیت (1840 تا 1876 میلادی) دریچه‌ای برای دنیای امروز به روی تمدن‌های میان‌رودانی گشود. داستان «توفان بزرگ» و «کشتی نوح»، افسانۀ «هبوط آدم»، مفهوم «باغ عدن»، و حتا شکوه‌های ایوب همگی برگرفته از ادبیات میان‌رودانی هستند که هزاران سال پیش از تورات و انجیل نوشته شده‌اند.

رمزگشایی از خط میخی و پدیدار شدن افق فرهنگی میان‌رودان، ذهنیت مردم از تاریخ جهان و هویت امروزین خودشان را دگرگون کرد. کشف تمدن سومری و داستان‌های ثبت‌شده در قالب کهن‌نوشت به آزادی اندیشه برای کندوکاو در همۀ حوزه‌های دانش‌پژوهی دامن زد. حالا که معلوم شده بود حکایت‌های تورات و انجیل کار خود نویسندگان عبری نیستند، تاریخ جهان هم لابد بسیار قدیمی‌تر از آن بود که کلیسا ادعا می‌کرد، و تمدن‌هایی وجود داشتند که مدت‌ها پیش‌تر ظهور کرده و از بین رفته بودند. پس اگر این دسته از ادعاهای کلیسا و مکتب‌های فکری وابسته به آن نادرست بود، بعید نبود بقیۀ ادعاهاشان هم خلاف واقع از آب دربیاید.

روح پرسشگری در اواخر سدۀ نوزدهم میلادی با رمزگشایی از خط میخی و کشف فرهنگ و تمدن‌های میان‌رودانی الگوهای قدیمی تفکر غربی را به چالش کشید. بدین ترتیب، میان‌رودان جهان باستان را با نوآوری‌ها، پیشرفت‌ها، و دیدگاه‌های دینی زیر تأثیر گرفت، و جهان امروز را با آگاه کردن مردم از ژرفای تاریخ بشر و جایگاه کنونی آنان به‌عنوان میراث‌داران تمدن‌های کهن از بنیان دگرگون ساخت.

حذف آگهی ها
آگهی ها

پرسش و پاسخ

سرزمین میان‌رودان امروزه کجاست؟

سرزمین میان‌رودان باستان امروزه محل جغرافیایی کشورهای عراق، سوریه، کویت، و بخشی از ترکیه و ایران است.

معنی واژۀ «میان‌رودان» چیست؟

«میان‌رودان» ترجمۀ فارسی کلمۀ در اصل یونانی «مِزوپوتامیا» به معنی «بین دو رودخانه» یا «میان-دو-رود» است که به رودهای دجله و فرات اشاره دارد.

شهرت میان‌رودان در گرو چیست؟

سرزمین باستانی میان‌رودان به «گاهوارۀ تمدن» شهرت دارد، چون بسیاری از نوآوری‌ها و پیشرفت‌های فرهنگی بشر از این ناحیه سرچشمه می‌گیرند.

آیا تمدن میان‌رودانی کهن‌ترین تمدن دنیا است؟

تمدن میان‌رودانی یکی از کهن‌ترین تمدن‌ها و همتای تمدن درۀ سِند و تمدن مصر باستان است.

منابع

دانشنامه تاریخ جهانی یک همکار آمازون است و برای خرید کتاب واجد شرایط، کمیسیون کسب می کند.

دربارۀ مترجم

Nathalie Choubineh
ناتالی چوبینه مترجم و پژوهشگر مستقل رقص در جهان باستان با گرایش یونان و خاور نزدیک باستان است. او آثاری در زمینۀ رقص باستان، قوم‌موسیقی‌شناسی، و ادبیات منتشر کرده، و عاشق یادگیری و انتقال آموخته‌ها است.

دربارۀ نویسنده

Joshua J. Mark
جاشوا ج. مارک از بنیانگذاران «دانشنامۀ تاریخ جهان» و مدیر بخش محتوای سایت است. او استاد سابق «کالج مِریست» (نیویورک) بوده و در آنجا تاریخ، فلسفه، ادبیات، و نویسندگی تدریس کرده است. جاشوا سفرهای زیادی رفته و مدتی در یونان و آلمان زندگی کرده است.

ارجاع به این مطلب

منبع نویسی به سبک اِی پی اِی

Mark, J. J. (2018, March 14). میان‌رودان [Mesopotamia]. (N. Choubineh, مترجم). World History Encyclopedia. برگرفته از https://www.worldhistory.org/trans/fa/1-34/

منبع نویسی به سبک شیکاگ

Mark, Joshua J.. "میان‌رودان." ترجمه شده توسط Nathalie Choubineh. World History Encyclopedia. تاریخ آخرین تغیی March 14, 2018. https://www.worldhistory.org/trans/fa/1-34/.

منبع نویسی به سبک اِم اِل اِی

Mark, Joshua J.. "میان‌رودان." ترجمه شده توسط Nathalie Choubineh. World History Encyclopedia. World History Encyclopedia, 14 Mar 2018. پایگاه اینترنتی. 21 Dec 2024.